واقعاً مادر بودن چقد سخته شر زیاد میخوره میگیم زیاد خورد نمیخوره میگیم چرا شیر نمیخوره شکمش کار میکنه میگیم چرا زیاد کار کرد نمیکنه میگیم چرا نکرد نمی‌خوابه میگیم چرا نخوابه خوابید هم میگیم چرا زیاد میخوابه الان درک میکنم مامانامون چجوری مارو بزرگ کردن چقد استرس کشیدن تا مارو به اینجا رسوندن

واقعا دمای خونه سرد نشه گرم نشه سرما نخوره دورازجون تب نکنه وای هزارتا فکر جور وا جور دیگه

لذت برا اوناییه ک.بچشون کولیک نداره
مال من کولیک شدید داره🥺🥺🥺

اینک میگن لذت ببر از این لحظات واقعا کسی هست لذت ببره یا فقط من استرس میکشم؟

دقیقا منم همینطورم همش استرس دارم ی خواب آروم ندارم دل آشوبم همش واقعا دیوانه شدم

منم همیشه نگرانم
نمیدونم چرا
انگار اضطراب دارم
شماهم همینجورین؟؟

بله همینطوره

خیلی سخته واقعا همه اینا که گفتی دغدغه منه... دیروز نمی‌خوابید نگران بودم امروز از خواب زیاد... دو رو پیش هر دو ساعت میشستمش الان باید با ماساژ آرومش کنم.... واقعا خسته و کلافه شدم حس میکنم دارم پیر میشم تو این وضعیت

دقیقن