بچم رو بردم این سری دکتر خودش نبردم بردم یه دکتر دیگه تعریفش رو زیاد میکردن دکتر هم دستای دخترم رو گرفته بود چنان تاب میداد گفتم الان میوفته دیگه پاهاش رو تکون میداد شکمش رو چنان فشار میداد و گلوش رو چنان فشار میداد
بعد از بیرون اومدن فقط داشتم دخترم رو چک میکردم که مبادا خدایی نکرده براش مشکلی پیش بیاد
همچین دکتری شما دیده بودید ؟؟
مگه فقط هنگام تولد نوزاد این کار ها رو نمیکنن ؟؟؟؟

۴ پاسخ

طبیعیه عزیزم

دقیقا منم یکی رو اینستا دیدم اونم نوزاد دوسه روزه رو 😂

اینا جز معاینات نوزاد عزیزم نگران نباش

من فقط تو کلیپای اینستا اینارو دیدم🤦🏻‍♀️ نمیدونم چرا اینطوری میکنن

مقالات مرتبط

لباس شیردهی از کجا بخرم
لباس شیردهی از کجا بخرم | نکات مهم در مورد خرید لباس شیرده...
بیرون بردن نوزاد تا چهل روز
بیرون بردن نوزاد تا چهل روز اول تولد و مراقبت‌های لازم
خونریزی بعد از زایمان سزارین
خونریزی بعد از سزارین تا کی ادامه دارد؟ + علائم خطر
عادت‌های خواب کودکان
عادت‌های خواب کودکان

