سلام مامانا
بچه دختر عموم که گفتم فوت شد با زهرا دوست و همبازی بودن
الان من باید به زهرا چی بگم چطور توضیح بدم
یه بار میگفت من نمیخوام بمیرم من گفتم بچه ها نمیمیرن
الان میرسم کسی بهش بگه بچه ها میگم قبلش خودم بگم

لطفاً یهویی بهش نگو
کمکم براش پیش زمینه کن بعداً بهش بگو

اگه دوستش بوده که حتما سراغشو میگیره

بگو رفته مهمونی پیش خدا

بگو که همه ما میریم این مهمونی اون زودتر رفته

وای که چقدر از دیشب که گفتید اعصابم بهم ریخته
طفلی مادرش

سلام عزیزم ،بنظر من بلاخره متوجه میشه چون سراغش رو میگیره . میگم بهتره توضیح بدی که دقت نکرده و همین بی دقتی باعث شده بره پیش خدا و حکمت خدا در این بوده که تو سن کم بره پیشش. ما هر کاری کنیم بچه ها تو سن کم با کارتون و موبایل همه چی رو متوجه میشن . بگو چون فرشته بوده زودتر رفته پیش خدا اما برای همه آدما اینجوری نیست بیشتر آدما عمر میکنن بعد که ستون رفت بالا خدا بهشون استراحت میده و می بره پیش خودش 🥺 خیلی سخته توضیحش برای زهرا جون اما با هر زبونی که استرس نگیره و زیاد بهش فکر نکنه بهش توضیح بده عزیزم🥲

بنظرم بهش واقعیت بگو بزار بدونه

بگو خدا اونایی که خیلی دوسشون داره زودتر میبره پیش خودش ....

چند سالش بود وای خدا ب دل مادرش صبربده

عزیزم امروز دیدم تاپیک گذاشته بودی چقد حالم بد شد
خدا خودش به خانواده ش صبر بده چقد تلخ بود حتی شنیدنش 🥺🥺

بعدم عزیزم سعی کن اگر دوست صمیمی ش بوده دوستی رو جایگزین کنی ک احساس تنهایی نکنه

عزیزم اول اینک سعی کن سرگرمش کنی ک بر اثر بیکاری این فکر تو سرش نیاد بعد دروغ نگو پاسخ کوتاه اما واقعی بده اگر پرسید بگو رفته سفر دیدی میری سفر چقدر خوش میگذره دوستتم رفته سفر یا رفته پیش خدای مهربون دیدی مامانا چقدر مهربونن خدا خیلی خیلی مهربونتر از مامانه

عزیزم بگو رفته پیش خدا
منم پدر شوهرم ک فوت شد ابنجوری دخترم زهرا همش بهونش میگیره

سلام عزیزم نمیشه بهش نگی