مامانا لطفا جواب بدید
من امروزاز۶صبح تا ۷بعدازظهر بخاطر یه خیرندیده آشنا که روح وروان وزندگی ریخته بهم جیغ ودادوگریه وسیله پرت کردم وبدون مراعات خم وراست شدم نمیدونم چیکارکنم بحث کردیم خلاصه بغض امونم نمیدادگریه فکروخیال بنظرتون روسلامت بچه تاثیر گذاشته کسی بوده اینجوری یعنی بچه ام سالمه دست خودم نبودالهی خیروخوشی نبینه باعث وبانیش کل روز چندبارحرکتشو حس کردم اما میترسم این همه مراعات کن این دوهفته مونده به زایمان چه جوراوقات مارو تلخ کردن منم حساس کاری نمیتونم بکنم فقط گریه حرص گوشی پرت کردم چندتا وسیله پرت کردم چندباریدفعه خم وراست شدم انگاریادم رفته حامله م

بیشتر بابت اینکه بی هوا خم وراست شدم نگرانم آخه طبق سونو آخر گفت سر بچه کاملا اومده تو لگن گفت خیلی سرش اومده پایین یعنی این خم راست شدن یهویی من به سرش آسیب نرسونده؟نگران اینم بیشتر

سلام عزیزم توکلت به خدا باشه
سعی کن دمنوش بخوری و آروم باشی به عصاب خودت مثلط باشی فداتشم
برای نی نی هم خدا کریمه چیزی نمیشه سعی کن از الان به بعد انرژی مثبت بدی بهش سعی کن باهاش حرف بزنی ازش معذرت خواهی کنی
برای آرامش دل خودت و نی نی هم صلوات و نماز پیشنهاد میکنم 🤍🤍

حتی اگر ناراحت باشی و الکی بخندی بچه حس میکنه...برو دوش بگیر و یکجا ریلکس کن کاری که آرومت میکنه رو انجام بده ..یا قرآن بخون یا اهنگ گوش بده یا لباسای بچه که خریدی رو مرتب کن ...زنگ بزن به یک دوست که باهاش راحتی در مورد هرچیزی حرف بزن جز اون آدم که باهاش دعوا داشتی...شوهرت رو بغل کن کنارش دراز بکش در مورد روزایی که بچه اومده حرفای قشنگ بزنید

توکل بخدا ، خدا هوای نی نی رو داره

سلام نگران نباش

من برا بارداری اولم
تو تنش و استرس بودم

مخصوصا ماه آخرش

خدا رو شکر بچه ام مشکلی براش پیش نیومد

من دو بار تو بارداری سر چیز کوچیک با شوهرم دعوا کردم همبنجوری قشقلق بپا کردم اثن نمیدونم چرا اون حرکتارو کردم
هنوزم عذاب وجدان دارم بخاطرشون
ولی واقعا دست خودم نبود عصبانیتم و بخاطر بهم ریختگی هورمونام بود

اونوقت چرا باید یک‌مادر تو هفته ۳۷ به خاطر هر کسی هر حرفی هر چیزی این کار رو با خودش و با بچه اش بکنه.....بچه من ۳۷ هفته به دنیا اومد اگر بدونی چقدر معصوم و کوچیک و بی پناهن ..حتی دور از جون دور از جون به خاطر خدای نکرده مرگ آشنا هم اشک هم نمیریزی که مبادا بچه ناراحت بشه