سوال های مرتبط

مامان 🍬نبات🍭 مامان 🍬نبات🍭 روزهای ابتدایی تولد
چجوری بچه رو قنداق کنم؟؟ میترسم ک ب پاهاش فشار بیاد.یبار انجام دادم گریه میکرد پاهاشو تکون میداد
مشاهده ۹ پاسخ دیگر
مامان آرشیداوآندیا مامان آرشیداوآندیا ۲ ماهگی
مامانا
چرادخترم فقط گریه میکنه پاهاش رو جمع میکنه داخل شکمش گریه میکنه خوابش میبره یه دفع تو خواب چنان گریه میکنه شکمش رو روغن زدم دارو دادم ولی باز گریه میکنه
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان دوقلوها مامان دوقلوها ۱ ماهگی
مامانا دفعه اول که دخترام رو بردم دکتر برا هر کدومشون جدا نسخه نوشت وقتی اومدم خونه هر دوشون داروهاشون یکی بود این دفعه وقتی مریض شدن باز علائم هر دوتاشون یکی بود گفتم ببرم دکتر باز شبیه هم میده دارو دیگه این دفعه نبردم فقط یکیش رو بردم وقتی رفتم پیش دکتر گفت که نمیشه من اون یکی رو معاینه نکردم نمیشه از این به اونم بدی مت هر چی گفتم اونم این علائم رو داره گفت نه حالا من دماغ دوتاشون کع می‌گرفت قطره ریختم به نظرتون شربت ازیترومایسین۱۰۰به اونم بدم؟؟؟
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان فرشته زمینی مامان فرشته زمینی روزهای ابتدایی تولد
پارت پنج
من دیگه نای حرف زدن نداشتم نه قدرتی داشتم نه توانی برای گریه و جیغ زدن
تا دکتر شیفت اومد بالا سرم متخصص بود خیلی مهربان بود
معاینه م کرد گفت ۹ سانتی زور بزن هرچی زور میزدم دکتر شکمم فشار میداد ماما از پایین هر کاری میکردن بچه نمی اومد
شدم ۱۰ سانت دیگه هیچ جیغی نمیزدم توان نداشتم ...
با تمام قدرت فقط زور میزدم و دکتر فشار میداد ضربان قلب بچه اومد پایین دکتر گفت دیگه زور نزن فقط نفس عمیق بکش و اکسیژن زبانم خشک شده بود
دکتر رفت پیش خانواده م گفت آخرین تلاشم میکنم اینبار اگه نشد دیگه باید بری سزارین...
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان 𝑬𝒍𝒂𝒓𝒂💕 مامان 𝑬𝒍𝒂𝒓𝒂💕 ۱ ماهگی
دیشب دخترمو بخاطر رفلاکس و یبوستش بردم دکتر
چون زیادی استفراغ میکرد اونم با فشار یهویی مینداخت بیرون
بعد دکتر براش ببلاک AR نوشت با قطره پروکید پویا
از دیشب که این ببلاک رو میدم دخترم کلا نخوابیده انگار همش گشنشه نفس کلا قطع میشه نمیتونه بخوابه بنظرتون دیگه این شیر رو ندم؟ 🫠
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان فندوق مامان فندوق ۵ ماهگی
خانما امدم دماغ بچمو بگیرم اصلا نمیزاشت رو تخت بود سرشو خیلی فشار میداد به تخت جیغ میکشید سرش چیزی شده وماغش زیاد بود اخخ فخ فخ میکرد
مشاهده ۱ پاسخ دیگر
مامان فراز 🫰🏻✨ مامان فراز 🫰🏻✨ ۳ ماهگی
تجربه زایمان طبیعی من پارت ششم
، میگفتم تورو خدا کمکم کنید من همچنان فقط تند تند تند نفس عمیق میکشیدم و اصلا جیغ و داد نمیکردم گفتن کاپ رو بده ، دستگاه رو گذاشتن که سر بچه رو با دستگاه بکشن و یه نفر هم اومد بالا شکم منو فشار میداد که بچه رو هدایت کنه سمت پایین (بماند که بین زور زدنام همش میگفتن عالیه سر بچه رو داریم میبینیم ولی خودشون نمیتونستن بکشن بیرون ) از درد فشاری که به شکمم میاورد دیگه نتونستم تحمل کنم و با همه ی وجودم جیغ میزدم و دستاشو هل میدادم میگفت نکن اینجوری بیرون نمیاد میگفتم میمیرم به خدا میمیرم ماما همراهم میگفت عزیز دلم خدا نکنه یکم تحمل کن یهو یادشون اومد که با این روشی که دارن پیش میرن باید نوار قلب بچه رو چک کنن که اونم البته ماما همراهم بهشون گفت نوار قلب بچه رو گرفتن دیدن اصلا خوب نیست و سریع بهم اکسیژن دادن و هی چک کردن دیدن خداروشکر نوار قلب خوب شد و دوباره شکممو فشار دادن و دستگاه گذاشتن ک بچه رو بکشن بیرون و دیدن نمیتونن به ماما همراهم گفتن این کار خودته گفت من اصلا همچین کاری نمیکنم گفتم تورو خدا کمکم کن اومد شکممو فشار داد و بهم گفت عزیزم تحمل کن تموم میشه الان (اینو تو پرانتز بگم که ماما همراهم واقعا بینظیر بود هرچی دکتر بود رو جمع کرده بود بالا سرم از هراتاق صدا میزدن فلان دکتر میگفتن نمیتونه بیاد نمیذاشت هیچکدومشون برن اگه نبود واقعا میمردم ) خلاصه از مچ تا ارنجشو گذاشت رو شکممو با دستش سعی کرد بچه رو بفرسته پایین ، قبلیاشون همه دو دستی و با کف دست سعی میکردن بچه رو بفرستن پایین ولی این روشش کامل فرق میکرد ، ساعت هفت ربع کم بود که ماما همراهم بچه رو فرستاد پایین و یهو بچه رو کشیدن بیرون گذاشتن رو شکمم که بچم یه ناله ی کوچیک کرد و دیگه هیچی نگفت
مشاهده ۱۵ پاسخ دیگر
مامان تپلک مامان تپلک ۶ ماهگی
بچه ها آد دخترم که مرکز بهداشت داد تموم شد همسرم رفت از داروخونه مارک پدیا بست خریده حالا میگم میتونم بدون مشورت دکتر و...عوض کنم نوعش رو؟ دخترم آد مرکز بهداشت رو هم خیلی سخت قورت میداد..همون روزی یک سی سی باید بدم بهش؟
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان امیر علی مامان امیر علی ۵ ماهگی
این قرص رو دکتر داده واسه زردی بچم. بعد گف شبه نصفی بدم بخوره.
نصفه دیگه قرص رو بریرم بیرون؟؟
مشاهده ۵ پاسخ دیگر
مامان امیر علی مامان امیر علی ۵ ماهگی
این قرص رو دکتر داده واسه زردی بچم. بعد گف شبه نصفی بدم بخوره.
نصفه دیگه قرص رو بریرم بیرون؟؟
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان هانا خانوم🩷 مامان هانا خانوم🩷 ۱ ماهگی
تجربه زایمان پارت 3
من فقط تو دردا میگفتم یا حسین
ی طرف همسرم دستمو گرفته بود ماساژ میداد ی طرفم ماما همراه نقاط فشاری رو انجام می‌داد اما من از دردا دیگه گیج و ویج شدم نا نداشتم چون صبح زودم اومدم چیزی ام نخورده بودم
دیگه فول شده بودم دکتر شیفت بیمارستان اومد تختو تبدیل ب تخت زایمان کردن منم پاهام بی‌حس شده بود
دوبار بهم گفت زور محکم بزن من زور میزدم ماما هم از اون طرف دستشو فشار میداد رو دلم ک بچه بیاد بیرون با زور دوم بچم اومد ولی چون دلمو فشار داده بودن زورم زدم صدام گرفته بود و گلوم میسوخت. ولی اصلا جیغ و داد نکردم فقط زور زدم
هانا 6 و رب بدنیا اومد و موقع تولد همسرمو بیرون کردن از اتاق
هانا رو گذاشتن رو تخت نوزاد و من همینجور نگاش میکردم
دکترم مشغول بخیه زدن بود دیگه جونی برام نمونده بود صدا زدن همسرم اومد داخل دوتا خرما خوردم و ی لیوان آب میوه
اما خیلی سرگیجه داشتم و چشام سیاهی میرفت
تنها ناراحتیم ازین بابت بود ک دکتر خودم نشد بیاد بالا سرم اما اون دکترم خوب بود.
ولی الان بخیه هام میسوزه و درد دارم
ن میتونم یه قدم راه برم ن میتونم بشینم بچمو شیر بدم
همش دلم برای دوران بارداریم تنگ میشه
روزی ک مرخص شدم اومدم خونه رفتم دوش گرفتم بغض عجیبی گلومو گرفت تو حمام نگاه ب دلم کردم ک دیگه تپل نبود بچه ای نبود ک بهش لگد بزنه😔😔😔
مشاهده ۶ پاسخ دیگر
مامان آیه🌸 مامان آیه🌸 ۱ ماهگی
پارت۴
خلاصه گفته بخواب معاینه ت کنم من رو تخت خوابیدم معاینه کرد دید ۶سانتتت شدممم
پراشون ریخته بود
بدو بدو‌ به هم میگفتن ببرید اون اتاق لباس بپوشه به شوهرت بگو‌ بیاد امضا بزمن فلان
زنگ بزن ماما همراهت بیاد
خلاصه منو بردن رو تخت
انقباضام کم بود ولی من همه رو‌ با تنفسایی ک کلاس اموزش میداد رد میکردم

