تو عمرم چندتا حس رو باهم تجربه نکرده بودم
غیرقابل توصیفه حالم💔😔
شاهان بچه بدغذاییِ اصلا لب به غذا نمیزنه،فقط شیشه ونهایتا میوه
یبار اومدم از شیربگیرمش یک هفته اینا گذشت اینقد نادرشوهرم حرف زد اینقددحرف زد دادم بهش
باز دوباره داستانای من سرغذانخوردن شروع شد،اومدم دوباره از شیرگرفتمش باز اینکه زنیکه عوضی فضول دخالت کرد
یکساعت نشستم باهاش منطقی صحبت کردم ک چندتا پزشک کودک گفته شیر شب به چند ولیل باید قطع بشه،شاهان غذا نمیخوره،شاهان شبا خواب نداره خودش میاداینحامیخوابه میبینه به چشم تاصبح چندبار بیدار میشه گریه میکنه😭گفتم بهش دندوناش خراب میشن
شاهان گریه کرد برداشت بشوهرم گفت اینو ازشیرگرفته بخاطرهمینه گریه میکنه تمام زحماتم هدر داد دوباره شیشه دادن
هم دلم برا شاهان میسوزه ک هی دارم عذابش میدم
هم دلم برای سختی های خودم میسوزه
هم دلم کبابه که بچم غذا نمیخوره
هم متنفرم از مادرشوهرم که اینقد نفهم و بیشعوره
😭😭😭😭😭اینقد گریه کردم هی میگم به درک به جهنم بزار فقط شیشه بخوره باز دلم نمیاد ک غذا نخوره😭💔

۱۰ پاسخ

به هیچکس جز تو ربطی نداره نیاز نبود انقدر بهش توضیح بدی میگفتی من مادرشم بهتر از هرکس دیگه صلاح بچمو میدونم اجازه نده دخالت کنه آخه به کسی ربطی نداره

اصن چرا میگی که داری میگیری
بگیر ولی بگو هنوز میدم

آخه به مادرشوهرت چه مربوطه عزیز دلم؟
بهش هیچی نگو کار خودتو بکن

چه قدر مادر شوهرت نظراتش مهم و وسط زندگیته دختر
به اون چه ربطی داره
بشین شوهرت رو روشن کن بعدم دوتایی کار خودتونو بکنین
بقیه چی کاره ان!!!

اون تايمي ك ميخواي بگيري زماني باشه ك اون نيست و اونجا نميري ب شوهرتم حتي نگو ،بگو بيقراري بچه بخاطر اينه ك زياد شير خورده،سختيش فقط يك هفتس،شير شب براي دندون اشتها و رشدش اشكال ايجاد ميكنه ،خواب بچه رو هم مختل ميكنه،اين مادرشوهراي فضول رو ادم از وسط جر بده

نمیدونم تو این دوره زمونه چرا باید هنوز عروسایی پیدا بشه که مادر شوهر بهش تسلط داشته باشه. دخالت که همشون میکنن ولی باید گوش ندی

سعی کن تو اون تایمی ک میخوای از شیر بگیری خونه مادر شوهرت نرو اجازه هم نده بیاد خونت.بچه مادر داره به کسی ربطی نداره ک دخالت میدن...اون مثل جاری منه ک اگه فضولی نکنه و دخالت نده میمیره

یعنی اختیاربچتم نداری شوهرت چیه این وسط تموم شیشه هاشوبندازدور برو خونه مامانت بگیر

ای بابا عجب ادمیه
بچه گناه داره هی شیشه میدین هی میگیرین
بزاربخوره دیگه نگیر‌اینجوری بیشتراذیت میشه

ولش کن بابا بزار دوسال بخوره خودش از چشش میوفته

سوال های مرتبط

مامان شاهان مامان شاهان ۱ سالگی
سلاامم مامان هایی از شیشه یا شیرگرفتین؟
من یبار به مدت تقریبا ی هفته از شیرگرفتمش عوامل پشت صحنه اینقد دخالت کردن دوباره دادم بهش شیشه
ولی غذا اصلا نمیخوره،چند روزه درتلاشم دوباره بگیرم دفعه قبل خیلی اذیتم نکرد اما این چند روز خیلی اذیتم میکنه و خودش اذیته
در طول روز نمیدم شیشه شبا بهش میدم پریشب سه تا شیشه خورد،دیشب ی دونه دادم ولی رقیق کردم شیرشو،صبح شیر گاو و تولیوان با نی دادم
سر دوراهی موندم بگیرم، بدم بهش،غذا نیمخوره میگم نمیدم شیشه گریه میکنه جیغ میزنه میگم ولش کن بخوره
خودمم اعصابم بهم ریخته ازین وضعیت،امروز توخیابون ی بچه شیشه میخوره گفت ماما نی نی جی جی😓دلم ریش ریش شد دستش تو دهنش به بچه نگاه میکرد میگف جی جی😓یکی میگه کلا بگیر ازش ،یکی میگه اروم اروم بگیر مثلا شبا بده روزا نده
از ۷ونیم صبح بیدار بود الان به زور خوابوندمش😭😭😭
چقد چالش زیاد داررررررم،از شیر بگیرم،از پوشک بگیرم،از روپاخوابوندم بگیرم بعددهرکی یک‌فتوا میده از همه بدتر😓😓😓
مامان آرینا گلی🌸 مامان آرینا گلی🌸 ۱ سالگی
خیلی دلم گرفته،دارم خفه میشم😭😭😭😭امروز آرینا خیلی خیلی نق زد،غروبی آوردیمش بیرون،تو ماشین خوابید،از صبح دلم قهوه با کیک میخواست(قبل از بچه خوراکم تست کردن کافه های جدید بود)...اونجایی ک دلم میخواست بریم،خیلی ترافیک بود،نرفتیم،یه کافه پیدا کردم،رفتم بگیرم بیام،دیدم همسرم بیدارش کرده ک شب بخوابه،داشت گریه میکرد،سریع رفتم براش آب طالبی خریدم،اومدم بهش بدم،اول یه قلوپ ازش خوردم،دخترم جیییییغ گریههههه خودش و کشت ک چرا خوردی..ارومش کردم،خورد،بعد گفت بذار خودم بخورم،همسرمم غر زد ک چرا دادی بهش...ماشین و تازه نشستمم؟؟؟(حالا تمام این مدت قهوه و کیک من صندلی جلو بود و فرصت نشده بود بخورم🤦‍♂️🤦‍♂️)دخترم هی نی و درمیاورد،از تهش میخورد،یخورده ازش ریخت رو ماشین،منم صندلی و پاک میکردم و گریه میکردم،همسرم زد بغل قهوه و کیک مو بخورم...تا در کیک و باز کردم،دخترم شروع کرد،آریناااااا آرینا....رفت بغل همسرم،شروع کرد با چنگال کیکارو خوردن،باباشم میگفت به مامانم بده،اونم نمیداد....منم با اشک قهوه میخوردم....چقدر خسته م....چقد دلم گرفته....دلم میخواد فقط یک روز برگردم به روزایی که بچه نداشتم...یه روز برای خودم باشم..‌چقد غم دارم...چقد...