۱۱ پاسخ

خودت ازاول عادتشون دادی ،گوشی گرفتن بی تفاوت بودی الان دیگه بسختی میشه ترکشون دادخیلی براچشم ومغزشون بده ،هرروشی روامتحان کن تاترکشون بدی

پسر منم مامانم بهش داده چندباری خوشش اومده هی گریه میکنه که بده ولی من نمیدم خودمم وقتی بیداره دست نمیگیرم میگم گوشی برا برسام ممنوعه داره به این باور میرسه که بهش نمیدم و ممنوعه

چقدر بده اینجوری
منم یه مدت اندازه ده دقیقه فیلم تولد پسرم علاقه داره نشونش میدادم بعد دیدم داره عادت می‌کنه نشون ندادم الان از سرش افتاده شاید تو هفته یکی دوبار گوشی یکم خودم فیلم نشون بدم بهش وگرنه طولانی مدت اصلا
سعی کن ترکشون بدی الان دوتا هستن یه مدت برا اینکه یاد بگیرن با هم بازی کنن کنارشون باش باهم سه تایی بازی کنید بعد خودشون باهم بازی میکنن اینجوری خیلی خوب میشه

دیر ب فکر افتادی ولی همه تلاشتو بکن ناامید نشو

نده بهشون. بزار گریه کنن زوزه ام کشیدن از گریه نده ی چن وقت ک ندی عادی میشه براشون رمزشو عوض کن سخت باشه نتونن باز کنن خودتم جلوشون گوشی نگیر. با چیزای دیگ مشغولشون کن. بچه خودش ک گوشی باز نمیشه وقتی پدر مادر بدن ب بچه عادت میشه براش پس مقصر خودت بودی ک دادی

گوشیارو بفروشین

سلام گلم
همبن که متوجه روند اشتباه شدی خیلی خوبه
نشون میده مادر عاقل ومنطقی هستی

به نظرم باید به جای گوشی، بازی هایی جایگزین کنی که فرزندت بخنده ازته
آب بازی ،تفنگآب پاش ،بدو بدو و....
یک کانال هست داخل ایتا
کانال قصه های رشد
@GhesseRoshd
داخل ایتاست
من هر روز از قصه وبازی هاش ایده میگیرم

میتونی استفاده کنی

ولی به نظرم کم کم ازش گوشی رو‌بگیزی عالی میشه

آروم آروم باید گوشی رو کم کنی
تو خونه جایگزین جذاب براش بزار
مثلا آب بازی
یا این بازی ها ک بچه ها دوست دارن
خودتم‌باید یه چند وقتی کمتر گوشی جلوش دست بگیری

عزیزم خودت عادت دادی از اول دادی بچه یاد گرفته پسر منم عادت کرده شبا باید لالایی ببین تا بخواب ولی در حد ۵ دیقه ته تهش ۱۰ دیقه میخواب دیگه من چاره ندارم چون آلرژی افتضاحی داره تا بخواب بچم جون به لب میشه فقط لالایی آرومش میکنه اونم یه بند نگاه نمیکن انقدر بچم سر و صورتش رو میخارون و میچرخون تا بخواب

صحبت میکنه بچت عزیزم کوچیکت

تا بگیرم دستم میدوعه میاد

سوال های مرتبط

مامان sami🐣 مامان sami🐣 ۱ سالگی
خانما حالم بده لعنت ب من (طبق تاپیک قبلی )
پسرم خیلی لوس و درون‌گرا اصلا با کسی رفیق نمیشه ۵ سال و نیمه اس
لباس پوشوندم گفتم برو کوچه بازی کن خودشو زد زمین ک نمیرم گقتم همسن های خودت فرش انداختن نقاشی میکشن کارت بازی میکنن سنگ بازی میکنن بیا برو خودشو زد زمین ک نمیرم نشستم یک ساعت کامل باهاش حرف زدم گفتم برو باز نرفت کریه کرد منم چنتا زدمش و انداختمش اتاق درم بستم گفتم نمیخام ببینمت پسری مثل تو نمیخام بی ادبی و اینا😔😔 پسرم اصلا بی ادب نیس خیلی لاغر و ضعیف و بی جونه فقط تنها ایرادش لوس بودن و ایناس
باورتون میشه میریم پارک دستش ب تاب بازی و سرسره نمیخوره یه بار با بچه دوستم بردمش خانه بازی اون یکساعت کامل دویید بازی کرد شادی کرد اینم نشست تو توپ بازی یه گوشه الکی توپ مینداخت این ور اون ور ... واقعا حالم بد میشه خسته شدم از این رفتارش چجوری مدرسه میره سرکار میره آخه اصلا بچه نیس انگار ب قول شوهرم استثنایی هس اون یکی پسرمم اخلاقای اینو گرقته کوچیک تر بود خیلی شاد و شنگول بود الان اینم گریه عو و لوس و افسرده شده انگار
هیچ دلخوشی ندارم ک برم پارک یا بیرون میرم میشینه یه گوشه هرچی بچها میگن بیا بازی نمیره
تاالان زبون و فدات شم قربونت شم بوده ولی امروز دیگ بریدم 😭😭😭کتک زدمش و انداختمش اتاق تنها خوابش برده 😔😔😔 دارم دق میکنم بخدا