دقیقا امشب جشن تولد پسرم تو تالار بود که با ختنه سرویس جفت کردیم یدفعه گرفتیم پسر خوش اخلاقم یسره تو بغل بود
لج داشت نه راه میرفت نه میخندید من بخاطرش حرص نخوردم میدونستم اینجوری میشه اما خب این تولد انگار بیشتر برا بزرگاست تا خود صاحب تولد😂
کلا پیشنهادش نمیکنم روز اصلی تولدش قطعا سه تایی تولد میگیریم
من تولو گرفتم خودمو باباش وداداشس چهارتایی انقدر کیف کردیم زدیم رقصیدیم عکسامون گرفتیم
ب۵د شام توپول سعارش دادیم خورویم جانداشتیم کیک نبریدم بچمکلافه شد خوابشون برد فرداش بهو دیدم زن داداشم زنگید داریممیاییم خونتون وای نمیشد بپیچونمشوم اومدن ولی هم اونشب سرپامونندم برای شام یهوودیدم مامانمو خواهر خودهرزادها م اومدن در یخجال باز میکردن میگعتن کیک تولد ازشانس کیکماهم ۳ کیلویی بود و۱۲ نفربودیم دوباره اراول تولدکرفتیم سام ومیوه ویک بریپریز بپاش نمیزاشتن بچهاشون بچم کیکش ببره یافوت کنیم خلتصه دیگ هرگزززز نمیخام کسی بیاد..خودمونی خیلی بیشترحال میده
برای ماهم انقددر سوارماشینش میشدن وکل بادکنکها تم هارو ترکوندن خیلی روموخم بودن
منم میخام فقط ببرم آتلیه و به تولد خودمونی بگیرم.
چون میدونم حوصلم نمیکشه و انرژی ندارم .
منم تولد یک سالگی گرفتم .خیلی هم مفصل ۵۰ تا مهمون هم داشتیم . دکور زدم عکاسم قبل اومدن مهونا اومد خدا رو شکر با این که خوابش میومد همکاری کرد تا مهمونا بیان دو ساعتی خوابید . تو تولدم همه چی براش جذاب بود دوست داشت . یک آن میخواست شمع رو کیکو بگیره که یک خط انداخت بالای کیک فدای سرش. من فقط مهمونام یکم رفتن رو مخم اونم از بی فرهنگی خودشون بود
سلام منم یه تولد کوچیک فقط مامان و باباهامون بودند و یه عمش ک خیلی دوسش داره همین. یعنی عالی همکاری کرد عالی از صبح ک بیدار شده بود تا ساعت ۲ شب نخوابید از ذوق و کنجکاوی
تولدش مبارک عزیزم
من یه تولد خودمونی خودم وشوهرم و ابجیم و دختربزرگم براش گرفتیم بجاش بردمش آتلیه وکادو گرفتم روز قبلش بردمش آتلیه براعکاسی خیلی شیطنت کرد اصلاهمکاری نمیکرد منم گفتم بهتر که تولدنگرفتم وگرنه پوستمو میکند
به نظرم بچه تازه ۳ سالگی بفهمه تولد چیه و کیف کنه. تو این سن اطرافیان میان میخورن و میریزن و میپاشن میرن. این وسط هم خودت هم بچه کلافع میشید
من سه شنبه گرفتم.خودم نه شام نه میوه نه کبک فقط حرص مخوردم .همه گوه اضافه مخوردم.نه یرق بودنه تب.افتصاع بود
بچه ها ک خیلی خواستشون نابجا نبوده بچن دیگ ،پسرخودتم بود دوس داشت س چرخه دیگرانو بازی کنه دیگ،کیک خراب کردنم چیزعجیبی نبوده ک من حالادوس داشتم دخترم کیکشو بادست خراب کنه یادگاری بشه، شما خیلی زیادی الکی حرص خوردی،
نگو از بچه های دیگه که کلافم از دستشون مامان باباشون هم فقط لبخند میزنن و نمیان جمعشون کنن از دور و بر کیک
منم ازهمین الان گفتم تولدنمیخوام بگیرم میخوام ببرم آتلیه ک بفهمن نگن
دقیقا الان یه مهمونی میریم بچه اذیت میکنه منم به همین فکر کردم گفتم هم خودش اذیت میشه هم من چه کاریه همون آتلیه و خونه خودمونی تولد کوچیک کافیه
وااای مرسی که گفتی همش دو به شک بودیم با شوهرم
الان دیگه مطمئن شدم که تولد نگریم خیلی بهتر هست
چند نفر مهمون داشتی
تولدش مبارک انشالله شاهد موفقیت و خوشبختیش باشید🧡🌟
یعنی منم واسه دوقلوهام تولد نگیریم البته خودم میگم اتلیه و ی تولد چهارتایی بگیریم
من گرفتم ولی فقط خانواده ی خودم و همسرم دعوت کردیم
شلوغی زیاد بچه رو کلافه میکنه
ایشالا تولد ۲ سالگی ببر آتلیه باغ
دقیقا بچه زمانی که خودش گفت برام تولد بگیرین باید یه چشن بزرگ بگیری درغیر اینصورت اذیت میکنه چه میفهمه طفل معصوم تاالان تو اونجور شلوغی هایی نبوده که
عزیزم تولدت خونہ بود؟
ما هم تمام مشکلات مون سر حرف اضافه دور و بریا ست والا
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.