۱۱ پاسخ

الهی بگردم، خداروشکر ک سونو خوب بوده، ایشالا فردا دکتر بگه نیازی ب آندوسکوپی نداره و چیز خاصی نبوده.

انشالله که خیره
بد به دلت راه نده
فردا باش گل دخترت برمیگردی خونه🥰😍

من دختر عموم تو سن ۹ ماهگی بچش اندوسکوپی کرد رفلاکس داشت.

عزیزم شاید با شدت بالا اورده گلوش زخم شده خون بخاطر اون،،صلاح خودته ولی بنظرم اگه شرایطش خوبه نزار اندوسکوپی کنن با متخصص صحبت کن حتما

اندوسکوپی کنید بهتره دلیل رفلاکسش متوجه میشید

انشالله چیزی نیست عزیزم
نگران نباش
ولی تو بیمارستان خیلی اذیت میکنن آدمو ببرید بیرون پیش متخصص
اگه نیاز به آندوسکوپی هم باشه ایرادی نداره الان با بیهوشی انجام میدن هیچی متوجه نمیشه گاهی خطر انجام ندادن یه آزمایش از انجام دادنش بیشتره

خدا بزرگه ب دلت بد راه نده گلم 🌱😗

شیر خشکشو عوض کنید عزیزم دختر منم تو شیش ماهگی این جوری شد برای ی مدت شیر خشکو عوض کرد دکتر

الهی خدا به دخترت سلامتی بده.
با متخصص اطفال صحبت کن.نظر متخصص مهمه

عزیزم چیز جدیدی نخوردی بچه ات حساسیت داشته باشه بهش ؟

چی شده بهارم نگران شدم 🥲

سوال های مرتبط

مامان شنتیاا مامان شنتیاا ۳ سالگی
سلام‌ یه چیزی خیلی نگرانم کرده راجب پسرم میخوام ببینم طبیعیه یا با دکتری مشاوری مشورت کنم. با اینکه از بچگی به حرفاش گوش دادم سریع
تا حدودی جواب گرفته چیزی خواسته تونستم تهیه کردم هیچ وقت چیزی و نذاشتم خیلی بگه اصرار کنه بعد انجام بدم ولی پسرم نمیدونم اخلاق بد یا خوب حرفاش و خیلی تکرار میکنه در حد قفلی زدن یعنی اگه ی چیزی بخواد بگم فردا تا اون روز برسه همش میگه صبح هم یادش نمیره تا اون کارو نکنی براش ول نمیکنه و این موضوع هم خودمو هم بقیه رو ی جاهایی کلافه کرده مثلا میگه بازی کن ب هرکی ک باشه انقدر میگه تا طرف بلند شه بازی کنه خیلی وسط حرفامون میپره اصلا نمیذاره حرف بزنیم یا حتی من با گوشی هم بخوام حرف بزنم یکاری میکنه یا حواسم پرت شه یا قطع کنم سریع البته ک بگم هرچی من منعطف و سریع براش یکاری میکنم شوهرم برعکس زیاد باهاش بازی نمیکنه ی بازی هم بخواد بکنه انقدر بچه باید اصرار کنه بهش تا باهاش بازی کنه یا هرچی ازش بخواد هی باید بگه بهش هم میگیم باشه ولی باز میگه مثلا دیروز رفتیم بیرون خرید گفتیم پسر خوبی باشی اذیت نکنی برات آدامس که دوس داری میگیریم هر ۳ دیقه ی بار میگفت آدامس میخری آدامس میخری انقدر گفت شوهرم عصبی شد گفت اصلا نمیخرم بعد ی وقتایی رفتار شوهرم باهاش ی جوری میشه من فکر میکنم بچه مشکل داره حس منفی میگیرم عصبی میشم دعوامون میشه ی مورد دیگه هم هست ب شدت تنهاس و فقط من و باباشیم ک باباش اصلا براش وقت نمیذاره باز ی موضوع دیگه هم هست مثلا میگه موز داریم میگم نه میره چک میکنه این مثال راجب هرچی باید بهش ثابت بشه خودم این موضوع دوس دارم که اعتماد نداره زیاد ولی خب نمیخوام ب ماهم اینجوری باشه میخوام حرفمو قبول کنه