سلام مامان های عزیز یک سوال داشتم ترو خدا اگر می تونی بگین من باید چکار کنم من دو تا پسر دارم پسر اولیم آذر ام سال میشه ۳ساله پسر دومم مهر میشه یک سالش من هروقت خانه پدرم میرم چون پرند دارن پسر بزرگم میرن کنار پدرم تو اتاق در بسته بعد پسر من آلتشو زیاد میگیره و داداشی دارم خودم که جردن ما هروقت که میریم خانه پدرم این جا آلت بچه رو میگیره یا شلوارشو ی‌کشه پایین و ما هرچی می‌گیم این کارو نکن انگار نه انگار امروز پسرم اومد من گفت مامان پامو لیس بزن گفتم بنظرت دیگه کجا هارو زبون میزنن گفت کون شون دو دولشون من تعجب کردم بعد چند وقت پیش که رفتم خانه پدرم این بچه با پدرم رفت مغازه وقتی اومد احساس ترس داشت و دو تا یخمک دستش بود این میگه که بابا بزرگ دست زد دو دو لم آقا دو دو مو خورد به من گفت زبون بزن اگر به ما مان بگی سرت می برم یا میدم سگ بخورت هالا بنظر شما این بچه از خودش در میاره یا اتفاقی افتاد بعد بچه خیلی واضح مثل خودمون حرف نمی‌زنه ولی من میفهم م حرفاشو بعد خانواده من جوری هستن اگر چیزی بگی آبروتم میبرن نظر شما چیه

سلام عزیزم حتما ی چیزی دیده و شنیده وگرنه بچه از کجا میدونه چیکار میکنن
ب نظرم یا رفت و امد نکن یا اگه رفتی نذار بچت از کنارت جم بخوره یا بره تو اتاق در بسته با داداشت هم شده قطع ارتباط کن جدی دعوا کن یا بگو شوهرت بهش بگه
یعنی چ اینکارش بچه بی ادب میشه
بچه بلوغ زود رس میگیره یا خدای نکرده معذرت میخوام اگه به بچه تجاوز شه هم جسم و هم روان بچه نابود میشه

دیگه نرو اونجا

عزیزم مشخصه ک ی اتفاقی افتاده وگرنه ک مثلا فیلم ندیده ک بیاد خیال پردازی کنه.. متاسفانه پدرو برادرتون مریضن بهتره دوری کنید تا برای بچتون اتفاقی نیفته و سعی کنید قضیه رو برای بچتون عادی نکنید تا اگه خدای نکرده اتفاق اینچنینی صورت گرفت بیاد براتون تعریف کنه

چ وحشتناک نذار بچه اتو تنها جای گلم

حتما اولا پسرتو ببر مشاوره تا اینا از ذهنش دور بشه. بعدشم با خانواده ت قطع ارتباط کن

چطور میتونی اینا رو ببینی باز با چنین ادمی رفت امد کنی ادم کثیف همیشه همونه تو نمیتونی تغییرش بدی اصلا هفتع ی بار قرار بری پیشش اون روز ببرش خانه کودک نمیدونم پارک جا دیگه ای گناه دار اون طفل معصوم اصلا انگار وجود ندارن دگ

یعنی دودو بچتو زبون زده؟؟واقعا من بودم زندگی براشون نمیذاشتم کلا دیگه هم نمی‌رفتم چیه اینا یاد گرفته

یاخدااین چیه استغفرالله پدربزرگ و دایی به بچه کوچیک نظرداشته باشم چه دوره خرابی شده عزیزم قطع رابطه کن پدروبرادراینطوری بندازدورتابلایی سربچت نیومده ایناببخش هوس بازن تجاوزمیکنن به بچت اتفاقی براش نیفته نروبه مادرت اینابگوخونت اماتونرویامیری اصلابچت تنهانره پیششون

جلو ضرر رو از هرکجا بگیری منفعته
اگر قطع رابطه نکنی بعدا بهش تجاوز می کنن

دیگههه اصلااا نرو اونجاا اگر بچتو دوست داری،ازت خواهش میکنم جلوی همچین چیزایی بگیر گناه داره بچه باید الان هم و با خاک سیاه بکشی این چه کاری کردن آخه😭😭😭کاش ندیده بودم تاپیکتو

پناه برخدا چه دوره ای شده بچه ها الکی نمیگن کم و زیاد میگن ولی راست میگن یه مدت نرو اگه گفتن چرا نمیای قضیه بهشون بگو بچه ت گناه داره

وای چ سخت و غم انگیز دیگ به هیچ وجه خونشون نرو قط رابطه کن و پسرت و ببر پارک و خونه بازی و کلاس و اینا مشغول بشه این چیرا از ذهنش بیاد بیرون

پدری ک بخاد بچه شو نابود کنه و به نوه اش چشم داره اصلا نرو پیششون،، اصلا همون بهتر خونه تو ببری دورتر از اونا،، قطع ارتباط بهتر از بچه هاتن ک بخاد کاری باهاش کنن آینده شون تباه بشه اون وقت چیکارمیخای کنی

ببین کلا دیگه نرو خونه بابات

اصلا دیگه خونه ی پدرت نرو. حتی شده یه دعوای ساختگی درست کن و باهاشون قطع رابطه کن. اصلا هم شک و تردید به دلت راه نده که بخوای واسه خاطر پدر و خانواده ت بچه ت رو نابود کنی

ببخشید ولی چقدر حالم بد شد از خوندن این متن خدایا عجب دوره زمونه ایی شده

عزیزم بچه الکی نمیگه قطعا یچیزی بوده اصلا نرو اونجا اصلا تنهاش نزار حتی ب قیمت قطع ارتباط باهاشون هم ک شده نرو و اینکه چرا میخای بگی ک ابروتو ببرن نگو جریان چیه ولی نرو و نیا

این بابات ذهنش مریضه خوب هم نمبشه داداشت هم مثل اون... اگ بچتو دور کنی از خودت دوروز دیه بهش تجاوز میکنن

ب هیچ عنوان بچت از خودت دور نکن سعی کن اینارو از ذهنش پاک کنی بگو هرکی ب هرجات دست زد بگو ن و جیغ و فریاد راه بنداز و ب من بگو

ببین کلا باباتو فراموش کن ... من دیدم تو نزدیکانم که برادرشون و شوهر عمشون ک خیلی قابل اعتماد بودن بلا سر بچه ها اوردن ...

نرو اونجا چه خطرناک بوده

داری جدی میگی نزدیک بود قلبم وایسه

یاحسین چ وحشتناک‌..بچه ی چیزی بوده ک گقته.بنظرم دیگ اصلا اونجا نرو یا بچتو ی لحظه ام تنها نزار