کااارد بزنین خونم درنمیاد، خیلی از دست مادرشوهرم عصبیم، هررر روز میاد هی بچمو بغل میکنن بادخترش بغلی شده، دیشب شوهرم ب خواهرش گفت راه نبرش بغلی میشه زنمو اذیت میکنه گفت عب نداره خودم میام نگهش میدارم تا نیم ساعت راه میبردش، باز امشب دوباره راه میبردش بهش گفتم توروخدا بغلیش نکنین کمر دردم دیگه گفت عب نداره خودم نگهش میدارم گفتم مگه همیشه پیش مایی ک نگهش میداری، باز ۵ دقه ب راه بردنش ادامه داد ب مادرشوهرم گفت تشکو باز کن بذارمش اونم گفت نه راه ببرش هوا بخوره، خواهرشوهرم گفت نه بذارمش ک مامانشو اذیت میکنه بعدا گفت نه عب نداره راه ببرش.... یعنی اقد عصبیییییی شدم ک حد نداره، فهمیدم داره باهام لج میکنه، خیلی رواعصابمه یکسره میگه بچرو اینکار کن اونکار کن، زن بدی نیس ولی بدم میاد هی بهم‌میگه چیکار کنم، خودم بلدم چکار کنم چکار نکنم خیلی رومخمه، جوابشم غیرمستقیم میدم فایده نداره، بچرو ازخودش میدونه، زن خوبیه خدایی کار داشته باشم کمکم میده اما اعصابمو خورد میکنه یکسره بچمو برمیداره بغل میکنه راه میبره، امشب واقعا از دستش کفری شدم انگار ن انکار دارم مستقیم میگم بغلیش نکنین😑

۹ پاسخ

چرا اینکاراشونو از عشق و محبت و صمیمیت و دوست داستن نمی دونید؟؟
اگه مادرای خودتونم اینجوری بگن باز حرصتون ازشون میگیره یا میگید عیب نداره مادرمه دلسوزمه !
کاش مادر شوهرای ما اصلا یه روز بیان خونمون کمک .
والا مادرشوهری که بیادسرکشی و کمک رو باید احترام گذاشت اونم مادره نسنیدی میگن بچه بادومه نوه مغز بادوم؟؟؟ خب مثل بچه ی خودش نوه ش هم براش عزیزه و حس مادرانه دارن به نوه ها . باید درک کرد و بی احترامی نکرد (حتی پشت سر )

مثل منی که😭😭😭اوففف

دقیقاااااا منم همین مشکل و دارم حسنا که کوچولو بود چند بار بردمش خونه مادرشوهرم اینا هر دفعه ایراد گرفتن یه بار چرا یقه لباسش تنگه یه بار چرا کش جوراب رو پاش رد انداخته یه بار چرا. توربان سرش کردی اذیت میشه دیکه من به همسرم گفتم خودم میدونم چیکار کنم و چی بچه رو اذیت میکنه هی بهم میگن ناراحت میشم فک کنم بهشون گفته چون چند وقته که چیزی نمیگن گیر نمیدن دیگه

وای مادرشوهر منم همینه، وقتی میاد جرئت نمیکنم بچه رو بغل کنم تا شیر میخوره سریع میاد از بغلم میگیره
بعد یه سری کارارو‌که غیر مستقیم میگم انجام نده بازم انجام میده، امروزم از صبح اینجاست یه کارایی کرده که دارم دیوونه میشم از دستش

وای من فکر کردم فقط مادرشوهر خودم اینجوریه.
دقیقا منم هرکاری میگم برعکسشو‌‌ می‌کنه یا هرکاری دلش بخواد می‌کنه اصلا ازم چیزی نمی‌پرسه . انگار بچه خودشه منم حرصم‌میگیره ازش.
تازه هی میگه میام بچه رو میبرم چند روز پیش خودم

مادر شوهر منم همینطوره خودشو همه کاره بچم می‌دونه خواهر شوهر ب زوربچه رو از بغلم در میارع

همشووون همینن همشووون
منم هرچی گفت تا الان یا محل نمیدم
یا جوابشو یجوری میدم تکرار نکنه🤭😬

عزیزم منم همین مشکلو داشتم بچه رو بغلی کردن انداختن به جون من رفتن من موندم و یه عالمه کار و یه بچه که فقط بغلم گریه کرد

چقدر بی ادب...بچه توئه نه بچه اون‌که...😳😳

سوال های مرتبط