خانواده همسر منم طبقه پایینن و وسط جاریم. دوتا خواهرشوهر و مادرشوهرم که مجردن هی میومدن و میرفتن کلافه ام کرده بودن بهشون رو ندادم کلا مادرشوهرم هی دخالت میکرد که روشو بپوشون سردشه خواهرشوهرمم همین طور جوابشونو میدادم و میگفتم به گرما حساسه و دوس نداره از لج اونا روشو باز میزاشتم یا میگفتن دستکش هاشو دربیار میگفتم نه صورتشو چنگ میندازه یا کلاه بزار سرش میگفتم نه میخوام هم دما محیط شه کلا جوابشونو میدادم و چندین بار میگفتن و جواب من همون بود . مامانم میگفت زشته اینطوری نکن گفتم مامان الان جلوشون واینسم فردا بچه رو هم به من نمیدن . الان دیدن محل نمیدم در هفته شاید یه بار بیان اونم نیم ساعن بعدش گم میشن. محل نده که هی رو مخت راه میرن ا
عزیزم من متوجه نشدم الان دقیقا برای چی ناراحتی؟ خوبه که رابطشون با دخترت خوبه میتونن نگه دارن اینطور گاهی که مجبوری بهشون بدی نگه دارن
همسرتون باید بگن شما بگید ناراحت میشن
عزیزم منم همینم.
مادرشوهرم میگم بغلش نکن. روزمین هرچقد میخوای بازی کن حرف بزن. بازم بغلش میکنه.
وقتی بغلش کنی دخترم دیگه پایین نمیاد . تو خونه دیگه میگه یکسر بغل کن
اذیت میشم
این برق رفتن ها هم باعث شده هر روز بریم خونشون.
شما نه ولی همسرتون میتونن تذکر بدن که انقدر بچه رو نبوسید و هی صورتتون رو نزدیکش نبرید از بابت گرفتن بچه هم منم اوایل همش ازم میگرفتن تا اینکه چندین بار ندادم گفتم خودم آرومش میکنم باید یاد بگیرم بتونم از پس دخترم بربیام و دیگه بعد از اینکه با قاطعیت وایسادم جلوشون خیلی چیزها و از خودم میپرسن بعد انجام میدن
دقیقا خونواده شوهر منم اینجوری ان،منم حساس بودم ولی الان بیخیالم بجاش وقتی مادر شوهرم میاد پسرم و که میگیره یسره کاراشو میگم خودش کنه میگه جاش خیسه پوشک و میدم دستش میگه گشنشه شیر میگیرم میدم خودش بده خودم میشینم یه گوشه استراحت میکنم
فقط که نباید ناز نازیش کنن و باهاش بازی کنن کاراشم باید کنن
آره بگو چرا نگی ؟؟
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.