۳ پاسخ

حس میکنم زندگی یکنواخت شده خسته کنندهست

منم همینجورم بخدا.... با چند نفر هم اینجا دوستم اونان اینجورین

منم همش خونم
کم کم حس میکنم افسرده شدم
نمیدونم چرا یه مدته زیاد خستم
فقط میخوام شب بشه دخترم بخوابه
روزا خیلی کسل کنندن شده برام نمیدونم چرا
اینقد گناه دخترم میشم
میگم چ مامان بدی داره
نمیدونم شاید چون تنهام
دست تنها کسیو ندارم تو شهر غریب

سوال های مرتبط