۵ پاسخ

پسر منم اینجوریه والا نمی‌دونم چرا

طبیعه

دل گوسفتد کباب کن بده بخوره
تازه باشه
پسر دایم خیلی ترسو بود مادر بزرگم ب دایم گفت بهش دل گوسفند بده بخوره دل گنده بشه

اره بابا طبیعیه من میگم جایزه صلح باید بگیرن
گاهی میره شیطنت الکی با شوهرم شوخی میکنم مث فشنگ میاد
برا ترس بعد از خوابش بیدار میشه شما نبینه اضطراب میگیره کاملا طبیعیه
من دقت کردم دخترم بیدار میشه منو چکان میکنه خیالش راحت میشه باز میخوابه
وسایل سیاه و بزرگ کنارش نزار شبا

اره فک کنم طبیعیه دختر منم وقتی یهو سشوار یا جارو برقی رو باز میکنی یهو میترسه گریه میکنه میچسبه بم ولی بعد اینکه یکم به صداش عادت کرد دیگه گریه نمیکنه

سوال های مرتبط

مامان زندگی مادر مامان زندگی مادر ۱۴ ماهگی
خدایا من واقعا نمی دونم چیکار کنم
شوهرم خیلی آزار روحی روانی میده بهم
مثلا امشب بهم می گه فردا می خوام یه کاری رو برم
منم گفتم نمی خواد بری
بعد بلند بلند حرف میزنه نمی گه بچه خوابه خودم هم چشمام خسته بود
دوباره می گه درست بگو برم یت نرم
بعد من می گم نه نمی خواد بری
دوباره می پرسه
بخدا خیلی روحی روانی داغونم کرده
به شدت دارم کم میارم خیلی سخته با همچین مردایی زندگی گردن
اصلا آدم خوبی نیست
بخدا نمی دونم باهاش چیکار کنم
حتی مس خواستم به خانوادم بگم که خیلی اذیتم می کنه تو خونه
اما گفتم خانوادم که اصلا طلاق رو قبول نمی کنن
پسرم هم گفته داره خیلی کوچولوئه تازه پسرم تشنج های بدون تب داره
باید سرساعت دارو بخوره و همه چیش به موقع باشه
باهمه وجود ایم مرد هم به شدت منو اذیت می کنه
هر کاری بهش می گم انجام نمیده
مثلا خودش شام می خوره
پسرم هم دائم گریه می کنه نمیزاره من غذا بخورم
همیشه ناهار و شام من نمی تونم بخورم
چون شوهرم خودش غذاشو می خوره میره
دیگه حتی برای چند دقیقه بچه رو نگه نمی داره
واقعا این حجم از بی رحمتش تو خونه رو نمی دونم چیکار کنم
بدگویی منو خانوادم رو میره به پدرومادر می کنه
منو پیش خانوادش بی نهایت بد می کنه
واقعا من چیکار کنم تو رو خدا بگید😭😭😭😭😭