۸ پاسخ

درخایت میدی گلم من پرم

مسافرت بابچه سمه

دخترمنم همینه دقیقا

تنها نیستی عزیزم پسر من خونه خودمونم همینه متاسفانه

ما میخوایم هفته دیگه بریم با ماشین یه راه ۹ ساعته رو میدونم میخواد تیکع تیکم کنه مطمعنم من میخواد کوفتم بشه مطمعنم میخواد بابا بزرگمو از قبر در بیاره بیاره جلو چشمام همش تلاشم به اینه نرم شوهرم گوش نمیکنه

چون کم تو این موقعیتها قرار گرفته حتما
بچه ها عادت باید بکنن به هر شرایطی
زیاد سفر بری زیاد رفت و آمد کنی به همون عادت میکنه.

وای من ۲روز پیش از کرمانشاه رفتم ارومیه مثلا برا تفریح دخترم کاری کرد انقد کلافمون کرده ک ۱ شب موندیم برگشتیم از بس کریه جیغ اذیت میکرد شد کوفتمون

پسر منم همینه
خب دیگه هرکسی مشکلاتی تو زندگیش داره اینم یکی هز مشکلات ماست
بازم شکر بد تر نشد

سوال های مرتبط

مامان سامیار مامان سامیار ۱ سالگی
چقدر امشب دلم گرفت و دلم واسه خودم سوخت
چند شب پیش عروسی بودیم سامی همش چسبیده بود به من و نق میزد همه میزدن و میرقصیدن اما من نه با اینکه همسرم هم خیلی همراهی کرد
امشب رفتیم هایپر خرید کنیم مگه گذاشت همش نق ، گریه ، جیغ که بیام از تو سبد پایین. میزاشتمش پایین وایییی یه کارایی میکرد دست به همه چی میزد ، کف زمین می‌خوابید خداشاهده من گریم گرفت
ظهر هم زنداییم اومد خونمون انگار این وحشیا شده بود همه چیزو به هم میریخت، پرت میکرد ،یه کارایی میکرد که من متعجب بودم
با اینکه خیلی واسش تایم میزاریم باباش خیلی بیرون میبرتش، خونمون ویلاییه همش تو حیاط بازی میکنیم
هم روحی خسته ام
هم جسمی چون تپل هست ماشاالله بخدا هم من هم باباش از کمر درد و دست درد و زانو درد هر شب ناله میکنیم
شبا هم هزار بار بیدار. میشه
تا به این سن هر جا رفتم بچه ای شیطون تر از سامی ندیدم خدا شاهده
کاش خدا دلش واسم بسوزه یکم پسرمو صبور تر کنه
میدونممم همین که سالمه کافیه من با تمام وجود عاشق پسرمم ولی خیلی این روزا سخت میگذره
واسم دعا کنید.
اما
مامان فسقلی مامان فسقلی ۱ سالگی