۹ پاسخ

الآن خوبی؟

حتما برو سنو
به تکون خوردن الانش اکتفا نکن

نترس اصلا برو اورژانس ی تست ان اس تی ازش میگیرن خیالت راحت میشه استرس خودش بدتره

نگران نباش عزیزم من اون سری تو حمام زمین خوردم یکم حرکتش کم شد بعد چندساعت درست شد سونو و اینا هم بعدا رفتم مشکل نداشت

نگران نباش انشالا که چیزی،نیست

دردی چیزی نداری

دلپیچه نداری ؟

خوردی زمین ؟جاییت درد میکنه

عزیزم یه سنو بده خیالت راحت شه یا دکتر برو

سوال های مرتبط

مامان لیلی کوچولو🤱🏻 مامان لیلی کوچولو🤱🏻 ۱ ماهگی
قسمت پانزدهم
رها

اصلا روی دوتا پاهام بند نبودم، حتی فکر نمیکردم دارم خواب می‌بینم، خیال میکردم دیوانه شدم و توهم زدم. یبار دیگه نگاه کردم دو تا خط بود دوباره نگاه کردم دو تا خط بود سه بار چارباره و هر بار که نگاه میکردم واقعا دو تا خط بود …
اگر به نجس و پاکی کف دستشویی اعتقادی نداشتم مطمئنم اینقدر پاهام شل شده بودن که همونجا میشستم روی زمین. به سختی خودمو بیرون کشیدم و با گریه به مادرم زنگ زدم. توی همون هفته دوبار با گریه به مادرم زنگ زده بودم که شوهرم ماشین نداره شما بیاین بریم دکتر از معده درد دارم میمیرم!
وقتی صدای گریه منو شنید اونم۹ صبح با ترس و وحشت گفت:
- رها چی شده؟ معدته؟ طوری شدی؟
و بابامو صدا زد ک از خونه نرو بیرون رها حالش بده بریم ببریمش بیمارستان !
و من از این طرف تلفن بال بال میزدم که به خدا خوبم، به خداااا خوب ترین حالِ جهان رو دارم … اما انگار نه فقط من که هرکسی که سختی های منو دیده بود نمیتونست باور کنه من واقعا «حامله شدم!»
یدفعه داد زدم :
- ماماااان دو دقیقه گوووش بده ببین من چی میگم بعد از اینقدر وحشت کن!
از طرفی کلی شرمنده بودم که داد میزدم و از طرفی انگار چاره ای نبود . یبار دیگه شمرده شمرده گفتم:
- مامان حامله ام .. حالم خوبه بی بی چکم مثبته حامله ام می‌شنوی؟ حامله ام؟
و صدای بووووق ممتد پشت خط و فهمیدم مامانم تلفن رو قطع کرده.
مامان قندعسل مامان مامان قندعسل مامان روزهای ابتدایی تولد