بنام خدای بزرگ و مهربانم ❤️
بعد ۹ ماه زیبا بالاخره دارم روز به روز به دیدن فرزندم نزدیکتر میشم
خدایا قربونت بشم که چقدر بزرگی پارسال این موقع ها هر روز کلی پیاده روی میکردم دارو مصرف میکردم تا فقط پریود هام منظم بشه از ته دلم میخواستم که مادر بشم .
ممنونم خداجون که منو لایق دونستی . بارداری پر از چالش بود از ویار و دردهاش گرفته تا استرس و چالش های روحیش ولی جالبه همشون شیرین بودن من توی این مدت با جنینم بزرگ شدم هر روز که دخترکم درونم رشد میکرد من هم صبور تر شدم عاقلتر و مهربان تر
من الان با من ۹ ماه پیش خیلی فرق داره این ارامشمو مدیون خدا ام م یون اهل بیت
و الان هم ارزو میکنم اولا هر زنی که فرزندی نداره و لیاقت مادری داره خداوند بهش بچه بده ❤️
و زایمان خوب و راحتی و تجربه کنیم ❤️
و در نهایت از خودم ممنونم بابت صبوری کردن و تحمل پروسه بارداری از بدنم تشکر میکنم بابت به دوش کشیدن ترک ها و تیرگی ها و به خودم میبالم
من ساعت هامو برای دیدن تو میشمارم قند عسل مامان 🐥❤️
۱۹ شهریور ۴۰۴

تصویر
۸ پاسخ

سلام ماما همراهتون خانوم حوتیه؟

بسلامتی بغلش بگیری😍🤲

انشاالله به سلامتی بغل بگیریش

به سللمتی عزیز دلم هیچ چیزی توی دنبا قشنگ تر از مادر شدن نیست با تمام خستگیاش و سختیاش من دنیای مامان بودنم با هیچ چیز قبلش عوص نمیکنم خدای مهربون الهی برای هر کی دوست داره مامان بشه یه نی نی ناز بزاره تو دلش

وقتی بغلش بگیری بزارنش رو سینت قشنگ ترین ناب ترین حس دنیاست هیچ حسی مثل اون لحظه نیست مادر شدن خیلی سخته ولی ادم با تمام وجودش اون سختی رو میخواد 😍

بسلامتی گلم برای همه ی ما هم دعاا کن

😍🥹🌹😘💪🏻🫶🏻

انشالله بسلامتی خوشگلم

سوال های مرتبط

مامان آقا مهدیار💚 مامان آقا مهدیار💚 ۴ ماهگی
۲۴۰ روز از اولین سفر مادرانه ی من گذشت...
نمیتونم دروغ بگم که سخت نبود ولی واقعا برام شیرین و جذاب بود وشاید عجیب باشه که من عاشق پروسه بارداری هستم ،چرا که معجزه خدارو با گوشت و پوستم درک کردم.
خدایا ازت میخوام این ماه هم مثل ماه های قبلی که به سلامت گذشت،بگذره!خدا جونم ازت میخوام زایمان راحتی رو پیش روم بذاری تا از پسش بر بیام،خودت خوب میدونی که بدون نگاه تو‌ نمیتونستم هیچکدوم از مراحل زندگیمو با موفقیت بگذرونم و تو این مرحله از زندگیم با تمام کم و کاستی ها رضایت قلبی داشته باشم.
خدای مهربونم ازت ممنونم بابت تک تک لطف هایی که در حقم کردی و میکنی.
خدایا بابت وجود همسرم ،پسرم و تک تک‌اعضای خانواده ازت ممنونم و شاکر الطافتم.
بسم الله و این هم شروع سراشیبی بارداری من🫶
حقیقتا به قبل که فکر میکنم نمیدونم چجوری گذشت این تایم،فقطمیدونم از تک تکش لذت بردم.
استرس و نگرانی دارم برای آینده،برای مسئولیت های جدید و دلم روشنه به کمک خدا!
با تمام سختی ها از پس این مرحله هم برمیام ان‌شاءالله ✌️
مامان ... مامان ... هفته سی‌وهشتم بارداری
مادر شدن برای من یه سفر عجیب و غریبه! حالا که ۳۵ سالمه و توی ماه نهم بارداری هستم، هر روز بیشتر می‌فهمم که زندگی چقدر غیرقابل پیش‌بینیه.

نه ساله که ازدواج کردم و همیشه از اینکه نتونم خوب از پس تربیت یه بچه بر بیام، می‌ترسیدم. گاهی فکر می‌کردم شاید این کار برای من مناسب نیست و ازش فرار می‌کردم. اما حالا که به زودی قراره مادر بشم، احساساتم خیلی متناقض شده.

از یه طرف، دلم می‌خواد هر چه زودتر زایمان کنم و ببینم بچه‌ام چجوریه. اما از طرف دیگه، ترس از مسئولیت‌های بزرگ مادری منو می‌گیره. آیا می‌تونم مادر خوبی باشم؟ آیا می‌تونم بهش عشق و حمایت کافی بدم؟

این احساسات در هم تنیده، بخشی از زیبایی این سفره. هر روز به خودم می‌گم که مادر شدن یعنی یادگیری و تغییر. من الان توی این سفر هستم و آماده‌ام تا این مرحله جدید از زندگی‌ام رو تجربه کنم.

این متن رو برای خودم نگه می‌دارم تا روزی که بچه‌ام بزرگ‌تر بشه، بهش بگم که حتی مادرها هم گاهی از ناشناخته‌ها می‌ترسند، اما عشق و امید همیشه راه رو روشن می‌کنه.🥲🥲💙💙💙
منتظرتیم کوچولوی من🤰🤱
به امید روزی که همه ی خانوم های چشم انتظار مادر بشن🫂❤️