۹ پاسخ

بنظر من که اصلا خوب نیست ما مادرا فقط یه تایم شبه که میتونیم برای خودمون باشیم توی کل روز با بچه و شوهر و خونه داری آشپزی باید بگذرونیم حداقل شب برای خودت بذار خوابت اگه نمیبره کتاب بخون هندزفری بذار موزیک مورد علاقت گوش بده

منم یه مدت اینکارو میکردم خونه رو مرتب میکردم ناهار میزاشتم فیلم میدیدم بعد دیدم اینجوری فایده نداره صبح زود باید پاشم همش خسته و بیحال
الان دیگه تابچه هارو و میخوابونم خودمم میخوابم اینجور شاداب ترم

ول کن توروخدا چه حوصله ای داری به فکر خودت باش عزیزم تمیزی خونه حدی داره با بچه کوچیک سخته انقد که روزا رو مغزمونن دیگه واقعا شب به استراحت احتیاج داریم

منم دقیقا تا۲نیم مشغول کارم

ببین منم بعضی وقتا اینجوری هستما وقتایی که خسته نیستم دوست دارم حال دارم ولی همیشگی نباید باشه تو وقتی خسته ای جون نداری داری با این کار به خودت فشار میاری و به خودت آسیب میزنی مخصوصا تو این تایم که بچه کوچیک داریم همش بدو بدو داریم اینکار بیشتر آسیب میزنه بهت میدونم عادتت شده ولی سعی کن کم کم کمش کنی حالا ظرف نشسته بمونه حالا حال نا مرتب باشه چی میشه؟ هیچی
ولی ۳۰ سال دیگه کمر درد پا درد اعصاب داغون از کم خوابی برات میمونع

چقد منیییی. منم همین الان کوزتی بودم دراز کشیدهم همسرو پسرمم خواب 😐

خیلی خوبه که

منم شبا دیر میخابم ولی کار خونه نمیکنم

من روزا تایمی ک خوابه انجام میدم یا با پذرش بیرونه شبا اصلا نمیتونم تا میخوابه منم ذراز میکشم کارامم نمیزارم جمع شه ک سختم شه انجام میدم هی

سوال های مرتبط

مامان ♥️ امیرشایان ♥️ مامان ♥️ امیرشایان ♥️ ۱ سالگی
دیشب اینقدر فکرم درگیر بود امیر شایانم شب نمی‌خوابه وخیلی دیر می‌خوابه و من میام خونه بابام شب رو هم همینجا می‌خوابم تا کمتر فکر کنم تا یکم فکرم مغزم از خونه ساکتمون خونه ای که دیوارهاش منو میخورن از غم از سکوت از خونه از حال و هوای بدش فرار کردم خونه بابام موندم من نزدیک ۴ صبح بود خوابم برد و خواب بد دیدم ، من همیشه قبل اینکه چه اتفاق خوب چه بد بخواد بیوفته خواب هام رو میبینم از قبل قشنگ بهم الهام میشه و حس ششم خیلی قوی دارم دقیقا یه ماه پیش خواب بدی دیدم و تعبیرش به بستری شدن امیر شایان و مشکل قلبیش دراومد چندین ساله که اینجوری شدم دیشب هم خواب دیدم جنینی دارم سقط میکنم که از بدنم خارج شد و افتاد زمین و جلوی چشمای من تک تک سلول هاش داشت ازبین می‌رفت من فقط می بوسیدمش و گریه میکردم جنینم از بین رفت ومن مونده بودم با درد وگریه وغم بزرگ همیشه ام توخواب هام گریه میکنم و همین چیزهایی که تو زندگی واقعیم داره اتفاق میوفته من خوابش رو میبینم اینکه اون جنین همین امیر شایانه منه که این بیماری و مشکلاتش داره ازبین میبرنش قلبش آسیب دیده و کاندیدای پیوند قلبه نمی‌دونم واقعا چی درانتطاره پسرمه ولی بااین وضعیتش آینده خوبی نمی‌بینم حس بد همیشه باهامه همش بهم الهام میشه که شاید یه درصد امیر شایانم عمرش کوتاه یا خیلی کوتاه تر بشه باوضعیت بیماریش ومشکلاتش بچم داره ذره ذره جلوی چشمام مثل جنین تو خوابم ازبین می‌ره و من هیچ کاری نمیتونم کنم کاش می‌توانستم