۹ پاسخ

ایول گل گفتی واقعا🙃🙃

چقدر قشنگ بود

کیه که قدربدونه

کاش منم‌تجربه کنم😁

اااخ واقعااا شیرین ترین لحظه عمرم وقتی بهوش اومدم بچم به قفسه سینم چسبیده بود فقط از بالا یه سر پرمو میدیدم‌..همش با بغض میگفتم این بچه منه؟سالمه؟

عزیزم‌چه متن قشنگی😍
پمپ دردنگرفتی مگه گلم؟
من اصلا اذیت نشدم از زایمانم خیلی راضی بودم حتی همون روز اول توبیمارستان به پهلو خوابم برد ،یاخیلی راحت بدون کمک پاشدم راه رفتم فرداش خونه خودم ۳طبقه رو با پله بالا اومدم بعد ۵ روز کلا پاشدم یه سری کارا رو کردم

من طبیعی زایمان کردم ولی با این متن بغض کردم🙃
البته بگم طبیعی درد وحشتناکی داره😶

دقیقا
این چه عشقیه که آدم حاضره از جونش بگذره
سال ۹۸ عمل تومور مغزی داشتم
با همه ی سختی هایی که پشت سر گذاشتم دلم میخواست دوباره طعم مادر بودن رو بچشم
چشیدم، به قیمت جونم
سزارین شدم بدونگرفتن مسکن(چسبندگی هم داشتم، که دکتر موقع سزارین بازش کرد)
چون به انواع مسکن آلرژی داشتم
فقط هر ۶ ساعت استامینوفن معمولی میریختن تو سرمم که فایذه ای نداشت
شب اول به تجویز پزشک جراح مغز icu بودم
بخاطر درد زیادم بهم مخدر تزریق کردن، ضربان قلبم شد ۴۷
ترسیدن و دکتر قلب آوردن
دیگه بهم تزریق نکردن
فقط به ساعت نگاه میکردم ببینم چقدر دیگه میتونم زنده بمونم
وقتی صدای چرخ گهواره بچه میومد که شیرش بدم
میگفتم خدایا باز اینو آوردن😓😓
تا یک ماه نمیتونستم خوب راه برم و درد داشتم
با همه ی سختیاش گذشت و به چشم برهم زدنی داره یکسال میشه، و من دلم برای همه ی اون روزا تنگ شده😓

عزیزم خدا قوت بهت 🩵🩵🩵 تو‌یه قهرمانی برا بچت و بهشت زیر پای توعه

سوال های مرتبط