۸ پاسخ

از ظهر ک خوابدنم یکسره گریه میکنم برامون دعا کنید از پسش بربیام

سلام شبا وقتی خوابه شیرش،بدید تا اذیت نشه هم اینکه شیرتون کم کم خشک بشه

من تقریبا اللن 20روز میشه از شیر گرفتم
اول بگم که دهنم سرویس شد دخترم شیر خشک میخورد اصلااااافراموشش نمیکرد اصلاااا
روزا بهش خوراکی میدادم چیزایی که دوست داشت مثلا ژله چوب شور ویفر پفیلا.......
سرشو گرم میکردم با اینااا بعد موقع خواب شب هم وقتی اذیت بود دوباره بهش خوراکی میدادم در طول روز نمیزاشتم بخابه که شب خسته شهه بخابه
میبردمش پارک بعضی شبا تا 12 شب بازی میکرد میومدیم خونه از خستگی میخابید
اب زیاد بهش میدادم غذا اصلااا نمیخورد چن روز ولی حساسیت نشون ندادم به این قضیه بعد از یه هفته خوب شد کم کم ولی همچنان گریه میکرد برای شیر خیلیی سخت بود خیلی ولی گذشت الان تقریبا از سرش افتاده ولی گاها میگه شیشه بده بهم🤦🏼‍♀️🤦🏼‍♀️🤦🏼‍♀️🤦🏼‍♀️🤦🏼‍♀️

من از یازده ماهگی دیگه شیر شب ندادم و روزها سه بار میدادم...بعد از چهارده ماهگی صبح و ظهر و دیگه ندادم و فقط شب قبل خواب میدادم و مسواک و لالا...بعد الان چند روزه که دیگه شبم نمیدم...اونقدر طی روز بهش چیزای مختلف میدم بخوره...شیر پاستوریزه میدم...دیگه کلا شبا یادش میره شیر تو شیشه میخورده.

یکی دوروز اول سخته باید تحمل کنی

اصلا کم کم نگیر نه خودت رو اذیت کن نه بچه رو یک دفعه ای بگیر

من کلا ی باره گرفتم شب اول روز دوم خیلی سخت بود

منم میخوام جمعه بگیرم
خیلی استرس دارم چون فقط باشیر خوردن می‌خوابه شیر روزش رو تونستم خیلی کمتر کنم ولی شیر شب رون

سوال های مرتبط

مامان یسنا مامان یسنا ۲ سالگی
سلام، تجربه ی خودمو در مورد از شیر گرفتن، من اول سوره ی یاسین و بروج خوندم و ب دخترم فوت‌کردم، بعد با توکل ب خدا شروع کردم،اول حدود دو روز میان وعده هاشو حذف کردم،یعنی موقع بیدار شدن و موقع خواب بهش شیر میدادم، بعد شروع ب حذف شیر صبح تا ساعت 12 کردم،تا چهار روز، بعد شروع ب حذف شیر بعداز ظهر تا ساعت 18 کردم، یعنی از صبح تا قبل خواب ظهر بهش شیر نمیدادم،موقع خواب شیر میخورد و بعد دیگه شیر نمیدادم تا ساعت 18، البته حدود دو روز اول وقتی از خواب ظهر بیدار میشد بهش شیر میدادم، کم‌کم شیر شو حذف کردم،بعد چهار روز شیر شب شو حذف کردم تا موقع خواب،دبعد از اون شب موقع خواب بهش شیر دادم و دیگه شیر نصف شب شو حذف کردم، بعد فرداش دیگه در کل شیر شو حذف کردم و دیگه موقع خواب هم بهش شیر ندادم، امروز اولین روزی بود ک اصلا شیر نخورد، دخترم خیلی وابسته شیر بود، شیر ک نمیدادم کلی گریه و جیغ،ولی حوصله کردم،باهاش بازی کردم،بردمش بیرون،سرشو گرم کردم،خیلی بهش محبت کردم، دیشب نصف شب خیلی گریه کرد ولی کوتاه نیمدم و رو پام با لالایی خوابید، گریه ک میکرد میدید کوتاه نمیام اروم میشد،البته خیلی باید حوصله کرد، من هر روز از خدا کمک میخواستم، تو این مرحله فقط خدا میتونه کمک کنه،کمی سخت ولی با توکل ب خدا شدنی، اصلا هم ب تلخک و چسب برق نیاز پیدا نکردم،فقط موقع گریه و جیغ صبوز بودم و کوتاه نیمدم،امیدوارم همه موفق باشند، فقط محبت یادتون نره، من خیلی بهش محبت کردم ک خدای نکرده اعتماد ب نفسش پایین نیاد