مامانا ی سوال
شما با اولین اقدام باردار شدین یا بعد چن بار
من خودم گفتم بزا برم چکاپ دکتر بعد زیر نظر باشم‌یادمه وقتی سونو دادم
بهش ک نشون دادم زنیکه گف بعد میدونم اون چیزی ک من میخوام نی 😪😒
ولی برو امشب امپول بزن از فرداشبش ی روز درمیون رابط داشت باش ماهم همون کارو کردیم البت بجا ی روز درمیون شد هرروز😑👨‍👩‍👦🤦‍♀️🤣
بعد دگ گفتم من ک فلا باردارنمیشم اثاث کشی کردم تو اون یکی دوماه
تقریبا بعد ۱۰روز ک رفتم خونا جدید دیدم پریود نمیشم گفتم شاید بخاطر تحرک و بپر بپر اثاث کشی
چون دکتر گف باردارنمیشی
ولی بی بی چک زدم دیدم باردارم هیچ موقع یادم نمیره انقد جیغ زدم و گریه کردم از خوشحالی😂😂😂😕😭😅❤️🫀😍

ولی خب بارداری پر خطری داشتم🥲
باز خداروشکر بچم بغلمه و میخنده خداروشکر دارمش
من انقد ناراحت میشدم ک دکتر میگفت نمیتونی باردارشی ب همسرم میگفتم جداشیم و یکی دگ رو بگیر
شوهرمم خیلی قاطع میگفت گوه نخور😑🤣بچه کیلو چنده😄😘🤗
ولی حالا الان با نویان بازی کردنی میگ فاطی کیلو‌چنده😐😐🤌🤣

۸ پاسخ

من تقریبا یه سال طول کشید اول که میخواستم نشد ولی زمانی که دیگه پشیمون شدیم گفتیم ولش کن بچه رو میخوایم چیکار باردار شدم که دکتر گفت واسه رادیولوژی وعکس رفته بودم باید بچه رو سقط کنم که من قبول نکردم و خداروشکر الان دخترم صحیح وسالم تو بغلمه من فقط به خدای خودم اعتماد داشتم نه حرف این دکترا برای اینکه دارو نخورم چن تا دکتر عوض کردم دکترم میگف باید تحت نظر دارو بخوری منم قبول نکردم واسه سلامت بچم

رو حرف دکترا زیاد حسابی باز نکن .

😂😂😂😂😂 آخرش خوب بود

من اصلا هنوز تازه داشتم فکر میکردم🤣

منم همون باراول و واقعا توقع نداشتم انقد زود جذب باشم 😭😅🤌بااون حاملگی پر داستانم 🥴

قلب بهتوون عزیزم

من زیر نظر دکتر نرفتم
با اولین اقدام هم بچه دار شدم خداروشکر

تاخداهست غم چیو داری اخرش فقط🤣😂😅

سوال های مرتبط

مامان حسنا مامان حسنا ۱۱ ماهگی
هم خوشحالم از این ک دخترم و بردم دکتر معاینه کرد فهمیدم مشکل دیگه هم داره اگ نمیرفتم این دکترو معلوم نبود کی بفهمم و بچم عذاب میکشید چند روز پیش برده بودم یه دکتر دیگ بهش گفتم ادرار میکنه میلرزه بعد گف اگ عفونت یا چسبندگی نباشه موردی نداره بعدا اومدم خونه گفتم نکنه چسبندگی داشته من نمیدومم چون اون دکتر مرد بود اینبار پیش یه دکتر خانوم نوبت گرفتم و امشب بردمش بعد معاینه کرد گف اره یه کم چسبندگی داره غم عالم نشست رو سرم گف روزی دوبار پماد بزن و بکش تا باز بشه بعد نگاه کرد گفت دور مقعدشم قرمز شده ممکنه کرمک یا همون انگل باشع گفتم خب ازمایش بنویسید گفت نمیشه تو این سن بعد گف عوض میکنی پوشکش و دونه های زیز دور مقعدش نمیبینی گفتم چرا هست گفت خب پس همون انگله گفتم ای وای اخه چرا گف نگران نباش دارو بهش دادم شما هم باید قرص بخورید خانوادگی باید درمان شید دوباره انگار یه پارچ اب یخ ریختن روم 🥺بعد گفت چسبندگیش اگ تایک هفته خوب نشد بیار خودم باز کنم کسی میدونه چجوریه؟و اینک گف برای لرزشش موقع ادرار میخای نوار مغز بگیر متخصص اعصاب شاید تشنج باشه 🥺اما حالاتش اوکبه
مامان محمد مامان محمد ۱۳ ماهگی
پارسال این موقع ساعت 2 بعداظهر همسرم بهم پیام داد بریم بازار منم بهش گفتم باشه بعد ی دقیقه در جواب پیامم کیسه آبم پاره شد فک کردم ترشح دارم باز دوباره آب ریخت منم ب گریه افتادم گفتم مامان کیسه آبم پاره شد مامانم گفت ناراحت نشو هیچی نیس سریع ب همسرم زنگ زدم رفتیم بیمارستان اخه من هنوز ۳۵ هفته بودم خیلی ترسیدم پرستار گفت باید معاینه بشی نزاشتم انقد استرس داشتم اونم عصبانی شد گفت نمیزاره یکی دیگه منو معاینه کرد با بدبختی گذاشتم گفت هنوز ی سانت بازی برو بالا آمپول فشار میدیم بچه بیاری خلاصه من فقط گریه میکردم من تا اون شب فقط آب خارج میشد ازم با خون یهو نصفه شب ضربان قلب پسرم افت کرد پرستار ترسید گفت این دکتر کی میاد دوبار ضربان قلب پسرم افت کرد منم فقط گریه میکردم تا بالاخره صبح روز بعدش ساعت ۸ گفتن برو اتاق عمل اورژانسی باید عمل بشی ومن از خوشحالی نمیدونستم چکار کنم چون از طبیعی میترسیدم خلاصه نگرانی خونواده هامون و خودم ک اون شب هیچکس نخوابید پسرم ساعت ۸ صبح بدنیا اومد تو این ی سالی ک گذشت خیلی چالش خیلی استرس داشتم ولی خداروشکر بابت وجودم پسرم تولد پسرم مبارک باشه😘😘😘