چیکار کردید با بچه ک بعدش عذاب وجدان گرفتید و واقعا پشیمونید؟

خودم چند روز پیش خیلی خسته بودم و کلی مهمون داشتیم بعد پسرم هم خوابش میومد و من تازه پوشکشو عوض کرده بودم فکر نمیکردم پی پی کرده اینقدر گریه میکرد هر کاری میکردم نمیخوابید بعد منم کلی سرش داد زدم اون خودشو مبنداخت روی من اما من باز میزاشتمش روی بالشت ک بخوابه...و پتو رو با عصابنیت پرت کردم روش بعد ک یهو پوشکشو دیدم خیییلی ناراحت شدم واقعا گفتم اون زبون نداره وگرنه بهم میگفت بخاطر این موضوع نمیتونم بخوابم🥲❤️‍🩹هنوز یادش میوفتم ناراحت میشم از خودم

عکس آتلیه ای عکس ماهگرد تولد دندونی یلدایی بارداری دخترانه پروفایل مردانه وزنانه
۰۹۹۶۰۳۸۳۰۲۹واتساپ پیام بدین

خیلی وقتا شده
یه نمونش دیشب بود طبقه پایین خونه مادرشوهرم بودیم هی گریه میکرد و چشماشو می‌مالید که خوابم میاد هی نق تق کرد اعصابم خورد شد و غر زدم سرش و آوردمش بالا دیدم قمقمه اش رو برداشته‌بهم میده که یعنی آبش بدم تشنه بود بچم اعصابم ریخت بهم🥺
براخمینه که من میگم سخت ترین دوره ی بچه ها نوزادیه تا وقتی کامل حرف بزنن. چون زبون ندارن بگم چشونه و ماهم نمی‌فهمیم هی نق میزنن هم خودشون عصبی میشن هم ما🤦🏻‍♀️

همین الان که فقط دارم داد میزنم از صب فقططططططط گریه میکنه پسر بزرگم دیوانه شد خودم روانی شدم شوهرمم شیفته خدا مرگم بده

وای خیلی حس بدیه این پشیمونی از بس ک مظلومن بچه ها و زبون ندارن درخاستشونو بگن دختر من هی میومد از پام میگرفت بلن شه داشتم ظرف میشستم من میزاشتمش بشینه هی تکرار میکرد یه لحظه داد زدم ک شوهرمو صدا کنم بیاد بچرو بگیره ترسیدو افتاد کلی عذاب وجدان گرقتم

توچهل روزی همه اش روپام بودمیگفتم بخواب پرتت کنم چیه میخندید خدالعنتم کنه خدااااااا حفظش کن واسم

عزیزم باهاش تمرین کن دستشو بگیر وقتایی که دستشویی میکنه هی تکرار کن بریم دستشویی بشورمت پسر من بعضی وقت ها خودش میاد دستمو میگیره میبره سمت دستشویی