۱۱ پاسخ

من تازه رفتم تو استراحت مطلق😢
چقدرررررر سخته

منم بعد هشت ماه استراحت مطلق امروز لباسای پسرمو شستم که بزارم تو ساک

کاش نزدیک بودیم بهت سر میزدم

بازم مراقبت داشته باش عزیزمممم

آره بچه ها گناه دارن. دختر منم میگه همه مامانا بچه هاشون و میبرن پارک میرن مهمونی چرا من همش باید تنها برم مهمونی

خوب کاری کردی گلم کم کم و اهسته کاراتو انجام بده
منم استراحت بودم ولی نکردم از همون اول

انشالله مشکلی پیش نمیاد زیاد ب خودت فشار نیار کم کم کاراتو بکن واجبات و فقط و یک وقتی حواست باشه اصلا جارو برقی نکشی

میفهمم چی میگی دوماه همین وضعو داشتم دخترم میگفت غذاهای دیگه رو دوست تدارم هیچی نمیخورد. اروم آروم‌کاراتو بکن فقط طولانی مدت سرپا نپاش فشارم نیار رو خودت

بزار یکم هفتت بره بالا

بسلامتی عزیزم.خیلییییی سخته واقعا

آروم آروم راه رفتن اشکالی نداره عزیزم نگران نباش

سوال های مرتبط

مامان امیرعلی وآوینا مامان امیرعلی وآوینا روزهای ابتدایی تولد
ببخشید امروز تاپیک زیاد گذاشتم

من واقعا امروز کم اوردم و بشدت خستههه شدم 😭😭
از صبح دنبال امیرعلیم همش یه چیزی پیدا می‌کنه میخوره
ماشاالله سنگینم هست دوبار امروز دفع داشته بشدت که تا پشتش کشیده شده بردمش تو حموم شستم
از صبح ک بیدار شدم کلی لباس شستم ، امیرو دوبار بردم شستم
شام درست کردم و لوبیا پاک کردم و کلی ظرف شستم😫😭 بقران اینقدر کمرم گرفته ک حد نداره
هی میگم مادر نکن بشین نخور وای کلافه شدم امروز
دیگه الان زنگ زدم همسرم تا گفت الو زدم زیر گریه ،میگه چی شده گفتم هیچی خسته شدم از بس شستم و سرپا بودم بچتم خیلی اذیت میکنه
اونم هرهر می‌خنده که یساعت دیگه خونم ،عیبی نداره بچس دارم میام 😒😐 ولی من هنوز مونده گازو و اپن و لباسشویی رو دستمال بکشم
تو حالم جمع کردم ولی کل میزا رو امیرعلی شیر داده😫🤦🏻
بعد میبینه دارم گریه میکنم اومد جلو من آنچنان محکم دست میزنه که لپاش میلرزه مثل دیوانه ها یهو شروع کردم خندیدن باااز یادم اومد چقدر خسته شدم دوباره گریه کردم 😤
نیم وجبی دهن منو سرویس کرده
مامان ❤آراد💙 مامان ❤آراد💙 هفته سی‌وچهارم بارداری