۱۲ پاسخ

وایی ینی چی
من اعصابم خورد شد واقعا
خییلی محکم بهش بگو دیگه دست نزن.بچه های الان مث بچه های قدیم نیستن الان اینا همه چی حالیشونه

وقتی توضیح دادی ولی باز هم تکرار میکنه
از بیشعوریشه و از قصد داره انجام میده که تورو حرص بده توام نرو

عزیزم یه سوال شما که گفتین بچتون چند قطره وایتکس خورده مشکلی جدی که پیش نیومد براش دور از جون؟

عزیزم آدمای سمی هرجور بکنی قانع نمیشن اروم یگی اهمیت نمیدن بلند بگی دعواس پس نتیجه اش برات مهم نباشه.اتفاقا دعوا راه بنداز تا بالاخره خودشون جمع کنه .

وای اخه این چه کاری میکنه !

الان هرچقدر شما توضیح بدی به کوچولوت ناحیه خصوصی و حریم شخصی رو که بتونه نه قاطع بگه تا وقتی که تو این سن قرار داره جلوی چشم شما همچین مسئله ای پیش میاد و شما نه قاطع به کار نمیبری کودکت هم یاد نمیگیره
الان در این بازه سنی نه قاطع رو شما باید بگی جلوشم باید بگی اگه تکرار شد حد و مرز بزار با ترک محل

به همسرت بگو
بگو اگه یه روزی عصبی شدم و حرفی زدم ازم ناراحت نشو
بنظرم وقتی اینکارو کرد یهو با صدای بلند بگو نهههه این چه کاریه و توضیح بده که من دارم به بچم یاد میدم که اجازه نده کسی بهش دست بزنه چه خودی چه غریبه..

بخدا تپش قلب گرفتم
اخه این چ کادیه
توروخدا قاطع حرف بزن محکم حرف بزن اصلا دیگ نرو عی وای خدا چ ادمای حیووونی با روان بچه این کارو میکنن

بگو یچیزی چندوروزه تو دلمه زنگ زدم بهت بگم..
بگو بچم پس فردا بزرگتر بشه پرو میشه بی حیا میشه ...نمیخام ازحالا چشم و گوشش باز بشه

عزیزم ایندفه که اینکارو کرد بازبون بهش بگو چند جا خوندم اینکار درست نیست ودلابلش رو هم براش توضیح بده به احتما زیاد دیگه تکراارنمیکنه

پس هیچی نگو رفت آمد کم رنگتر کن

چطوری نداره بگو از سن سالت خجالت بکش این چه کاریه

سوال های مرتبط

مامان لیا🌱 مامان لیا🌱 ۱ سالگی
حریم خصوصی و مفاهیم جنسی🔞
به بچه‌هاتون یاد دادین اینارو؟ من واقعیتش هنوز یاد ندادم گفتم دوسالگی به بعد اما یه داستان پیش اومد جالب شد برام گفتم به شما هم بگم:
چند شب پیش خواهرشوهرم یه شلوار دخترونه اورد گفت برای فسقلی شلوار اوردم
فکر کردم الان میده به خودم تن دخترم کنم ولی خودش مستقیم رفت پیش دخترم، دخترم گرم بازی بود و اصلا حواسش به محیط اطرافش نبود یهو عمه‌اش گرفتش و شلوار رو تو یه حرکت دراورد اومد شلوار جدید رو تن دخترم کنه دخترم یه ان که متوجه شده قضیه چیه چنان جیغی سر عمه‌اش کشید خواهرشوهرم شلوار جدید رو نصفه پای دخترم کرده بود و همینجور مات و مبهوت به دخترم و حرکتاش نگاه میکرد و دخترم همچنان داشت اعتراض مبکرد و گریه میکرد و با زبون خودش و اشاره هایی که میکرد میگفت چرا شلوارمو دراوردی نباید دست میزدی هی به عمه‌اش تاکید میکرد همین الان اینو از تنم دربیار و شلوار خودمو تنم کن.
من هنوز این مفاهیم رو یاد ندادم که دخترم نزار کسی به شلوارت دست بزنه یا اونو درنیاره اما اون شب دخترم چنان خشمی به عمه اش کرد که حتی متوجه شدم خواهرشوهرم از رفتار دخترم ناراحت شد اما واقعا بگم من ته دلم دخترمو تحسین کردم...
مامان امیرعلی و نورا مامان امیرعلی و نورا ۱ سالگی
پسرک ۳سال ۹ماهشه بعد شوهرم جایی میبره یا مهمونی میگه برو دست بده برو خداحافظی کن سلام بده زود باش دیگه گاهی پسرم مجبور میکنه من بهش میگم چرا به بچه فشار مياری مجبورش میکنی مثلا عید رفتیم خونه خواهرشوهرم بعد بلند شدیم بیاییم شوهرم گفت امیرعلی برو دست بده به عمو شوهر خواهرشوهرم نشسته بود بعد پسرم رفت دست بده خورد به لیوان چای ریخت رو‌جلو مبلی بعد شوهرش دست داد به پسرم بعد داد زد سر پسرش دستمال بیار یکم دیر آورد دستمال اخم کرد شوهرش که چرا زودنیوردی مگه باتو نبودم یعنی به قدری حرص خوردما اومدیم بیرون گفتم دفعه آخرت باشه بچه رو زور میکنی دست بده فلان پسرک طفلکی خشکش زده بود مونده یود اونجا من صداش کردم دستش گرفتم آوردم چای ریختنی باز دوباره کارش تکرار میکنه به بچه زور میکنه آخه چی یگم بهش امشب بیاد قشنگ باهاش حرف میزنم که حق نداره بچه رو تحت فشار بزاره میگه من میخوام بهش آداب معاشرت یاد بدم حالا بگید به نظرتون چجوری بهش بگم دعوا کنم امشب باهاش چی بگم جدی بگیره تکرار نکنه کارش