۷ پاسخ

اولین جواب اینه که از خودش بپرسی نظر خودت چیه ؟ با توجه به جوابش بهش جواب بده و نیازی نیست توضیح اضافی بدی

من پسرم پرسید گفتم مامان بابا ازخدا خواستن که بچه ناز ومهربون بده خدا هم شما را به ما داد که هم تنها نباشیم وهم خوشحال باشیم خانوادمون بزرگتر بشه
نمیدونم ۱۰ ساله رو چی بگیم قطعا کمی میدونه

منم پسرم پرسیده بهش گفتم وقتی مامان باباها باهم ازدواج میکنن هر وقت بچه خواستن خدا بهشون میده دیگه ادامه نداد الان هروقت ابجیام بهش میگن بچه رو می‌خرن یادکتر میده پسرم میگه نه هروقت مامان باباها باهم عروسی کردن وبچه خواستن خدابهشون میده

باید جوابی بدی که به واقعیت نزدیک باشه که بعدا اگه جلوی بقیه گفت مسخره اش نکنن که بهت بی اعتماد بشه.
نه زیاد اطلاعات بدی ، نه کم .
اول نظرخودش میپرسیدی که تو چی فکر میکنی

بچه برادر شوهرم پسر بود شش سالش بوده دهه 80 هسش بچه که بوده به مامان وباباش میگه من یه داداش میخوام حالا شما بازم امتحان کنید. شاید این دفعه بشه. قبلش جاریم سقط داشته.

بنظرم میتونی بگی خدابه فرشتا میگه تا نینی تودل مامانا بزارن بعد باکمک دکتر به دنیا میاد من دخترم که هی میگفت اجی میخوام گفتم ازخدابخواه وقتی باردارشدم ازخداتشکرکرد بعد دیگه گفتم خدابه فرشتها میگه و بعد دکتر....

از بابا میاد تو مامان 😂

سوال های مرتبط

مامان دوتا فسقلی مامان دوتا فسقلی ۵ سالگی
میبینی از مساجد زنگ میزنن یا از یه جایی زنگ میزنن و نظرسنجی میکنن ما هم جواب میدم
الان یه خانومه زنگ زد گفت خانم فلانی گفتم بله گفت از فلان جا زنگ میزنم شما فرزند زیر شش سال دارین گفتم بله دوتا دیگه شروع کرد به سوال کردن منم قبل جواب دادن گفتم ببخشید شما از کجا زنگ میزنین آدرستون کجاست گفت از فلان جا و میخوایم خانوما رو شناسایی کنیم براتون کارگاه برگزار کنیم منم گفتم خب منکه نمیخوام شرکت کنم چرا اطلاعات بدم گفت دیگه من باید اطلاعات رو ثبت کنم منم گفتم خب نمیشه که من چرا اطلاعات بدم خلاصه اصرار کرد منم گفتم بپرس ولی اگر سوالتون رو نخوام جواب بدم نباید مشکلی داشته باشین گفت باشه اسم بچه ها رو با پدرشو رو گفتم دیگه اومد تاریخ تولد و کد ملی بگیره گفتم شرمنده من اینا رو نمیتونم بگم قصد شرکت هم ندارم فکر میکنم ادامه دانش الکی باشه خانمه هم گفت باشه خدافظ
شما میبودین اطلاعات میدادین؟؟؟؟منکه تصمیم گرفتم دیگه به هیچ کس اطلاعات ندم از کجا معلوم راست میگفته باشه
مامان عشقام مامان عشقام ۵ سالگی
بچها دیدین روانشناسا میگن وقتی پرخاشگری کرد یه چیزی خواست میشینی جلوش اروم میگی من داد بزنی نمیشنوم یواش بگو بعد که خواستشو گفت میگی نه عزیزم ماالان نمیتونیم اینکارو کنیم ولی دوتا پیشنهاد جالب دیگه بهش میدی از بین اوناانتخاب کنه بعد میگن تو هرسنی نمیدونم بچه دوسال نیم من مثلا ساعت دوازده شب میگه من میخوام تو هال جلوکولر بخوابم و من نمیخوام از حموم اومده جلوکولر بخوابه شب به این موضوع گیر ندید این یه مثاله) هرچی از این روشااستفاده میکنی باز جیغو داد میکنه حرف خودشو میزنه از طرفیم خب اطرافیانم یکم گاون من همیشه قاطع و مهربون فقط و فقط چیزایی که برای سلامتیش صلاح ندونستم انجام بده نه گفتم بهش وگرنه ریخت و پاش تو خونه ی خودم که امن و راحت بوده نه نکفتم همش رو تا بچه یکم گریه کرده گفتن وا بذار بره بچرو اذیت نکن انگار من زن باباشم اینطوری بچم یاد گرفته نه یعنی نه نیست یعنی گریه کن انجام میشه بعد اصلا پیشنهادای جالب وقتی بچه طی روز سیصد تا درخواست غیر منطقی داره دیگه همه پیشنهادات براش عادی و غیر جالب میشه....