۹ پاسخ

منم فک کنم باید ی مدت دیگع برم دارلمجانین ،به خدا مادری کردن ماها خیلی سختتره تا می خوای دعواش کنی از بس اینستا و اینا دیدی میگن ووااای نه کارتون اشتباه میگع به بچع نگید بالای چشمت آبرو ،من چقدررررر بازی کردیم رفتیم پارک چقدر قدم زد تازه ساعت ۱ خوابید ،بعد از ظهر هم اینقدر جیغ حیغ جیغ که حد نداشت همه رو دیوونه کرده با جیغاش بردمش پارک ک شب بتونم ده دقیقه خودم باشم متاسفانه این قدر اعصابم رو خورد کرده خوابم نمیگیره ،ماها از همه جا مونده و رونده شدیم

شوهر من که تا شب نیست
الان که تابستونه من تقریبا هر روز عصر مببرمش بیرون
یا میریم خرید خونه
یا پارک
هفته ای یکی دوبار هم خونه مادرشوهرم
زمستونا برام سخت تر میگذره چون هم باید خونه بمونیم هم کنترلش کنم که نره یکسره سراغ تلوزیون

منم ظهر نمی‌خوابه پسرم انتظار دارم شب ساعت ۹, دیگه لااقل بخوابه و وقتایی که نمی‌خوابه دیگه کشش ندارم ...من که همسرم کلا ما را گردن نمیگیره هرروز سر خودشا به کار گرم می‌کنه نیم ساعت ظهر برای ناهار خونست شبم ساعت ۱۱ به بعد میاد 🥴بعد تازه میگه شما دوتا اصلا باهم نمیسازید یعنی من و پسرم میگم خب ساعت ۱۱ اگه بیدار باشه دیگه من رد دادم🤦

منم همینم همین الان دارم دیوونه میشم

حالا منو همین مدلی در نظر بگیر با این تفاوت که باباشم نیست و بدتر این‌ک جایی هم نمیریم

اره منم همینم
تازه شوهرم شیفتی کارش وقتی سرکاره ک دیوونه میشم
خونه هم هست بازم دیوونه میشم چون دوتایی میرن رو مخم

ببین من اگر شده حتی ی ربع باید بخوابم تا بتونم دووم بیارم
اگرم ایلیا نخواد بخوابه باید تو روزایی باشه ک همسرم عصر خونست ک نیم ساعت من نیم ساعت اون بخوابیم ک ایلیا ساعت ۷ و نیم تا ۸ دیگه بخوابه


ربات نیستیم ک کم میاریم بابا

من تا 10 شب خوبم ده ب بعد پاچه میگیرم

ببخشید ولی خندم گرفت گفتی شوهرم گردن نمیگیره نسبتی با ما داره😃

سوال های مرتبط

مامان باراد مامان باراد ۳ سالگی