مامانا تشنج‌بچه ها چه جوریه؟؟؟

خونه رو ریختم بهم که تروتمیز کنم البته یه اتاق رو...
دایان چشمش به تشت حمومش افتاد هی میکشید میاوردش میگفت بریم حموم گفتم مامانی الان نه بعدا!!!
تایم خوابشم بود گفتم بیا توی اتاق لالاکنیم
باتشت اومد وشروع کرد به جیغ وداد وگریه کردن که بریم حموم
منم خیلی آروم بهش گفتم بیا لالاکنیم مامانی بعدا میریم...
بغلش کردم
۵تا۱۰ دقیقه یه جیغ ودادی میکرد که خدامیدونه بالاخره اروم شد و خوابید
گذاشتمش روی تخت خودمون کنارش دراز کشیدم
غلت خورد اومد چسبید به من ...
بعداز نیم ساعت تکون خوردم یهو بیدار شد
دوباره شروع کرد به گریه کردن و خودشو سفت کردن و داد وبیداد
هرچی قربون صدقه اش رفتم حرف زدم فایده نداشت اصلا نمیدونم چرااینجوری کرد!!
بغلش کردم اوردم توی سالن راه رفتم همچنان جیغ میزد طوری جیغ میزد صداش میگرفت
پوشک نبود یهو جیش کرد روم
منم بردمش توی حموم گفتم یه دوش سریع بگیریم
گذاشتمش زمین ،ایستاده بود دیدم میلرزه تمام تنش
حتی صورتش هم...
خیلی ترسیدم
نمیدونستم واقعاچیکارش کنم
گفتم نکنه تشنج باشه☹️

۱۰ پاسخ

الهی عزیزم بچه سردش شده دیگه هوا خنک شده قبل اینکه ببریش حموم حمومو گرم کن

نه عزیزم چون جیش کرده سردش شده لرزیده

لرز کرده خب عزیزم

لرز کرده پسر منم یه بار تو حموم اینجوری شد
خدای نکرده اگه تشنج بود چشماش میرفت و میفتاد زمین

هواخنک شده سردش شده استین بلندشلوارتنش کن

تشنج دست وپای بچه یهوچوب میشه چشامیره من یکی دومورداطرافم دیدم اینجوری بود

نه نگران نباش
با گریه خوابید اون گریه موند بهش واسع همین با گریه پاشد و جیغ زد و جیش کرد سردش شده
گرم نگهش دار بهش یکم شیر گرم یا غذا بده بخوره شاید ضعف کرده طفلی

نه نگران نباش چون خیلی جیغ زده اینجوری شده
چیزی نیس یکم اب قند بهش بده

نه سردش شده احتمالا لرزیده

شاید لرزش کرده

سوال های مرتبط

مامان نیکی خانم مامان نیکی خانم ۲ سالگی
پیرو تاپیک قبلی
دیشب نیکی ساعت ۸ خوابید بر خلاف شبای دیگ زود خوابید چون بعدازظهر نخوابیده بود ساعت ۱۱ آوردمش تو هال مثل هرشب گذاشتمش تو رختخوابش شیر خورد خوابید منم رفتم تو اتاق (تو اتاق رو تختش نمیخوابه ماهم بخاطر اون تو هال میخوابیم)همینک نشستم دیدم بیدار شد سرحاال بود انگار خوابشو کرده بود ب باباش گفت مامان رفت مدرسه؟اونم گفت اره گفت پس آب بده
اب داد و کلی پیش پیشش کرد و رو پا گذاشتش هی نق میزد مامان مامان یهو اروم میشد حرفای عادی میزد منم پشت در قایم شده بودم تا اینک بعد نیم ساعت دیدم صداشون نمیاد منم دراز کشیدم تو اتاق ولی در باز بود یهو پاشد مامان مامان کردو همسرم بغلش کرد و راش برد یهو تو تاریکی منو دید گفت عه مامان هست و...همسرم گفت نه مامان نیست رفته مدرسه باز هی نق میزد و اروم میشد گاهیم گریه بلند و بد میکرد نیم ساعت دیگ هم گذشت تو اون تایم همش با خودم فک میکردم من اگر بخوام شیرشم قط کنم باید بغلم باشه نمیشه که همزمان من هم از خودم محرومش کنم هم از شیر جفتش براش خیلی سخت میشه بخاطر همین از اتاق اومدم بیرون و بغلش کردم تا ده دقیقه محکم بغلم کرده بود و فشارم میداد بعدش گفت جی جی بده و خوابید تا صبح قبل رفتنم تو خواب بهش شیر دادم و رفتم گفتم یوقت بد قلقی نکنه مادرشوهرمو اذیت کنه خیلی گریه کردم با هر اشکش اشک ریختم و تصمیم گرفتم یهو باهم قط کنم چن وقته دارم سعی میکنم بهش کم شیر بدم ولی انگار ولعش بیشتر شده و بیشتر میخواد و میخوره حالا مدرسه تموم بشه یکاریش میکنم
مامان دلسا و تودلی🥰 مامان دلسا و تودلی🥰 ۲ سالگی
اولین روز از شیر گرفتن به پایان رسید😁
صبح که دیگه بیدار شد اخرین وعده ی شیرشو خورد
بهش صبحونه دادم بعدش هی نق زد که شیر میخوام سر سینم چسب برق زدم گفتم می می اوخ شده درش اوردم نگاهش کرد گفتم بیا دست بزن ببین اوخ شده دیگه رفت اون طرف نشست و باز نق نق کرد تصویری زنگ زدم مامانم یکم حرف زدیم با مامانمم دردودل کرد که می می اوخ شده بهشم نشون دادیم😀
خلاصه بهش میوه دادم خورد یه یک ساعت بعدش نهارش دادم و از خونه رفتیم بیرون خونه مادر شوهرم اونحا هم چند بار نق زد که شیر میخوام گفتم می می اوخه یکم که نق زد بعدش بهش یه خوراکی یا میوه میدادم
بهتر میشد یادش میرفت دیگه عصرش خیلی داشت بهونه میگرفت بردمش تو حمام اب بازی کرد یه نیم ساعتی سرش گرم شد اومد بیرون تا یکی دو ساعت اوکی بود باز شروع کرد ارونحا اومدیم بیرون رفتیم خونه مامانم(خونه ی مادر شوهرم و مامانم به هم نزدیکه)دیگه اونجا یکم بازی کرد بستنی خورد قبلشم بهش شام داده بودم
تا ۱۲ که اومدیم خونه اومدیم تو اتاقش یکم با اسباب بازیاش بازی کردیم دیگه گفتم بخوابیم هی می می کرد گفتم اوخه گیجه خواب بود دیدم خیلی نق میزنه توی عصاری خوریش میوه ریختم اومدیم توی تشکش یکم اونو خورد یکم زدم پشت کمرش و خدا را شکر خوابید
حالا دلسا وسط شب بیدار میشد همیشه ببینم امشب چی میشه🤦🏻‍♀️
انشالله بگذره زودتر
سینه هامم سنگین شده یه بار دوشیدمش باید برم یکم دیگه بدوشمش که سبک بشه کمی