من فکر میکنم بچه داری توی دوره ی ما علی رغم امکاناتی. که داریم سختتره
فضای مجازی مرتب ما رو درگیر باید و نبایدهایی کرده که توی دوره های قبل اموری کاملا عادی بوده
مثلا تلویزیون دیدن؛من خودم اجازه نمیدم بچه م تلویزیون ببینه ولی مگر خود ما چجوری بزرگ شدیم؟من یادم نمیاد هیچ بچه ای رو در دوره ی ما منع میکردن از تلویزیون دیدن!کدوم یکی از ما مشکل خاصی بابت این قضیه پیدا کردیم که انقدر در شبکه های اجتماعی وحشتناک راجع بهش حرف میزنن؟
یا مثلا شروع غذای کمکی و نحوه ی غذا دادن!اکثر ما با همون فرنی و غذای سفره غذا دادن رو بهمون شروع کردن ولی الان یکی میگه با سبزیجات باید شروع کرد یکی میگه کربوهیدرات یکی دیگه یه چیز دیگه میگه کلی ظرف و ظروف تبلیغ میشه برای بچه ها،که فقط داره مصرف گرایی رو رواج میده
و هزاران مثال دیگه که ما مادرهای جدید رو سردرگم و استرسی کرده
شاید برای همین بوده که در گذشته بچه ی زیاد داشتن با کمترین چالش ولی ما از پس یکی هم با خستگی برمیایم😁

۱۱ پاسخ

من که خودم درگیر فضای مجازی نمیکنم

وای گل گفتی دختر بخدا من دیگه گیج گیجم میگم کاش اصلا اینستا و فضای مجازی نداشتم

وای واقعا بخدا من اصلا وسواسی شدم و دچار استرس

حرفتون درسته و منم موافقم منم همیشه میگم ما تلویزیون می دیدیم هیچیمون نشد نه خنگ شدیم نه چیزی هر چیزی حد داره که حدشو‌باید رعایت کرد من اصلا نمیذاشتم ببینه ولی جدیدا روشن می‌کنم اون موقع که اصلا نمیذاشتم همش هرجا تلویزیون بود سر میگردوند که ببینه الان تلوزیونو روشن می‌کنم چون دیده منعی نیست اون روشنه شاید گاهی در روز شاید ۱۵ ربع اونم تیکه تیکه نگاه کنه وگرنه اصلا درصورتی که خودم از قصد دائم روشن میزارم که صدا توی خونه باشه

تاحدی حرفتون درسته اما درباره تلویزیون نسل ما هیچ کدوم انقد تلویزیون ندیدیم یا حداقل تلویزیون ها به این شکل نبودن، با این ابعاد و نزدیکی و نور و.... تا این حد هم همه تلویزیون نمی‌دیدن اما درکل قبول دارم واقعا بعضی چیزها رو شرایط الان برای ما سخت کرده

وای حقیقته👌

وای واقعا یه موضوع نرمالی مثل شیر خوردن بچه ها آنقدر چالش داره وای به حال بقیه چیزها

واقعا درسته حرفت

من سال ۸۳ و ۸۶ دوتا پسرام بدنیا اومدن فضای مجازی نبود
این استرسها هم نبود
که اینو بدید اینو ندید
هر دوشونم تی وی میدیدن
بچه هامم هم باهوش هم سالمن
الان یکیشون دانشگاه مهندس عمران یکیشونم امسال کنکور میده
الان این سومی هم که معجزه خداس همین مدل بزرگش میکنم

حق...

کاملاااااع قبول دارممممممم

سوال های مرتبط

مامان جوجه مامان جوجه ۱۰ ماهگی
اون چیزایی که برای غذا خوردن بچه ها به نظرم مفید بود

نظرتون چیه؟!.

