ماماناکاملامنطقی جوابموبدین خیلی به راهنماییتون نیازدارم
دخترمن ۱۸ماهشه هنوزنبردمش برای واکسنش پس وزن وقدشونمیدونم دخترمن کاملایه دفعه ای وابسته ی سینه شده ودائم مثل چسب چسبیده به سینم هرنیم ساعت یه بار درحال شیرخوردنه دیگه حتی غذاخوردنشم مثل قبل نیست خوابشم که بدترنگم اصلااا...
خودمم که دارم روانی میشم دائم ضعف وسرگیجه دارم ازوقتیم زیادشیرمیخوره حس میکنم اعصابم خیلی ضعیف شده زودخسته میشم میخوام بعدواکسنش که بیقراریاش تموم شدازشیربگیرمش روش تدریجی هم جوابگونیست میخوام یه دفعه ای بگیرم بنظرتون کاربدی میکنم ؟
🚫اینم بگم من قبلاوقتی یه مامانی تواین سن بچشوازشیرمیگرفت قضاوتش میکردم همش میگفتم چرااینقدزودولی خودم ازوقتی دخترم غذانمیخوره به این نتیجه رسیدم قطعش هم به نفع خودشه هم من

یکی مخالفه یکی موافق اینجا همه همینن قلق بچت دست خودته اگه میدونی از شیر بگیری غذا میخوره همین کارو کن

احتمالا از دندوناشه ببین میتونی طول روز شیر ندی سرگرمش کن تا گرسنه بشه غذا بخوره فقط آخر شب صبح زود یک بارم طول روز بده بیشتر نده خواست بخوره حواسشو به چیزی پرت کن

دخترم سه ماه بزور شیر خودم دادم چون سینه نمیکرف میدوشیدم میدادم
شیرخشک علاقه ای نشون نمیداد زودی به غذا عادتش دادم از چهارماه شروع کردم
الحمدلله هم خوش غذا هست و هم از نظر سلامتی سالم زیاد مریض نمیشه شکر خدا
دختر خواهرم همش شیر مادر میخورذ تا دو سال همش هم مریض بود
بدون عذاب وجدان از شیر بگیرش

به نظر من ببرش پیش دکترش اون چک کنه همه چیشو اگه اون صلاح دید که از شیر بگیری حتما این کارو انجام بده اینجوری تا اخر عمرتم عذاب وجدان نداری که نکنه کار اشتباهی کردم اما اگه گفت نه این چند ماهم طاقت بیار دیگه چیزی نمونده تا ۲سال

بعد یکسال شیر مثل آب میونه برای بچه بدتر اینکه اگرم غذا نخوره فقط شیر بخوره ضعیف میشه چون الان غذا لازم برای بدنش الان دیگه بزرگ شده از شیر بگیرش غذاب وجدانم نداشته باش هم خودت راحت میشی هم اون

ببین من دخترم همین مدلی شده جدیدا
بی قرار به شدت وابسته کم غذا بد اخلاق کم خواب جرات ندارم یه دقیقه بشینم تا ببینه نشستم میاد میگه می می خب؟

ولی تنها دلیلی که از شیر نمیگیرم اینه که میگم بچمو مدیون خودم نکنم من که نمی‌دونم ولی حتما حکمتی داره که گفتن دو سال شیر بده به از طرفی هم خودمو اینجوری آروم میکنم که میگم دیگه سخت تر از زایمان و اون گریه های شب‌های اول که نیست یکسال و نیم دادم این چند ماه هم دندون رو جیگر میزارم و سختیشو به جون میخرم

ببین تو مادرشی صلاح بچتو می‌خوایی هر کاری که خوبه انجام بده

پسر منم همین بود عزیزم همش شیر اصلا حوصله‌اش که سر می‌رفت میومد سراغ من شیر میخواست اما من یهو از شیر نگرفتم تدریجی از شیر گرفتم خییییلی راضی بودم با اینکه پسر من وابسته بود اما از روز دوم و سوم انگار اصلا یادش نبود خیلی کم بهونه می‌گرفت

کچه ویلوو قولبانی اوشاروالت بم دلی درپیه ایی خدا 😍😍🤲❤️❤️

اگه غذا نمیخوره ک عزیزم شیرم ازش بگیری خیلی اذیت میشه شیرخشک بده بهش

منم انشالله می‌خوام همین کار کنم چون کلا دندون عاش پوسیده شده شب تا صبح سینه دهنشه