مامانا لطفاً اگه تجربه مفیدی دارین درباره سوالم جواب بدید...
وقتی می‌رید خونه مادر شوهرتون و بچه های خواهر شوهرتون و برادر شوهرتون با بچه تون بازی نمی‌کنن
حرصش میدن یا باهاش دعوا میکنن و کتک کاری میکنن
شماها چیکار. میکنید
من دلم میسوزه برا بچه ام خیلی ناراحت میشم قیافه ام هم تابلو میشه ک ناراحتم
چند روز پیش بچه خواهر شوهرم ک همسن پسرمه س بار پسرمو زد من هیچی نگفتم بار آخر رفتم لپشو یواش کشیدم گفتم پسرمو نزن اونم یهو جییییغ و داد ک زندایی منو زد .... حس کردم خواهر شوهرم ناراحت شده بعدش با جاریم نموندن برا شام و رفتن
مادر شوهرمم گفت بهتر بزار برن بچه هاشون اذیت میکنن
البته خواهر شوهرم با من رابطه اش خیلی بهتر ه تا جاریم
البته همیشه پسر خواهر شوهرم با پسرم دعوا میکنن و هولش میده اذیتش می‌کنه ولی پسرم دوستش داره
منم اکثر وقتا ب رو خودم نمیارم میگم بچه اس اونم با اینکه پسرمو اذیت میکنه
اما اون روز واقعا عصبی شدم از دستش
بنظرتون من بیشتر حق داشتم ناراحت بشم یا خواهر شوهرم

۶ پاسخ

عزیزم وقتی بچتو میزنه بهتره ساکت نشی، نه که دعوا راه بندازی ولی مثلا: عه عه آقا فلانی چرا پسرمو هل میدی شما باهم دوستید بهتره باهم بازی کنید مگه تو دوست داری پسرم تو رو بزنه؟

من خودم از بچم دفاع میکنم و تذکر میدم و مادرشم تذکر میده حتی همسرمم ببینه زود ب بچشون تذکر میده که این بچس و اذیت نکن

بچه های خواهر شوهرام اکثرا بزرگن فقط یه خواهر شوهرم پسرش 4 سال از پسر من بزرگتره اونا راه دورن سالی یه بار میان خونه مون خدایی نه پسرش اذیت میکنه و نه مادرش اونقدر نفهمه که بچه اش اذیت کنه و چیزی نگه حتما تذکر میده

من سرپسرم رفت وامدو باخواهرشوهر بزرگم قطع کردم ولی اصولا من تودعواشون دخالت نمیکنم شوهرم خودش حسابشونو میرسه ولی خدایی خواهرشوهرای دیگم بچه هاشون خوبن دعوا میکنن ولی نه درحدزدوخورد چون پسرم کوچیکتره حواسشونم هست زیاد کاریش ندارن

منم گرفتار همین موضوع هستم با ابن تفاوت که اونا ۱۰ سالشونه این آنقدر دوسشون داره همش دنبال توماس اونام اینجوری ،،به شوهرم سپردم بقیه هم میبینن طرف پسرمو میگیرن اما بازم یواشکی کارشون میکنن

عزیزاگرخواهرشوهرت به بچش هشدارنداده چیزی نگفته حق باخودته یعنی چی بچه بی دفاع روبزنه

سوال های مرتبط

مامان فندق مامان فندق ۴ سالگی
سلام مامانا
شما برا تربیت جنسی بچه هاتون چیا بهشون گفتین؟
من جاهای خصوصی رو گفتم و این که نباید کسی ببینه و دست بزنه و از این حرفا
دخترمم خیلی رعایت میکنه
دیگه نمیدونم چیا باید بهش بگم
دو روز پیش خونه پدر شوهرم بکدیم پسر خاهر شوهرم که وقیقا همسن دخترم هس هم بود با دخترام بازی میکردن تو حیاط خودمم از پششت پنجره حواسم بهشون بود یه لحظه حس کردم پسره داره میگه فلان جام رو بیرون آوردم (دقیقا اسم الت تناسلی مرد رو اسم واقعیش رو) بعد من گفتم شاید بد متوجه شدم ولی دو سه بار شنیدم و زود نگا کردم ببینم چه خبره دیدم چیزی ده نمیگه و بازی میکنن گفتم شاید بد متوجه شدم دیگه حواسم بهشون بود تا این که یک ساعتی بعدش دیدن واقعا داره هی میگه فلان جات رو بیار بیرون اینقددد عصبی شدم جوری که دخترام متوجه نشن رفتم بهش گفتم اگه از این حرفا بزنی نمیزارم بازی کنین
خیلی خیلی پسر بی ادب و پر رو و گستاخی هست با هیچ کس صلاح نمیره منم اصلا نمیزارم همو ببینن ولی اون روز اتفاقی شد
بعضی خونواده ها از جمله بابای همون بچه اینقد بی فرهنگن که فکر میکنن چون پسر هس دیگه مجازه هر چرتی بگه تشویقش هم میکنن
حالم ازشون بهم میخوره