شوهر من کاری به رفت و آمدم نداره
اتفاقا یه وقتایی دلم میخواد حساس بشه روم
مستقل بودن یه نعمته
ولی خب سختی دارع عزیزم
من بعضی وقتا از هفت صبح تا شش غروب کار میکر م بعدش میومدم خونه شام و ناعار درست میکردم شوهرم مهمون دعوت میکرد همش ....
اینام در نظر بکیر ببین میتونی
فک کنم از اول گوش به فرمان بودین عزیزم
من همون اول آشنایی گفتم محدودیت برام معنایی نداره و شدیدا لجبازم
یه چیزی رو مخالفت کنی حتما انجامش میدم
شرط و شروطمو گفته بودم بهش و تا الانم هیچ محدودیتی ندارم
حس خاصی هم ندارم گلم چون اینا حق طبیعی هر آدمیه
عزیزم بقیه رو چیکار داری زندگی کسی رو ب باخدت مقایسه نکن هرکی ی سختی داره
تنها تو نیستی سختی داره
درست میشه ب مرور زمان
بعضی از مردا دوس ندارن جایی برن
عزیزم نزار انقد زور بگه و محدودت کنه
ی چیز عادیه
بنظرم از اول هر جور رفتار کنید مرد میفهمه ک باید اون جوری باشه
مثلا من از خونه پدری عادت دارم پول تو جیبی بگیرم ماهیانه
برا خودم فقط ن خریدای خونه
این عادت تو زندگیم هست از همون اول شوهرم میدونست خودش هر ماه پول میزنه ب حسابم برا ارایشگاه لباس نت این چیزا
واقعا حس خیلی خوبیه حس میکنم
حالم گرفته بدجور💔😭
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.