۲۵ پاسخ

الهی عزیزم.فدلی سرت گاهی اوقات آدم انتظار نداره ولی خب تو به دل نگیر و به همسرتم نگو.چون بعداً باز تو سرت میزنه

من نه ماه استراحت مطلق خونه مامانم بودن حتی غذامم میورن تواتاق بخدا شوهراخواهرامم برام خوراکی میوردن چون بچه اولم شش ماهه دنیااومدومدتی تو دستگاه بود برام نموند واقعاهمگی هواموداشتن حمام رفتن برام قدقن کرده بود دکترم درماه یه بار دوبار بقیش که نمیتونستم برم حمام مامانم پارچه خیس میکردن میکرد میکشید به کل بدنم تشت میورد همونجاتواتاق سرم میشست
تااخرعمرم مدیون خانوادمم...واقعا درک نمیکنم چرا بعضی خانواده ها اینطوررفتارمیکنن ولی به شوهرت نگو اشکال نداره بروخونه خودت امامراقب باش

منم یه هفته استراحت مطلق بودم مادرم یه سرم بهم نزد کمکم کنه یا بگه بیا اونجا خودم تنها بودم هرچی شوهرم کمک داد

آخی عزیزم خودش باید همه کاراش میکرد مگه تو چقدر بریز و بپاش داری اونجا

سخته اما اونم واسش سخته وقتی کسی بهش کمک نمیکنه، منم تا 5ماه استراحت بودم حتی یک روز خونه مامانم نرفتم خودم با بدبختی کارامو میکردم

درکت میکنم سخته منم سر یارداریم افتادم به خونریزی مامانم همش غر میزد آخرش هم یه هفته گذاشت رفت تفریح خواهرشوهرام اومدن برام غذا درست می‌کردن و کارام رو میکردن هنوز شوهرم میزنه تو سرم که مامانت براش نبودی رفت مسافرت.و فکر تو نبود . خب چه میشه کرد من که دو طرف تحت فشارم و دارم داغون میشم فقط بخاطر راحتی و آرامش بچم تحمل میکنم😥😥😥

کاری ندارم حرفش درسته یا غلط اما آدمی که بارداره روحیش خیلییییی حساسه و قطعا تو حق داری ناراحت باشی میدونی چیه آدم از خودییی میخوره از جونش میخوره ناراحت میشه و سخته براش که متاسفانه نمیدونم چرا ما دخترا ها همیشه میخوریم از خودی اونم پدر و مادر برادر خواهر این درده واقعا .من مامانم میاد تهران که ببرمش دکتر شاید یه ماه اینجا باشه اخم به روش نمیارم بخدا چون خیلی دوسش دارم و دوسم داره اما بابام با اینکه خودش میگه پاشو برو درمان شو تا از یه هفته رد میشه و میبینه هنو تهرانی غر غر هاش شروع میشه با مامانم دعواش میشه جوابش و نمیده دیگه بابامم سر تو جون من میزاره پیام های چرت و پرت بخدا اسم بابا میاد رو گوشیم تن و بدنم میلرزه از حرفای چرتش آخرم من با بابام دعوام میشه و کار مامانم تموم میشه مامانم میره اونا گل و بلبل میشن و من بدبخت افسرده و آدم بده الان یه هفته اس رفته بابام زنگ نزده بگه دستت درد نکنه مرده ای یا زنده منم مثل این احمق ها مدتم حرص میخورم هععععععععیییی همسرم میگه ولشکن پدرمادرن پدرت حق داره میگم شاید از نظر تو اینجوری باشه اما از نظر من بدترین ضربه یه پدر به دختر این رفتار و اخلاقه میشینم کلی گریه میکنم .موقع زایمانم کل حاملگی خونه خودم بودم مهمون داری و کارا همه با خودم یه هفته به زایمانم مامانم اومد خونمون تا ۱۰ روزگی زایمانم انقد بابام غر زد که دلم میخواست بمیره دیگه گفتم دیدن بچم نیومدی غر هم میزنی که مامان بیاد خاک تو سر من که پدری مثل تو دارم بسهههه دیگه . .

به نظرم برو خونه خودتت کارت کمتره

جارو نمیکردی بابا بچت مهمتره باید به فکرش باشن

خونه خودت پادشاهی کن ...
دیگه اون ویار ک ک از خونت بدت بیاد ک گذشته ...
آقا خونه ی خودت کثافت بباره مال خودته ...

