خانمها میشه واسم دعا کنید ماهم یک الونک یک خونه کوچیک حتی اجاره کنیم واقعا دیگه خسته شدم واقعا دیگه دلم میخواد بمیرم هر روز هر روز مادرشوهره بد زاتم دستمال میگه بکن خونرو یک خونه بزرگ 200 متری و با کلی گل و دکوری و میزو مبل فقط میگه دستمال کن به خدا دوهفته اس هر روز دارم کار میکنم اصلا نمبزارن من نفس راحت بکشم خدایا بمیرم راحت شم انقد عزاب نکشم 😔😔😔😔😔😔😔😔😔
#بارداری
#بارداری
#بارداری
#بارداری
#بارداری

عزیزم
الان شما باید متوقع باشی چرا احساس اضافی بودن میکنی
وظیفه پسرشونه تورو تامین بکنه برات خونه میگرفت
بیعرضگی شوهرتو چرا تو باید تا انشو بدی؟؟
اتفاقا مثل خودشون باهاشون برخورد کن
شوهرت خونه نتونسته برات فراهم کنه.پس حمالی مادرشو خودش بکنه

عزیزم بسپر فقط به خدا
من نمیدونم شرایطت چطوری من خودم نزدیک ۲ سال با مادرشوهرم زندکی کردم تا خونمون آماده بشه هی اصرار میکردن بچه هم بیار گفتم بمیرین هم من تا خونه خودم نرم بچه نمیارم و نیوردم

عزیز دلم بنظرم برو خونه مادرت یه مدت نیا شوهرتم اومد دنبالت بگو تا خونه نخره نمیری

مادرشوهرا همینجورین گلم.من تازه ۸ هفته ام بود بخاطر جنگ رفتم شهرستان انقدر از من کار می‌کشید با اینک میدونست خطر سقط هست.مرده شورشونو ببرن.انشالله یه خونه کوچیک هم شده حتی قدیم ساخت اجاره میکنی راحت میشی

ینی نمیگه تو بارداری نباید کاری کنی شوهرت چیزی نمیگه ؟ اگه برا بچه اتفاقی بیوفته اونوقت بازم مقصر تو میشی که

با شوهرت حرف بزن
آروم جورى كه عصبى نشه
بايد اون به فكر خونه باشه

عجب مادرشوهر نفهمی

منم خونه ی مادرشوهرم زندگی میکنم و اذیت میشم . از اولش به زور همسرم منو آورد اینجا. خودمون خونه داشتیم ولی قبل از عروسی خونه رو اجاره داد و اومدیم اینجا. یه اتاق تو سالنشون بهمون دادن . هر روز نوه ها و بچه هاشون میان اعصاب برام نمونده . انقدر سر و صدا انقدر دخالت دیگه نمیکشم واقعا . یه راهرو هست اگه در راهرو رو ببندی که صدا نیاد ناراحت میشن . خلاصه که دعا کنید سریع تر بریم خونه ی خودمون . حاضرم طلا بفروشم وسایل بخرم بریم فقط . دعای مادر باردار قبول میشه
دعا کنید برامون

منم همینطور مادرشوهرم هی کار میخواد ازم نان درست میکنم غذا وهمه چی

ان شاءالله سال بعد این موقع تو خونه خودتون باشید عزیزم حق داری زندگی باخانواده همسر سخته بخصوص توی بارداری که حساس ترم میشیم

برم خبر مرگم دستمال کنم 🥲

🥲🥲🥲

چرا انقد اذیت میکنن زن حامله رو

با شوهرت صحبت کن بگو حتی ی اتاق هم شده بگیره تورو ببره
خب داره میبینه تو در عذابی چرا ی تکون ب خودش نمیده

درکت میکنم منم همینطور بودم اوایل زندگیم .خیلی سخته واقعا زندگی باخونواده شوهر انشالا به حق امام حسین بزودی زود مستقل بشی و خونه زندگی خودتو داشته باشی عزیز دلم

الهی بگردم عزیزم
منم به روش دیگه همین عذاب میکشم نمی‌دونم چه گناهی کردم

نکن قشنگ برو تو اتاقت درو ببند