۴ پاسخ

بابوله چیه ؟
من پسرمو ۹ ماهش بود بردم شمال
ب بچه ی خواهررشوهرم سپردم از ماشین ک وایساده بودیم افتاد رو اسفالت بچم
.بدنش ریخت بیرون پشه گزیده بود
شن خورد
اسهال شد
مریض شد تا دو هفته هم اموکسی کلاو ۶۴۳ خورد
جونممم دراومد این قدر مریض داری کردم
کلیم لاغر شد
از اون موقع توبه کردم تا حداقل دو سالگی هیچ جا مسافرت و جایی دور نرم

کلا یه ویروس اومده من بابچم خونه بودم گرفتش البته بیشتر تب داشت چندباری اسهال دکتربردم اوکی شد۴روزه

ببرش دکتر امپول بزنه ویروس گرفته

با بچه کوچیک هیچ جا نمیشع رفت اصلا فقط درگیری باهاش حالا مریضم بشه ک بدتر

سوال های مرتبط

مامان مو فرفری جان مامان مو فرفری جان ۱ سالگی
شما هم از مامانا دارین
خیلی ناراحتم هر وقت کار داره نیم ساعت ی ساعت مونده زنگ میزنه منو ببر اینجا اونجا ببر بیار....از صبح مثلا نمیگ می‌ترسه من نهار برم ......
بابا م این مدلی نیست ولی رفتار های مامانم خیلی ناراحتم می‌کنه حیف ک خواهر و کسی ندارم بچمو نگ دارن وگرنه ی روزم دلم نمیخاد برم اونجا
بعد هر وقت میگم بچه رو داری برم دندون پزشکی یا ترمیم ناخن مقلطه می‌کنه من کار دارم زندگی دارم از داداشم میپرسم میگ گرفته خوابیده
ی دور بابام دلش واسه بچم تنگ شد اصرار کرد ک پیش ما بمونه این داشت خودشو جر میداد من خسته شدم میگ بیار نگ نمیداره ک
گفتم شاید گرونی و سخته چند دور ک می‌رفتیم اونجا برنج و خورشت مون. میبرم همش همیشههههه ها ب بابامم نمیگ من میبرم حتا بیشتر از خودمون میبرم ولی باز
ی کاری داره زودتر نمیگ ک فقط کار خودش انجام بده نکنه ما زودتر بریم ناهار بریم
حتا چند بار کار داشت گفتم زودتر میگفتی من میرم خونه مادرشوهرم نمیتونم اونجا باز بیام بچه لج کرد خا خونه نگ دار انقد اینور اونور میری خونه عادتش بده منظورش اینه بشین خونت زیاد خونه ما هم نیا .....
بهش گفتم من خونه مادرشوهرممم میرم تو اذیت میشی؟؟؟