کلا مامانا از مادر شوهر خیلی جاها بدترن..‌‌. ولی ما چیزی نمی گیم ‌‌‌‌...

منم یک ماه از خونم بدم می اومد خیلی آوارگی کشیدم‌. مادر شوهرم ک کلا تعطیل .‌‌.. مادرم هم ی روز ب دو روز می کشید پاشو برو خونت دیگه. مگه ما نزاییدیم...
من ی تایمی فقط ته دیگ برنج ی جور خاص می خوردم. و اون رو فقط مادرم و شوهرم می تونستن درست کنن.
کلا از غذاهایی ک خواهرم درست می کرد اون موقع بدم می اومد الانم بدم میاد. اصلا ی جور بدی درست می کنه ( غذایی ک می خواد برای من درست کنه) . کلا خواهرم رو از اول بارداری می دیدم یاد غذاهای بدمزه می افتم.
ب مادرم گفتم فلانی خیلی بد درست کرده. مگه دعوا راه ننداهت سر من ...
حالا من حالم خراااب،گرسنه. کلا هم یبار ی ذره در شبانه روز می تونستم ته دیگی بخورم ...

چند شب بیرون خوابیدم. آسانسور خونه خراب بود نمی تونستم بیام بالا ....

اوه اینقدر کشیدم ... از راه ها و جاهای مختلف...

کسی حال درد دل کردن نداره. اگ نه همه تجربه دارن ...


ب این چیزا محل نده. الان نیاز داری چاره ای نیست ...


ب شوهرت بگو

خوب شد اومدی. با اینکه مادرم نمی زاره من دست ب سیاه و سفید بزنم و کلی ازم مراقبت می کنه ولی من ویارم افتاده روی خودت ک خوب بشه. می خوام بیام خونه . خودت ازم مراقبت کن
من عاشق غذاهای خودتم .‌‌..


مستقل شو

نمیدونم واقعا همه تاپیکا رو خوندم بعضی مامانا چطوری دلشون میاد مشکل بچشونو نادیده بگیرن من خودم به شخصه وقتی حامله میشم از اول با ویار شروع میشه تا آخرش با کلی مشکل تا زایمان کنم همشم خواهرامو و مادرم زحمتمو میکشن واقعا خداخیرشون بده

عزیزم اگه شرایط مالیت اوکیه یه کمکی مطمئن بگیر روزی چند ساعت بیاد کارای خونتو بکنه. دیگه منت کسی هم روت نباشه

‌بنظرم برو خونه خودت استراحت کن غذا هم از بیرون بگیر

عزیزم منم الان ۳ روزه خونه مامانم کلا استراحتم با وجود اینکه ی پسر ۱۰ماهه دارم.خودمم لکه بینی دارم .
مامانم هم به من میرسه هم پسرم

ببین مادرا فکر میکنن بارداری های الان مث قبل وما خودمون لوس میکنیم به دل نگیر بازم دستش درد نکنه یک هفته مراقبت بوده

مث من...منم هماتوم داشتم خونریزی شدید داشتم حالت تهوع داشتم مادرم‌میگف اشکال نداره طبیعیه دیگ حامله ای😑

آخی منم همه کارام خودم میکنم مامانم ی لیوان آبی هم دستم نمی‌ده

بهش بگو سرکلاژت کنه حتما....

خوب اگر میتونی نشسته کمکمش بدی
کمکمش کن
همینطور که تو از بقیه توقع داری
بقیه هم از تو توقع دارن
همه چیز دو طرفه است عزیزم

خیلی کارش بد بود

حالا بنده خدا مگه چی گفته….تازه دستش درد نکنه ۸ روز پرستاریتو میکنه….،منم بچم خیلی پایینه ولی نه خونه کسی میرم نه به کسی میگم بیاد کارامو بکنه….البته هیچکسیم بدون منت تو این دوروزمونه کار نمیکنه واست…پس همون بهتر رو پایه خودت واییستی…..برو خونت یه لقمه نون حالا یا درست کن یا از بیرون بگیر.،

بگردم زیاد به دل نگیر الانم کلا استراحت کن دیگه و اگه سرکلاژ کنی خیلی بهتره برات

خدا کمکت کنه درکت میکنم چقدر سخته

😐😐😐😐وا مگ نمیدونه استراحتی

الهی عزیزم😢

سوال های مرتبط