از غذا خوردنش لذت ببره، بده خودش بخوره
به چندتا نکته ما مامانا همیشه باید یادمون باشه
تا قبل از یکسالگی ما زیاد نباید به فکر سیر کردنشون با غذای کمکی باشیم

باید بذاریم بچه ها بافت غذا رو احساس کنند و لمس کنند و با غذا ارتباط بگیرن

هیچ بچه ای بد غذا نیست ما اونا رو اینجوری میکنیم

یه هفته یه غذا رو نباید تکراری بدیم

از شیرین کننده هایی مثل شکر و نبات نباید استفاده کنیم

بچه ها باید جای مشخص برای غذا خوردن داشته باشن

حتی اگه می‌ترسیم که مواد جامد بهشون بدیم، همون حریره و فرنی رو هم باید قاشق بدیم دستشون تا خودشون هم بخورن یا ظرف رو بذاریم جلوشون تا با دست برن تو ظرف بعد انگشت های خودشون رو بخورن

برای اینکه یاد بگیرن جویدن رو باید بشینیم جلوشون با اغراق تمام غذا رو بجویم
هراز گاهی هم مثل زمانی که تو گلو گیر می‌کنه، لقمه رو تف کنیم تا یاد بگیره(اگه غذا جامد هست)

ترجیحا زمانی که اعضا خانواده دارن غذا میخورن باید غذای بچه رو هم بیاریم.

مدام دستمال دستمون نباشه که بخوایم صورتش رو تمیز کنیم.

اگه غذای جامد میدیم هم مدام انگشتمون رو نبریم تو حلق بچه

عق زدن یه چیز کاملا طبیعیه
مامان دخملی (آوینا) مامان دخملی (آوینا) ۷ ماهگی
نکاتی که دکتر برای چکاپ و شروع غذای کمکی توی ۴ماهگی دخترم گفته
۱.مهم ترین نکته توی شروع غذای کمکی اینه که بچه قشنگ بتونه گردنشو بگیره اگه هنوز گردنش شله نمیشه واسش غذا کمکی شروع کرد
۲.دکتر گفت به مطالب اینستا دقت نکنید و همه چیز رو علمی پیش برید هفته اول رو با لعاب برنج شروع کنید آرد برنج خوب تهیه کنید و بزارید با اب بپزه قشنگ روز اول یه قاشق روز دوم دوقاشق و روز سوم سه قاشق و بعدش هم میکنید سه قاشق صبح سه قاشق عصر
۳. دقت کنید که غذای کمکی تا بچه ۶ ماهه نشده به هیچ وجه نباید جای شیرو بگیره و بچه باید به همون روال قبل شیر بخوره و فعلا فقط با مزه ها آشنا میشه و بین شیرش چیزی میخوره
۴. واسه دخترم قطره آهن و مولتی شروع کرد و گفت مرکز بهداشت میگه از ۶ ماهگی ولی ما وقتی وزن بچه دوبرابر وزن تولدش میشه اصولا واسشون شروع میکنیم
۵. هفته دوم شروع غذایی گفت کمی بادوم به لعاب برنج اضافه میکنیم که بشه حریره و از هفته سوم میوه واسش شروع میکنیم مثل سیب موز و هلو و میوه هایی که میشه پخت رو مثل همین سیب و هلو میپزیم و پوره میکنیم بهش میدیم واسه ماه اول تا همینجا گفت کافیه و باید بعد از یک ماه چکاپ بشه وزنش چون بعضی از بچه ها با شروع غذای کمکی وزنشون افت پیدا میکنه
۶. پوره های سبزیجات مثل هویج و کدو و این چیزا  نفخ بیشتری داره و زود واسه بچه نباید شروع بشه از ماه دوم گفت این چیزهارو اضافه میکنیم و روند اضافه کردن مواد غذایی سریع تر میشه
۷. توی این ماه ها گفت بچه تقریبا کامل همه چیز و متوجه میشه خیلی باهاش صحبت کنید حتی گفت در حین کارهای خونه باهاش صحبت کنید مثلا بگید مامانی داره غذا میپزه الان داره پیاز خورد میکنه حرف زدن با بچه توی روندتکاملی خیلی اثر داره