امروز صبح تا خوده الان احساس سیری نکردم معده ام به چاه جمکران وصله انگار صبحونه تخم مرغ خوردم میان وعده میوه نهار مامانم برام مرغ فرستاده بود عصرونه هم بادوم و خرما غروب کیک و شیر موز
شام هم جوجه ترش دراز کشیده بودم یهو چنان دلم بستنی و کرانچی خواست بستنی یک ماه بود دیگ نمی‌خوردم کرانچی هم سالها پیش خورده بودم آب دهنم می‌رفت برا کرانچی به بابای ماهلین گفتم گفت پاشید بریم بخریم رفتم اونا رو هم خوردم اما باز دلم ضعف می‌ره نکنه معده ام سوراخ شده حالا خدا می‌دونه نصف شب چندبار از گرسنگی بیدار بشم

خیلی هم زیاد نیست من همیشه همینطوریم😂

من سر پسرم اینجوری بودم مثلا نصف شب باز بیدار میشدم غذا میخوردم ولی سر این حاملگیم اینجور نیستم یکم غذا میخورم سیر میشم تازه یکم بخوام روهم بخورم یا زیاده روی کنم دل درد میگیرم

نون خشکه و چوب شور واسه من خوب بود احساس سیری میکردم

وای منم سر آوا اینجوری بودما فقط باید یچی میخوردم بعد غذا نمیتونستم بخورم مدام میوه میخوردم

تنها نیستی منم احساس میکنم معدم سوراخ حتی موقع خوردنم ضعف شدیدددددد دارم

نوش جونت

کاهو و چیزای فیبر دار بگیر تو خونه باشه که معدتو بیشتر پر کنه

آخی عزیزم 🤣🤣

بر عکس من زیاد اشتها ندارم نمیدونم چرا با اینکه ویتامین ها رو هم میخورم

چند کیلو اضاف کردی گلم
از ماه چند اضاف کردی

🤣😂عزیزم