۱۰ پاسخ

خسته شده بچه دگ از مشهد اومدید بابلسر

عزیزم توی سفذ باید حواستون ب خواب و‌استراحتش باشه اگر‌تنظیم شد خوابش خوراکشم اوکی میشه

من خونه مامانمم کوفته برمگیردم مسافرت ایقده گفتن بریم گفتم اصلا

من دخترم ومیبرم مسافرت حال میکنه ۱۷روزگی رفتم شمال ۶ماهگی رفتم ابادان وبرگشتم ۷ماهگی مشهد باز یسال ونیمی اهوازو چندشهردیگه کلا مسیرایی که رفتیم دوربود بچه خوبی بود اذیت نکردفقط بدیش اینه توماشین نمیخوابه برعکس بچه هادیگه این راه طولانی روهی بایدباهاش بازی کنی یا یه چی بدی بخوره هی میادجلوعقب وگرن گریه نمیکنه و نمیگه بریم خونه دوس داره بگرده

آره من بچه ها رو بردم با ابجیم و مامانم مشهد یکی قهر می کرد می رفت بیرون یکی با پسر ابجیم درگیر میشد کوچکه که گریه می کرد گوشمو کشیدم با بچه و بدون بالاست جایی نرم

من یه ماهه و چند روزه خونه نادرمم هتل و بیرون نیست ینی مثل خونه راحته ولی کوفتم شده کوفت همیشه همینه هر ۶ ماه یه بار میام زهرمارم پیشه برمیگردم یا غذا نمیخوره یا مریض میشه یا نمیخوآبه الان انقد خسته ام که دلم‌میخواد زودتر برگردیم خونه

یکسالگیش رفتیم مشهد سه نفری همونموقع داشت دندون در می‌آورد نابود شدم ، برا ماه محرم هم رفتیم شهرستان خیلی بهونه گیر شده بود تا ۲،۳،۴ شب بیدار بودیم

پسر من وقتی یه سال و دو سه ماهه بود رفته بودیم کرج شوهرم کلاس داشت،،ما خونمون بزرگه،اونحا هتل رفته بودیم یه اتاق کوچیک بود ،که یه تخت دو نفره داخلش بود و همه جارو گرفته بود جا نداشت که آزاد باشه،،یعنی پسرم بلایی سرمون آورد که ساعت هفت شب رسیدیم اونجا تا ساعت ده یسرههههه فقط گریه شدیددددد،هرکاری کردیم نموند،دو روز تو راه بودیم تا رسیدیم کرج،ساعت ده شب کاری باهامون کرد که برگشتیم دو روز تو جاده رفتیم دو روز هم برگشت،شوهرم هم کارشو انجام نداد،بعد از چند ماه دیگه تنهایی رفت کلاسشو

بلهعع دو هفته پیش رفتم کرمانشاه تا رسیدم تب کردن و مریض شدن. هیچی نمیخوردن فقط گریه
دیگ نمیرم تمامممم

قسم خوردم دیگه مسافرت نیام

سوال های مرتبط

مامان فندق مامان فندق ۲ سالگی