دیروز رفتم بیمارستان بلوک زایمان یه بچه موقع دنیا اومدن دستش آسیب دیده بود خانواده ش ریخته بودن تو بلوک گریه و داد و بیداد
ماما بی وجدان برای طرفداری از همکارش به مادر بزرگ های بچه میگفت
بچه نقض عضو هم داشته باشه تا یک ماه خودش رو ترمیم می‌کنه
اینم یکی از عوارض زایمان طبیعیه
خاله ی بچه شروع کرد فحش دادن می‌گفت زر نزن یعنی بچه بدون انگشت به دنیا بیاد انگشتش رشد می‌کنه
دست بچه از کتف شکسته بود
دکتر اطفال اومد گفت من نمیتونم کاری کنم ببرین پیش اورتوپد
خلاصه خیلی بد بود یاد زایمان خودم افتادم که بچم نزدیک بود خفه بشه
لعنت به هر دکتر و ماما خنگ و بی تجربه اس
برعکس خواهرم دوتا طبیعی آورده میگه ماما انقد باتجربه بود صبح معاینه کرد گفت حدودا ۱۰ و نیم اینا زایمان می‌کنی ابجیم ۱۰ و بیست دقیقه زایمان کرده بود
با دوتا بخیه
می‌گفت همش یک هفته مثل پریودی خونریزی داشتم خیلی هم کم
من بیچاره خونریزیم انقد زیاد بود بهم خون زدن اومدم خونه هم تا دو ماه نمی‌تونستم بشینم کل پرینه پاره شده بود
خلاصه از بلوک فرار کردم رفتم دکتر عمومی دو تا سرم گرفتم گفتم چون نمیتونم بستری بشم اومدم خونه

تصویر
۲۴ پاسخ

بخاطر همین چیزاس ک از زایمان طبیعی وحشت داشتم و دارم

شکستگی کتف بعضی وقتا خود دکتر ازعمد میزنه کتفو میشکنه ک بچه خفه نشه بچه جاری من تپلی بود موقع زایمان گیر کرده بود دکترم کتفشو شکسته بود ک بچه بدنیا بیاد هم ب نفع مادره هم بچه درسته بعدش سخته اما هردو جون سالم ب در میبرن

وای چرا میگی اینارو عزیزم کم استزس داریم. اینم اضافه شد 😣

عزیزم من ک میگم شصت درصدطبیعی بامادره واقعاچون من شیرب شیره دارم هردوشم طبیعی وبدنم واقعااماده نبوداماراحت بودن بخداچون ورزشاروقشنگ انجام میدادم همکاری خیلی خوبه

منم خاطرہ خوبی از طبیعی ندارم بھش فکر میکنم دیوونہ میشم
30 تا بخیہ خوردہ بودم

منم سر زایمان سزارینم تو امید کتف بچه رو کشیده بودن در رفته بود خدا خیرش بده اون موقع میرزاجانی پول گرفت سزارین کرد منو

بخدا من بخاطر این چیزا از طبیعی تو ابهر ترسیدم بدو بدو رفتم سزارین و راضی ترینم

وای وای یاد زایمان خودم
افتادم تو الغدیر 🥺💔

پسر منم آرنج و ترقوه شکسته بود موقع زایمان کشیده بودن
یک ماه داخل گچ بود دست بچم

من سز بودم میخواست ماما معاینم کنه نزاشتم میگفت تو غلط کردی وقتی تحمل درد نداری بچه بیاری

مخصوصن ابهر ک انگار خانه وحشته

وای منم طبیعی ام استرس گرفتم
خواهشن این حرفا رو اینجا نگین

کدوم بیمارستان رفته بودی؟؟

پسر عمه شوهرمم خانمش وقتی میخاست بچه رو بدنیا بیاره دست بچرو شکوندن طفلکی تا دوماه داخل آتل بود
اون روز منم رفتم نوار قلب بگیرم زایشگاه
خانمهایی که داشتن زایمان میکردن همه توهینی بهشون میشد اگر صدا میدادن
یه خانم بچه دومش بود گریه میکرد زایمانش سخت بود کلی سر صدا سرش دادن

زایمان من طبیعی بود ولی مامام خیلی خوب زیاد معاینه نکرد
تو۱۲ شب تا ۱۰ سه بار معاینه کرد
بعدش موقع زایمان اصلا بخیه نخوردم
تو خرمدره بود بخش زایمانش خیلی خوب بود خلوت خلوت

والا به منم قرص برا انقباض دادن نگو دزش زیاد بود شکمم سفت شد درد همه بدنمو گرفت انقد که نمیتونستم نفس بکشم و بردنم اورژانسی سزارین جفتم تیکه پاره شده بود بچم در معرض خفگی بود یعنی فقط خدا اون روز به دادمون رسید

کجان طرفدارای طبیعی کجان کسایی ک اینستاپست میزارن سزارین بده طبیعی خوبه آیاپاره شدن طبیعی نمیگید دردای شدید دادوهوارونمیگید آسیب به بچه رونمیگید دخترخاله من یک سال ازم بزرگتره توطبیعی توکانال زایمان گیرکرده یک لحظه مردع و احیاکردن برگشته الان مغزش آسیب دیده مشکل داره طبیعی مال طبیعت نه آدماتواین پیشرفت علم ازصدتا زن شاید ده نفر زایمان طبیعی خوبی داشته باشن همه اولی رومیرن بهشون ثابت میشع دومی رو میدوعن پول میدنذسز بشم

منم یه شاگردی داشتم دستش راستش کلا تکون نمیخورد بالا نمیومد موقع زایمان از کتف بچه گرفته بودن کشیده بودن دستش در اومده بود بیچاره ها ۳ بار عمل کردن کلی هزینه کردن یکم بهتر شده

واقعا امکان شکستن دست هست؟😶از فشار اینطوری میشه؟🥲 بیشتر توضیح بده

یا خدااا

فکر کردی من چرا فوبیا طبیعی دارم😭🥲

ترس من از زایمان طبیعی دقیقا بخاطر همینه
نمیدونم کجا باید برم که همچین اتفاقی پیش نیاد و دکتر ماهر باشه

آخ الهی بگردم برا نی نی ... شاهان منم وقتی بدنیا اومد آسیب دیده بود آرنجش شکسته بود کتف کوفته بودچشم راستش با ناخن فشار داده بودن خونریزی کرده بود از بی گریه میکرد حلاک میشد بچم خدا لعنتشون کنه واقعا زایشگاه نیست کشتارگاهه

خدا لعنتشون کنه که اینقدر سهل انگار نباشن.اون بچه همه امید اون خانواده اس

سوال های مرتبط