دوستان قشنگم ممنونم از مشارکتتون توی تایپینگ قبلی. اما واقعا ربط نزدیک شدن سن بلوغ دختر به شب کنار مادر شوهرم خوابیدن متوجه نمیشم. خونشون پسر نداره چیز که فکر کنم براش بد باشه نداره درضمن تلفن همراهم نداره که بگم تا صبح توی گوشیه. فقط شبا ساعت 11میره ظهرم 11بیدار میشه میاد خونه البته شبا ساعت های 1میخوابه. ربطشو به سن حساس بلوغش نمیفهم. میدونم که سن حساسیه و مهمه

من باشم نمی‌زارم چون خونه مادربزرگه
هر کس از نوه ها احتمال داره تو زمانی که دخترت اونجا هست بیاد و دختر سنی هست که حساسه
یکم با خودت رفیق نباشه و ندونه که بهت باید بگه بعضی اتفاق و پیشنهادات نامعقول و مادربزرگش حواسش نباشه مسایل جنسی و احساسی تهدیدش می‌کنه

مادرشوهرت سر حاله. مثلا. هوش. و حواسش. به جاس. حواسش. به بچت هست مثل. خودت؟اگه هست که عاللللی دختر. بزار بچه بره. اینقد خاطره ها قشنگی میشن براش این شبا. که خدا بدونه خیلیم تنوع. حوصلشم سر نمیره. همش. به تو نق بزنه. ولی اون یه کوچه فاصله رو نزاری تنهایی بره به هوای این که نزدیکه چیزی نمیشه نکنه خدای نکرده تو راه اتفاقی براش بیفته

دختر من 2 سال و 8 ماهشه بیشتر اوقات خونه مادرشوهرمه تازه پدرشوهرمم زنده اس ولی انقد که خونه اونا بهش خوش میگذره خونه خودمون بهش خوش نمیگذره برا همین اکثرا دلش میخاد بره منم اجازه میدم چهار روز دیگه بزرگ میشن باز به خودمون میچسبن😂

خاهرزاده های من همیشه باهم جمع میشن.ولی هیچوقت بینشون چیز‌بدی ندیدم و نشنیدم

والا نوه های مادر همسر من میان یکی دو هفته هم میمونن، من مشکلی ندیدم چ ایرادی داره اخه

ب نطر من که ایرادی نداره.از این جهت که دوستان دیکه گفتن من ایرادی نمیبینم.حالا اون دیگه اختیار باشماست که مثلا چرا نوه های دیگه نمیرن یا چی.ب نطر من که کار درستی کردی