سلام مامانای گل

میخوام بگم من واکسن پسرمو زدم اصلا اون غولی که از واکسن ۱۸ ماهگی ساختن نیست
اینقدر میترسیدم ولی خداروشکر بخیر گذشت
صبح پسرم فقط شیر خورد صبحونه نخورد بردمش بهداشت وزنش اصلا اضافه نشده بود چون چند بار مریض شده بود چون خودم میدونم چقدر لاغر شده بود و اشتها نداشت هفته بعد میبرمش متخصص اطفال از این بگذریم اول قطره خوراکی دادن بعدش یه واکسن به دست زدن یه واکسن به پاش همونجا با خودم قطره استامینوفن بردم بهش دادم بعدش بردم خانه کودک ولی برق قطع بود کرکره اش بالا نمیرفت منم دیدم پسرم توی خونه گرمه و قرق نداریم رفتم خونه مامانم اونجا به ذوق خواهرم و مادرم حسابی بدو بدو کرد و بازی کرد بعد ساعت دو خوابید و بیدار شد اصلا نتونست تکون بخوره تب هم داشت دوباره استامینوفن دادم و روی پاش نمیذاشت کمپرس‌ سرد بزارم چون خواهرمو خیلی دوس داره با اینکه درد داشت و گریه میکرد راه میرفت باهاش بازی میکرد ولی شاید دو سه قدم برمیداشت به جز شیر هم چیزی نخورد شب هم تبش ۳۸ شد که دو بار شیاف گذاشتم‌ فردا صبح راه می‌رفت ولی پاشو میکشید تب هم داشت هر ۶ ساعت قطره استامینوفن دادم
خلاصه اونقدر سخت نبود مثل بقیه بود فقط بعدش بی اشتها و یکم بداخلاق میشه که طبیعیه میگذره
برای ما که گذشت انشاالله برای شما هم راحت بگذره و نگران نباشید من که اینقدر اینجا تاپیک دیده بودم وحشت داشتم

۶ پاسخ

منم باید ماه بعد ببرم استرس دارم واقعیت بخاطر تب🥲🥲

چ ربطی داره اینطور میگی واس همه ک یکسان نیست برعکس پسرمن 24ساعت بکوب گریه کرد و تکون نخورد.درحالیکه واکسنای قبلی انگار نه انگار اصلا اذیت نمیشد

خدا خیرت بده منم امروز واکسن زدم انشالله برای پسر منم سبک باشه

بستگی ب بدن بچه داره چه واکنشی نشون بده برا دختر من سخت گذشتتت .. هرمامانی اینگا بنابر تجربش میگه وگرنه غول ساختن نیست

عزیزم بچه با بچه فرق داره پسر من ظهرش از پا درد نمیتونست تکون بخوره همش گریه تبش بالا

ان شاله برای دختر منم به راحتی بگذره

سوال های مرتبط

مامان اِلای مامان اِلای ۱ سالگی
بالاخره ماهم واکسن ۱۸ ماهگی رو زدیم

تجربه خودمم از واکسن میگم بهتون شاید به دردتون خورد

صبح ساعت ۱۰ صبحونه دخترمو دادم ۱۰.۳۰ هم بهش شربت پاراکید میدادم که نمیخورد و بزور دادم
۱۱ رفتیم بهداشت ۱۲ نوبت واکسنش شد
بعدش از ساعت ۱۲ تا ۳ بکوب باهم پیاده روی کردیم و بردم براش شیرموز گرفتم که بزور خوردش
اومدیم خونه یکم استراحت کردیم بجا شربت قطره دادم و دوباره بازی کردیم نذاشتم بخوابه
عصر بردمش خانه بازی بعدش شام خوردیم و تبشو کنترل کردم شبم بردمش پارک تو فضای باز بازی کرد
شب تبش تا ۳۹.۵ بالا رفته بود خداروشکر با قطره کنترل شد
فردا صب پاش اذیت میکرد و بزور زمین میذاشت ولی دوباره بردم یه خانه بازی دیگه کلی با بچه ها بازی کرد قطرشو سرتایم ۶ ساعت دادم و تا شب تب داشت ولی از روز بعدش خداروشکر خوب بود حالش