ماما همراهمم اومده بود خودشم خیلی کمکم میکرد
موقع انقباضا میومد ماساژم میداد
بعد این بیمارستانای دولتی اصلا حواسشون بهت نیست میرفتن خودشون صحبت میکردن
فقط ماما همراهته ک بالا سرت میمونه باهات حرف میزنه
توصیه من اینه اگه بیمارستان دولتی میرید حتما ماما خصوصی از بیرون بگیرید
دوباره دکتر شیفت اومد معاینه کرد دید ۸سانت شدم😐😐😐 رو همون تخت حرکت پروانه رفتم دیگ شدم ۹سانت
چون انقباضام کم بود تو سرمم یه نصف امپول فشار ریختن بهم اکسیژنم وصل کردن
مشاهده ۵ پاسخ دیگر
مامان 👒🧸Nafas مامان 👒🧸Nafas ۴ ماهگی
سلام خانما دخترم رو بردم دکتر براش مولتی ویتامین داد از چند ماهگی میدن
مشاهده ۸ پاسخ دیگر
مامان اهورا مامان اهورا ۲ ماهگی
خدا لعنتت کنه این دکتررو هعی گفتم دکتر پسرم دماغش گرفته نمیتونه نفس بکشه هعی گفت نه چیزی نیست بچم کل دیشب نخوابیده اذیت میشد صدا میداد چیکار کنم دوبار بردم دکتر
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان آرشیدا و آوین مامان آرشیدا و آوین روزهای ابتدایی تولد
مامانای اهوازی شما بچه هاتون رو پیش کدوم دکتر میبرین که راضی هستین؟؟؟؟میخوام نوزادم رو ببرم چک بشه . هنوز نبردم اخه... ممنون میشم یه دکتر که الان باز باشه بهم بگین.. تشکر
مشاهده ۱ پاسخ دیگر