۱۶ پاسخ

خداکمکتون کنه عزیزام

عزیزدلم نگران بچه نباش اذیت نیست
خودتم بدون حکمت خداست انشالله این روزهای سخت میگذره و نینیتو سلامت بغل میگیری

درک می کنم من دوقلوهام ۱۲ روز nicu بودن من خودم یه شهر دیگه بودم اونا یه شهر دیگه هر روز با شکم پاره میومد و میرفتم فقط گریه میکردم خداروشکر الان ۳ سال ۸ ماه میگذره و الانم بچه هام ماشالا اینقد شیطونن ک پدرمو دراوردن

خیلی روزای سختیه😔فقط توکلت ب خدا باشه خودش کمکت میکنه و انشالله زود گل پسرت مرخص میشه🥺

انشالله بسلامتی خیلی زود بغلش میگیری عزیزم امیدت ب خدا باشه

الهی دورت بگردم بحق ۶ ماه امام حسین زودزود نینی بغل میگیری میگن استرس نداشته باشی اما نمیشه من برا وزن پاین‌بچه ۱۵۰۰..پنج روز بستریم هی میگن زایمان زود راس هی گریم میگیره😭😭😭

خیلی سخته واقعا

دورت بگردم الهی بخدا میفهمم خیلی سخته شاید نتونم صدرصد درکت کنم ولی واقعا حالتو میفهمم که چی می‌کشی
خواهش میکنم فقط از خدا نا امید نشو ته ته حال خرابی و نا امیدی خدا بهترین رو برات رقم میزنه فقط صبور باش
توی تمام اتفاق های زندگی ی صلاحی هست درک کردنش تو شرایط توهم واقعا سخته
اما قوی باش خدا ی چیزی تو خودت و همسرت دیده 😘😘💋💋♥️♥️♥️

من پسرم هفت رو nicuبود روز ششم نذر شله زرد کردم و با همون بخیه ها دیگ بار گذاشتم و دادم روز بعدش دکتر مرخصش کرد توهم یه نذر کن بده بیرون

ان شااللہ بہ زودی پسر گلت رو بغل میگیری .❤️

عزیزم🥺🥺
بچت چند کیلو بدنیا اومد؟

به زودی مرخص میشه و میاد پیشت توی خونه عزیزم .

عزیزم انشاالله همین امروز و فردا دکتر میگه بچتو ببر خونه♥️حکمت خدا این بوده عزیزم نگران نباش و بگو خدایا هرچی خیره همون بشه🌹

انشالله هر چ زودتر میاد پیشت میدونم سخته خیلی هم سخته اما صبوری کن خدا بزرگه این‌روزا هم میگذره

عزیزم توکل کن به خدایی که تا الان همراهت بود از الان به بعد هم حواسش بهت هست، انشالله بچت چند روز دیگه مرخص میشه میرید خونه

حق داری خیلی سخته😔خدا کمک کنه انشالله زود زود با سلامتی کامل مرخص شه پسرگل

سوال های مرتبط

مامان آیه ✨♡ مامان آیه ✨♡ ۳ ماهگی
من هنوزم هر روز از خودم میپرسم چرا نرفتم سزارین؟
اینکه هنوز سوزش دارم و زخم شده مهم نیستا
همش به این فکر میکنم اگه سزارین بودم چه زایمان رویایی داشتم و سر بچم بدون زخم بود
یا لاقل قسمت خصوصیم برا شوهرم مونده بود :)
هنوز تک تک صحنه ها جلو چشمه که تو اتاق زایمان یه جوری با اونجا رفتار میکردن که انگار قرار نیس کسی دیگه بره سراغش فقط میخواستن باز شه
من خیلی روحیم دخترونس مامانا
ولی بعد زایمان احساس زن بودن و پیر بودن میکنم،
چرا من عین این زنای سفت و هیکلی رفتم طبیعی؟
من خیلی بدنم ظریف بود
الان دیگه اینطور نیست تو آینه که قسمت خصوصیمو میبینم از خودم بدم میاد
اینارو به کی میتونم بگم؟به هیشکی..
نمیدونم این تصویر آرمانی و رویایی زایمان طبیعی از کِی توذهنم شکل گرفت ولی خیلی پوچ بود همش
اینارو دارم با بغض تایپ میکنم
بچم الان سالم کنارم خوابیده زخم سرشم داره کم کم خوب میشه؛ نمیخوام ناشکری کنم ولی دست خودم نیس هرروز این سوال تو ذهنمه که من چرا نرفتم سزارین؟
مامان نیلا مامان نیلا روزهای ابتدایی تولد
۵
بیمارستان موسوی اونجور که میگن افتضاحه یا پرستارا بداخلاقن دانشجوها عل میکنن بل میکنن
همش و همش دروغه منم با این حرفا واقعا میترسیدم برم اونجا ولی واقعا راضی بودم ازشون اخلاق همشون خیلی خوب بود با من کلی رسیدگی داشتن هی میرفتن می اومدن ب بچه به خودم میرسیدن خودمم البته ب حرفشون گوش میدادم و باهاشون خوب رفتار میکردم
بخیه هامم عالی زدن واقعا در کل بیمارستان خیلی خیلی خوبیه در مقابل مبلغ خیلی کم واقعا با جون و دل دارن بهت خدمات میدن
منک مرخص شدم و از اونجا خاطره خوبی برام بیاد موند زایمان سزارین هم برام بهترین انتخاب بود و خداروشکر دخترمم سالم بدنیا اومد و بغلش کردم
چندا نصیحت خاهرانه براتون دارم برا قبل زایمان
به حرف هیچکس گوش ندید یکی میگ طبیعی بزا یکی میگ سزارین کن یکی میگ برو فلان یمارستان ....
هرچی خودتون صلاح بدونید و انجام بدید
استرس اصلا نداشته باشید زایمان خیلی خوبه راحته حس شیرینیه اونجور که میگن وحشتناکه نیست من حاظرم ده بار برم زایمان کنم و اون حس قشنگ و تجربه کنم
همه چیو بخدا بسپارید خودش کمکتون هست
خدا حفظ کنه نی نی هاتونو تو دلی هاتونو
اینم تجربه من از زایمان بود
۵/۲۱
خدا قسمت همه مامانا بکنه الهی آمین .