فقط اینکه مایعات مخصوصا اب خیلی به بچه ها بدید تا ادرارش بیشتر دفع شه و تبش بیاد پایین و کلی پاشو حرکت بده و بازی کنه اینجوری راحت میگذره😍
مامان تپل برفی مامان تپل برفی ۱ سالگی
سلام مامانا ✨
می‌خوام تجربه‌ی واکسن ۱۸ ماهگی (غول مرحله آخر 😅) رو باهاتون درمیون بذارم.
راستش استرس من خیلی خیلی خیلی زیاد بود...
در حدی که چند بار با خودم گفتم: "ولش کن، اینو نزن!"
ولی دلم نیومد. بالاخره دل و زدم به دریا و واکسن رو زدیم!

شنیده بودم که بعد واکسن، اگه پاشونو خوب تکون بدن، کمتر درد می‌گیره. برای همین بردمش خونه بازی.
اراد کلی رو ترامپولین پرید، بعدشم با باباش کلی بدو بدو و بازی کرد.
تا ساعت ۳ حالش خوب بود. هر ۴ ساعت هم بهش استامینوفن می‌دادم.

ولی ساعت ۴ که از خواب بیدار شد، نمی‌تونست پاشو تکون بده 😢
هی می‌گفت "درد" و به پاش اشاره می‌کرد. دل‌م می‌خواست گریه کنم براش...
کلاً درازکش شد و نمی‌تونست راه بره.

ساعت ۶ تبش رسید به ۳۸/۵. سریع برچسب ضدتب گذاشتم رو پیشونیش،
و به نظرم واقعاً معجزه کرد!
فقط تو ۵ دقیقه تبش رسید به ۳۷ 😍

هر نیم ساعت پاشویه می‌کردم و هر ۴ ساعت استامینوفن دادم.
ساعت ۱۲ شب هم ایبوپروفن دادم.
از درد پاش خیلی ناراحت بود، ولی خداروشکر تبش با پاشویه راحت پایین می‌اومد.

📌 توصیه‌ی من بهتون:
حتماً برچسب ضدتب بخرین!
من برای اولین بار استفاده کردم و عاشقش شدم.
مارکش: Getwell — خیلی خوب جواب داد.

