۱۱ پاسخ

سلام عزیزم مبارکت باشع ان شاالله نی نی ها بغل کنی بری خونه آمپول ریه نزده بودی؟

خداروشکر عزیزم😍ایشالله زووود هر سه تاتون باهم ترخیص میشین میرید خونه

بسلامتی عزیزم قدمشون پر از خیرو برکت باشه براتون

تو این هفته خیلی عالیه امام زمام نکه دارشون باشه

مبارک باشه عزیزم خدارو شکر انشالاه زود میرید خونه

آره عزیزم کاملا طبیعیه منو ک دوتایی دستاشونو میگرفتم بلندمیشدم خم دست آبجیم هم دست شوهرمو میگرفتم کاملاطبیعیه بخاطر بخیه هاس عزیزم

قدم نورسیده مبارک عزیزم ایشالله زود مرخص میشن میرین خونه

ماشاالله عزیزم وزناشون خوبه نگران نباش کامل شدن وزن بچه هام ۳۴ هفته ۲۴۰۰ بودن برای ماهم دعا کن

بسلامتییی و دل خوش عزیزم، خوش قدم باشن الهی، مبارک باشه

واای عزیزم میارکت باشه خداروشکر حال هر سه تون خوبه
وزن کوچولوهاتم عالیهههه
برای منم دعا کن همینطور وزن بچه هام خوب باشه

مبارکت باشه ماشالله هزار ماشالله چقدر وزن بچه هات خوب بودن برا منم دعا کن بچه هام وزنشون خیلی کمه دعا کن وزن بگیرن و منم سلامت تو بغلم بگیرمشون

سوال های مرتبط

مامان آیهان👶💙 مامان آیهان👶💙 ۲ ماهگی
مامان هلنا مامان هلنا روزهای ابتدایی تولد
پارت دوم تجربه زایمان طبیعی
ساعت ۱ شدت درد هام زیاد بود و داد میزدم که توروخدا منو سزارین کنید تحمل ندارم بعد اومدن معاینه کردن گفتن ۵ سانت شدی و اصلا سزارین نمی‌کنیم. ساعت نزدیک ۲ بود که دیگه تحمل درد نداشتم و همش میخواستم از بیمارستان و آمپول فشار فرار کنم. نمیذاشتن از تخت حتی بیام پایین ورزش کنم. من ماما همراه نگرفتم و مادرم پیشم بود ‌
اصلا هم پشیمون نیستم که ماما همراه نداشتم. ساعت ۲ اومدن معاینه کردن گفتن ۶ سانت شدی و گفتم گاز انتونکس رو میخوام گفتن باشه ولی زیاد استفاده نکنی. موقع درد فقط ازش استفاده می‌کردم. برای من تاثیر خوبی داشت.
ساعت ۳ بود که مادرم رو بیرون کردن و گفتن نزدیک زایمان هست.
درد اصلی اون موقع شروع شد و همش داد میزدم و درجه آمپول فشار رو برام زیاد کردن ولی بچه چون درشت بود به دنیا نمیومد. تا ساعت ۴ من زور کردم و گریه کردم و داد زدم
دیدن بچه به دنیا نمیاد یه ماما صدا زدن اومد روی تختم و گفت من میشمارم بعد زور بزن و همزمان شکمم رو فشار می‌داد.
یک ربع طول کشید و ساعت ۴ و ربع دقیق هلنا رو دادن بغلم .