۱۰ پاسخ

ایشالله که به خیر بگذره

زردیش رو چند عزیز

فرستادم عزیزم
ایشالله صبح مرخص بشه
خدایی خیلی سخته دختر من چهار روز بستری بود هر بار آزمایش می‌گرفتن یعنی من کنارش دیگ از بس گریه میکردم دیگ از حال میرفتم
تازه وقتی اولین شب بستری شد چندتا دانشجو بیشعور آمدن هی سروم میزدن به دست پا بچم ولی رگ گیر نمی آمد یعنی سخت ترین شب زندگیم بود از بس گریه کرد دیگ اصلا با گفتنش الان اعصابم خورد میشه
دیگ یه ماما بخش آمد سروم زد به پاش زود تموم کردن
خدایی خیلی این بیمارستان امام اصلا اصلا خوب نیست

بلا بدور عزیزم فردا ان شاالله میرین خونتون

منم دقیقا شرایط شمارو داشتم بچه ام اکسیژن گرفت چند روز بعدشم گفتن زردی داره همونجا نگهش داشتن باز سه روز و گفتن تا سینه رو نگیره نمیتونی ببریش
همین که سینه امو گرفت با رضایت خودم ترخیصش کردیم دستگاه گرفتم توی خونه برای زردیش واقعا شرایط بد وسختی بود منم سزارین و حالم وحشتناک بد بود ولی خداروشکر به خیر گذشت

ان شالله بسلامتی با نی نی میرید عزیزم مهم الان سلامت کامل بچه اته سختیا فراموش میشن

چنده زردیش

نگران نباش عزیزم برای رفتنم عجله نکن بذار زردیش بیاد پایین

الهههی آمین عزیزم
۱۵زیاد نبود بخدا میرفتین خونه دستگاه اجاره میکردین از بیمارستانم بهتر بود۱روزو نصفی خوب خوب میشد

الهی عزیزم نگران نباش صحیح و سالم بابچت میرید خونتون

سوال های مرتبط