🌼 امیدوارم فردا درد پاش کمتر شه.
و یه حرف دل به همه مامانایی که نگران این واکسنن:
نترسین!
اون‌جوری که می‌گن هم نیست، سخت می‌گذره ولی می‌گذره ❤️
مامان پناه❤ مامان پناه❤ ۱ سالگی
سلام مامانا میخام تجربه واکسن ۱۸ ماهگی دخترم و بگم کارایی ک کردم و باعث شد خیلی راحتر از اون چیزی ک فکرشو می‌کردم واسترس داشتم بابتش بگم ،حتی از واکسن ۶ ماهگی هم راحتر بود ،،،،، من دخترمو ساعت ۱۲ ظهر واکسن زدیم و اومدیم خونه به دخترم قطره استامینوفن پاراکید دادم تا یه ساعتی باهاش بازی کردم ک دیگ خابش میومد خابید دیدم تو خاب ناله میکنه بیدار شد گفت مامان پام اییی و خیلی بیقرار بود گریه میکرد و اصلا و از من جدا نمیشد و دیدم تب خفیف داره اینم بگم اجازه کمپرس نمی‌داد وقتی خابید من دو سه بار حوله گذاشتم فریزر و گذاشتم روی پاش خلاصه بیدار شد خیلی بی قرار بود بهش پاراکید دادم و یکساعت بعدشم ایپروفون و همسرم بردش بیرون ،،، همون بیرون شد راه نجات یک دو ساعتی بیرون بود پارک رفته بود و سرسره و دنبال گربه خلاصه اومد دیدم یکم داغه و بهش شیر و استامینوفن دادم و یکم خابید براش کمپرس گرم گذاشتم و شکر خدا دخترم دیگ اذیت نبود هر شش ساعت بهش ایبوپروفن دادم و تا ساعت ۱۲ شب هر ۴ ساعت پاراکید بعدش هر ۶ ساعت ،دخترم دیگ راحت تا صبح خابید فقط منو همسرم محض احتياط تا صبح نوبتی بیدار بودیم و چک کردیم یکوقت تب نکنه صبح بیدار شد اوکیه بازی میکنه و تبم نمیکنه و ولی من تا شب میخام بهش این پاراکید و ایپروفون بدم ،،،، انشالله شما هم خیلی راحت براتون بگذره ،دختر من اصلا تب نکرد و همون راه رفتن باعث شد ک پاشم دردش خیلی کم باشه
مامان ویهان🧿 مامان ویهان🧿 ۱ سالگی
سلام
تجربه واکسن ۱۸ماهگی
۱۴۰۴/۰۴/۱۶ با ۳روز تاخیر رفتیم برای واکسن،قبلش بهش استامینوفن ندادم ،کلی باهاش خرف زدم و براش توضیح دادم و حتی ب دستو پاش اشاره کردمو گفتم اینجاهارو قراره آمپول بزنیم،موقع زدن واکسن فقط گریه کرد ،توراه برگشت به خونه توماشین خوابید تا رسیدیم خونه،بیدارشد بهش استامینوفن دادم و بعدش کلی بازی کرد،حدود ۳ساعت بعدش درد پاش شروع شدو کلی گریه کرد خوابوندمش و توی خواب کمپرس سرد گذاشتم(وقتی بیدارن نمیزارن کمپرس سرد یا گرم بزاری فقط تو خواب )از خواب بیدارشد بازم درد داشت کلی بغلش کردیم و اسباب بازیاشو ریختیم جلوش تا نخواد بلندشه,اما با اینکه پاش درد داشت بلندمیشد راه میرفت و هر ازگاهی یه گریه ای هم میکرد،خداروشکر تب نداشت ولی قطره مرتب میدادم بهش،فردا عصرش بعد ازاینکه از خواب بیدارشد دیدم بدنش کهیر زده پر از دونه های قرمز،دست ها و پشت پاها و باسنش،سریع بردمش حمام ونوبت دکتر گرفتم،تا بخواد نوبتمون بشه خداروشکر کهیرا کم شد و کلا رفت،و خداروشکر از اول راه رفت بخاطر همین درد نموند توپاش،خواستم تجربمو بگم که نترسید سخت نیست زود میگذره،من خودم الکی کلی استرس داشتم
مامان علی 💙 مامان علی 💙 ۱ سالگی
مامان هومن مامان هومن ۱ سالگی
تجربه واکسن ۱۸ ماهگی
براش خیلی سنگین بود دو سه ساعت بعد زدن تبش شروع شد تب خیلی بدی بود مخصوصا شب اول که اصلا پایین نمیومد نزاشتم بچه بیچاره بخوابه چون دستمال نمدار نمیزاشت بزارم ظرفشویی رو پر آب کردم نمک ریختم گلاب ریختم اینجوری از ۳۹ آوردم ۳۸ یه خرده خوابید نزدیکای صبح دوباره آتیش گرفت مجبوری بروفن دادم یه ساعت بعدش چک کردم رفته بود بالاتر شیاف گذاشتم نیم ساعته پایین آورد ، از دکترم پرسیدم اگه پایین نیومد بالاتر رفت سریع یه کار دیگه بکنین منتظر ساعتش نباشین ، تا شب دوم ساعت ۱۱ تب داشت که بعد اون خدا رو شکر قطع شد
بعد واکسن دستشو گذاشت رو پاش هی پا پا کرد اصلا راه نرفت هرجا بردم چون زودم بیدار شده بود اصلا همکاری نکرد که بگردونمش پاش زیاد نگیره کل دو روزو کمی میلنگید ولی راهشو میرفت فقط تو نشستن بلند شدن یه کمی اذیت میشد ناله میکرد پس اگه بچه هاتون راه نرفتن نگران نباشین بنظرم درد پا ربطی نداره به راه بردن بعد واکسن همه چی به واکنش بدن بچه برمیگرده
در آخرم ممنونم از همه مامانایی که مغزشونو خوردم با تب بچم که پایین نمیومد