ده دقیقه با مامانم حرف زدم
هی از اینور و اونور صبحت کردم
تا بلاخره بهش گفتم باردارم

قصد نداشتم تا آنتی به کسی بگم
ولی خب هم استراحت مطلق هستم هم خون لم میبینیم
دیگه بهش گفتم آماده باش شاید لازم شد بیای اینجا 🥲

منی که روم نشد به مامانم بگم مادرشوهرم بهش گفت 😂
که البته اونم وقتی مسافرت بودن همسرم عکس پرونده پزشکیمو براشون فرستاد و متوجه شدن 😅

مادرشوهرم میگفت پدرشوهرم از خوشحالی گریه میکرده 😁

انشالله خونریزیت هم قطع میشه و نیاز به کمک نداری
و این خونریزی و لک هم بخاطر هماتوم هست و فقط استراحت و شیاف باعث میشه قطع بشه

الهی که شرایطت زود اوکی بشهههه
لازم نباشه مامانت بیاد 🫂🤍

مامانت چی گفت؟‌ خوشحال شد؟

خوب کردی.. چون شرایطش سخته.. ی کمکی واست بشه..هم دیگه کمتر بری سراغ مادرشوهر

چقد دیر گفتی

منکه اینقد حالم خراب بود با اینکه هنوز آزمایش خون نداده بودم همه فهمیدن و گفتن تو بارداری

جمله که گفتی چی بود 😁😅

من امروز فهمیدم بارداری همون لحظه زنگ زدم و گفتم

خودت کی فمیدی بارداری

چی دیر گفتی

چجوری بهش گفتی 😍😍😍

الان بهش گفتی