۱۱ پاسخ

بی حسی اصلاااا درد نداره
سوند اصلااا درد نداره
بعدشم اصلا نمیفهمی
وقتی هم بی حسی رف برات مسکن میزنن فقط با خودت شیاف دیکلوفناک ببر و هر ۴ ساعت ۲ تا بزار و دردش مثل پریودیه فقط فقط جای سختش اون راه رفتنه هست ک بلند میشی ی کم درد داری شکمی ک دیگه بچه توش نیس و شل شده 🥲 و خونی ک میریزه و پاهایی ک میلرزه بعدشم فقط شیافتو ادامه بده روزی هم رفتی خونه برو حمام و اصلا نترس و شکمتو قشنگ بشور و فشار بده دردی نداره فقط ترسی ک داریم نمیزارا همین

منم شنبه سزارین دارم خیلی میترسم😭

وقتی تموم بشه بیایی خونه اونوقت با خودت میگی آخه این همه استرس داشت زایمان به این راحتی و خودتو سرزنش میکنی که چرا استرس داشتی

اصلا نگران نباش ترس نداره شما بترسی نترسی اتفاق شیرینی که قراره بی افته پس با ترس و استرس نه نی نی رو اذیت کن نه خودتو قرآن بخون ذکر بگو صلوات بفرست آروم میشی اگه سزارین هستی که چیزی متوجه نمیشی دردش بعدش هست که اونم با مسکن قابل تحمل اگه طبیعی هستی که همون اول درد میکشی اونم خدا کمکت میکنه فقط سعی کن قبلش بدنتو آماده کنی برای طبیعی رحمت باز بشه سختیش کمتره تندتند دوش بگیر پیاده روی کن و ازاین کارا خدا خودش حواسش به هممون هست انشالله هممون نی نی هامون صحیح و سلامت بغل میگیریم فقط دعا برای چشم انتظارا اون لحظه فراموش نکنید ممنون 🙏

جمعه منم سزارین میشم شکم دوم هستم پسر اولم رو ۱۷ سال پیش به دنیا آوردم رژیم لاغری گرفته بودم که خدا وسط رژیمم بهم یه هدیه دیگه داد اصلا تو برنامه زندگیم دیگه بارداری نبود ولی چون فقط یه پسر داشتم قبولش کردم و هنوزم بعد داشتن تجربه و کلی دانش بازم دو روزه شبها از استرس نمیخوابم حتی گریه هم کردم برای چیزهای که پیش روم هست با اینکه بیمارستان خصوصی میرم و خیلی فرق داره با دولتی ولی عزیز دلم استرس برای همه یکسانه این مژده رو بهت میدم همه چی تو بیمارستان مثل برق و باد میگذره فکر کردن به سزارین میدونستی ترسناک تره تا روزی که بری انقدر کارهات سریع اتفاق می افته و دو ساعت بعد یه فرشته میگذارن تو دامنت که درد عالم یادت میره ببینیش خودتو فراموش میکنی مرکز عالم میشه نی نی ت و این حس انقدر قوی هست که نمیفهمی کی سر پا شدی و بعد به استرس های الانت لبخند میزنی امیدوارم به سرعت برق و باد برات بگذره و هرچه زودتر فندقت رو بگذارن بغلت تا غم عالم از دلت بره یه توصیه هم بکنم یا بازی بریز تو گوشیت اعتیاد آور یا یه سریال شروع کن اینترنتی یا یه کتاب مهیج هر زمان در زمان استراحتت افکار بهت هجوم آوردن پناه ببر به یک کدوم از این چیزها نگو الان نمیشه از عمد هواس خودتو پرت کن چون فکرش ترسناک تر از واقعیت ش هست

من اول طبیعی بودم نشد رفتم سزارین انقد همه چی یهویی شد که اصلا نرسیدم استرس داشته باشم‌از درد به خودم می پیچیدم وقتی سوزن زدم برا سزارین تمام دردام رفت
نگران نباش

من سرپسراولم طبیعی بودم پدرم دراومد

منم از الان استرس دارم

منم خیلی میترسیدم هم طبیعی هم سزارین قرار بود طبیعی باشم یهو دکتر گفت سزارین همون روزم عملم کرد خیلی استرس داشتم ولی تو اتاق عمل باهات حرف میزنن روحیه میگیری ترس داشتم ولی یه حس امید واری هم بود و اینکه درد داشتم ولی دیگه به خودم گفتم باید تحمل کنم تا خوب شم خدارو شکر به سلامتی زایمان کردم و نی نی هم سالم دنیا اومد فقط توکلت به خدا باشه...

منم ایقد استرس داشتم ک لذتشو ندیدم واقعا ولی اصلا اینجور نیس و خیلی ریلکس باش من تجربمو گزاشتم واقعا سخت نیس طبیعی خیلی سخته

منم خیلی میترسم طبیعی هستم🥲

سوال های مرتبط