۹ پاسخ

وای نگو خواهرشوهرم مثلا دوسش داره میخوابومش یا شیر میدم بچه ها هم این سم کلا کنجکاوی یهو میگه عشق عمه نفس عمه این دیکه ن می‌خوابه ن شیر میخوره اعصابم خورد میشه سر شوهرم خالی میکنم میگم هیچی نمیگی

همه همینن عزیزم

آخ گفتی همدردیم بعضیا نفهمن دیگه😏

عههه عزیزمممم داری میخوابی؟ خوابت میاد؟ 😐😶

وااای خدایا
میان بالاسرش میشینن با گوشی حرف میزنن همش میگم پیش پیش پیش هیسسس
انگار ن انگار
اخر لالایی میزارم ولی باز بدخواب میشه

من جایی نمیرم راحت این مشکلاتم‌ندارم 😬😬😬

وااای دقیقااااا

من وقتی خوابه میان بوسش میکنن بیدار میشه😐😐😐😐

اخ نگو داغ دلم تازه میشهههههههههه

سوال های مرتبط

مامان دلارا مامان دلارا ۸ ماهگی
حالم خوب نیس از وقتی زایمان کردم از صدای بچه بدم میاد از صدای دخترم متنفرم وقتی گریه میگه سرم شدید درد میگیره و طاقتم تموم میشه انقدر حالم بده نمیدونم از افسردگیه یا چیه اما طاقت گریه بچه ندارم مثل روانی ها میشم جیغ میزنم داد میزنم سرش که اروم بشه اما اونم یع بچه هست یه راهی داره برا اروم کردنش اما نمی تونم خودم کنترل کنم از شداش متنفرم دست خودم نیس همسایه هامون همش دعوام میکنن میگن شب تا صبح صدای جیغ دادت کل مخل برداشته صبح هم تاشب کشتی بچه رو میشینم گریه میکنم میگم خدایا من چرا اینجوری میشم. دیت خودم نیس بعد که اروم میشم دخترم کلی بغل میکنم. ارومش میکنم من کسی ندارم تو این دنیا کمکم کنه چرا تنها ترینم شوهرمم هیچ کمکی نمیکنه بهم لحضه که میبینه اعصبانیم سر بچه خالی میکنمم محل نمیزاره دیگه از زندگی کردن هم متنفر شدم شاید هر کی این تاپیک میخونه بهم بگین روانی شدی حق دارین به این که این حرف بزنین خودمم به خودم میگم شاید روانی شدم اما دلیل تمام اینا نداشتن یه لحضه ارومه وقتی بد خواب میشی و وقتی استراحت نداری من دیوانه ها میشی سر همه داد بیداد میکنی من یهو از همه چیم گذشتم از خواب خوراک زندگی تفریح مهمونی یهو شد یه بچه که همش گریه میکنه محتاج یک لحضه ارامشم محتاجم به همه جی اما نیس