۴ پاسخ

عزیزم قصد دخالت ندارم ولی فقط نظرمو میگم،
جلوی بچه نباید قلیون کشید هم براش ضررداره هم خطرناکه،
بهتره ک همسرتون جلوی بچه رعایت کنه یا توی بالکونی حیاطی چیزی بکشه ک خطری برا بچه نداشته باشه،
بچهای تو این سنی الان خیلی کنجکاو و شیطونن همش دنبال اینن یچیزیو کشف کنن موقعه دندونم ک باشه هرچیزی رو میکنن تو دهنشون، بهتره هرچی ک حس میکنید خطرناکه حتی کوچیکترین چیزو جمع کنید بالای کابینت، کمدی جایی ک نتونه برداره بزاریم اینطوری خیلی بهتره
هرموقعه سوختگی ایجاد میشه عسل بزار روش هم جاش نمیمونه هم تاول نمیزنه هم زود خوب میشه

عزیزم‌درسته بچه شلوغه و شیطون‌ماشالله ولی خب شما نباید بزاری نزدیک اتیش و قلیون بشه شما نباید مثلا لوله و و یا خودکار یا ی چیز نوک‌تیز خطر ناک بزاری دستش بگیره عزیزم ایشالله ک‌زود خوب بشه دهنش

توخونه بگونکشه هم شمابارداری هم بچه کوچیک هست .وسیله اضافه هارو جمع کن من هیچی رو زمین ندارم کمدوکشوهاروباشال بستم .من شیربه شیر دارم ازالان میگم جمع کن بعداً دیونه ت میکنن دوتایی من یه مدت فاضلاب حموم روچسب میزدم چون بازمیکردن .

عزیزم وقتی بچه شیطون جلوش قلیون نیاریدمن اکه همسرم توخونه قلیون بکش اونم جلوبچه میکشمش،اصلاخوب نیست دودش واسه دخترتون خودت هم بارداری کناردود قلیون نرو ،من هرجی داشتم ازوسط خونه جمع کردم دخنرمنم خیلی شیطون اگه چیزی ببین درحال شیطونی وکنجکاوی تازه چقدهم تقلیدمیکنه اگه باباش جلوش بکش اونم اداش درمیاره

سوال های مرتبط

مامان مهدیار مامان مهدیار ۱ سالگی
سلام به همتون
خواستم تجربه واکسن 18ماهگی مهدیار رو بگم
روز سه شنبه ساعت 11مهدیار و حاضر کردم بهش یکم ایبوپروفن دادم (به استامینوفن حساسیت داره) و رفتیم بهداشت از اول تا آخر که برگشتیم کلا گریه میکرد به خاطر این که از بهداشت می‌ترسه بعد اومدیم خونه باهاش کلی بازی کردیم تا پاهاش میگیره بعد خسته شد و خوابید بعد نیم ساعت از خواب بیدار شد و شروع کرد به گریه به خاطر پاش همون موقع بچه های خواهرم اومدن خونمون و چون خیلی بهشون وابسته شده خوشحال شد و درد پاشو یادش رفت همون‌طور که پاش لنگ میزد باهاشون می‌رقصید و بازی میکرد خلاصه کلی تحرک داشت تا شب که یکم بهونه گیری میکرد بعد جای آمپول و ایبوپروفن زدم ب بعد آروم شد و سر موقع هم بهش ایبوپروفن میدادم که تب نکنه یه کم سرش داغ میشد ولی با یه بار شستن صورت خوب میشد آخر شب هم که خوابید اما تا میخواست به طرف چپ علت بزنه پاش درد می‌گرفت م دوباره به طرف راست بر میگشت منم که تقریباً از ترس این که تب نکنه تا صبح بیدار بودم صبح هم که از خواب بیدار شد شروع کرد به راه رفتن و بازی کردن خودمم باهاش شریک میشدم تو بازی تا بهونه نگیره نزدیک ظهر هم با باباش بردیمش با ماشین دورش دادیم و اومدیم خونه همه چی خوب بود تا اینکه شب برق قطع شد مهدیار هم که بشدت از تاریکی متنفره و غر میزنه به خاطر همین نزدیکی خونمون مراسم شبیه خوانی بود رفتیم اونجا بعد با بچه ها کلی بازی و بدوبدو کرد تا خسته شدو خوابش برد تا الآنم که خوابه و خدارو شکر مشکلی ندارن
در کل مرحله سختی نبود واسه مهدیار امیدوارم واسه همه ی بچه ها آسون بگذره
۱۴۰۴/۵/۱۵
مامان کنجد🍭🎀 مامان کنجد🍭🎀 ۱ سالگی
اومدم تجربمو در مورد این ویروس لعنتی بگم ....
.
شب اول یهویی تب کرد روی ۳۹
هرکار کردم پایین نیومد (شیاف ،استامینوفن، پاشوییه)
دیگه ساعت ۲ شب رفتین دکتر عمومی ...
اصلا نرید اگ زمان مناسب داشتید فورا برید متخصص
.
تا میرفتیم بیرون تب میومد پایین
تا اینکه ب دکتر رسیدیم شد ۳۷
ک گفت مشکلی نیست با همون استامینوفن کنترل میشه
.
دیگ اومدم خونه و تا صبح بچه تو تب سوخت و ما مردیم دیگه صبح ک شد رفتیم متخصص ....
(دکتر دخترم نبود مجبور رفتیم پیش یکی دیگ ک کاش نمیرفتیم)
.
نگاه بچه کرد گفت اینکه چسبندگی داره حتما عفونت ادراری داره
دارو داد و گفت باید نمونه ادرار بدین ک نتونستیم
بچم تا روز بد بدتر شد ک بهتر نشد
.
روز بعد رفتیم دکتر خود دخترم دارو هارو دید گفت اصلا این شربت ک اصلا اسهال رو بدتر میکنه
(در همین بین ها اسهال شدید و استفراغ هم داشت )
دیگ خیر ببینه دارو عوض کرد شیرخشک عوض کرد
دیگ همون شب تب تموم شد و اسهال هم امروز روز ۵ تمام و
بعد ۵ روز امروز دخترم غذا خورد
وااای خیلی سخت بود
فقط باید صبر کنیم و داروهارو سر وقت
و پیش یه دکتر خواب ببرید
ببخشید ک زیاد شد