۶ پاسخ

وای چه پیام ترسناکی
منم داغون و لهم همش فکر میکنم جلوتر بره بهتر میشه
ولی گویا بدتر میشه
من تازه هفته دیگه میخوام برم خونم
هر لحظه ذهنم درگیره
پیام شمارو دیدم دلشورم بیشتر شد
حق داری سخته

منم از پس دوقلوهام‌‌ نمیتونستم بر بیام ولی دیدم هیچ کس بهم‌ کمک نکرد مجبور شدم مسؤلیت بچه هامو به عهدم گرفتم بعد یواش یواش دیدم آره میتونم به تنهایی نگهه شون دارم اول به لطف خدا بعد به تنهایی تونستم تا اینجا دوقلوهامو نگهه دارم ..به خودت امید بده بگو میتونم بچه هاتو خودت تو پر و بال خودت بزرگش کن

منک تنهام دیگ تصور کن ...:))

من الان حدودا بیست روزه که از خونه بابام اومدم خونه خودم خونمون هم شهر غریبه اینجا هیچکس و نداریم شوهرمم شیفتی میره سرکار ،سخته واقعا ولی شدنیه فقط شما باید از بابت مرتب بودن خونه یکم حساسیتتو کم کنی چون اصلا مثل قبل نمیرسم به کارام ولی خب خداروشکر

ای وای خدا بهتون قوت بده
من تو فکر اینم که بعد از گل دخترم، پیگیر دوقلو بشم
شاغلم و دانشجوی دکترا
البته چون سنم داره میره بالا میگم دست بجنبونم

اوفففف منکه واقعا از درد پا عاجزم. خدایی دوقلو رو نگهداری کردن کاری بشدددتتت سخت و طاقت فرساییه اما دیگه بقیه مشغول زندگی خودشونن شاید بتونن درحد دو سه ساعت کمک کردن باشن... بیشترش توو جون مادربیچارست...
من وقتایی که همسرم خونست بچه ها کثیف کنن اصلا بچه هارو‌ نمیشورم، اون مسئول شستشو ئ. جدیدا هم نزدیک دوماهه حموم کردنو انداختم گردن خودش، منم بچه هارو خشک میکنم. باید یسری کارارو تقسیم کنی باهمسرت وگرنه ادم کم میاره

سوال های مرتبط