ای خدا این دختر من هرروز یه بهانه داره برا گریه کلافه می کنه ادمو خودش اصرار کرده تختشو بردیم اتاقش الان یه روز درمیون میاد اینجا تخت ما هم کوچیکه هی می برم تختش دوساعت بعد باز میاد موقعی تختشو بردیم گفتم بچه جان اینو دیگه ببریم نمیشه دوباره بیاریما سخته باز کردن و بستنش گف نه من مگه ترسو ام بیام پیش شما میگم الان چرا میای همش میگه میام خودشم نمی دونه الان باباش گف کار داره پذیرایی گف تا من بیام بخوابه بعد ببرم تخت خودش قبول کرده ولی می دانم نصف شب باز بیدار میشه میاد

۱ پاسخ

دختر من بعضی شبا میاد، هم دلم نمیاد نذارم بیاد هم واقعا جامون کم می‌شه.

مقالات مرتبط

چگونه کودک را از پوشک بگیریم
چگونه کودک را از پوشک بگیریم ؟+ فرآیند سه روزه
آموزش خواب به کودکان
آموزش خواب به کودکان بدون گریه در سنین مختلف
رفتار با کودک در جمع
رفتار مناسب با کودک در جمع و در مقابل دیگران
آماده کردن فرزند اول برای فرزند دوم در طول بارداری
آماده کردن فرزند اول برای فرزند دوم در طول بارداری

سوال های مرتبط

مامان آوا و تودلی مامان آوا و تودلی هفته سی‌وچهارم بارداری
مامانا دخترم یه مدت مهد می رفت خیلی خوب بود الان یه مدته نمیره اینقدر اذیت گریه و بهونه گیری داره من و شوهرمو از زندگی سیر کردم الان دوباره آوردم مهد پشت در میشینم تا عادت کنه چون خیلی وابستست حالا همش گریه می کنه میاد بیرون باهاش صحبت می کنم میره تو دوباره با گریه میاد بیرون.اینقدر هم نازشو می کشن ولی خوب مهد قانون داره و این اصلا به حرف گوش کردن بلد نیست فقط حرف حرف خودشه من که سفت وایسادم تا عادت کنه تو این گرما سه ماه هم لازم باشه میشینم پشت در مهد که عادت کنه ولی پوستم کنده میشه.یه ذره بهم دلگرمی بدید خیلی کلافم خستم همش با خودم میگم خوب اینجا گریه می کنه خونه هم که گریه داره چه فرقی داره حداقل عادت می کنه قانون رو یاد می گیره.خیلی خستم مغزم روحم جسمم😞چقدر بچه داری سخته
مشاهده ۶ پاسخ
مامان دلوین وماهلین مامان دلوین وماهلین ۵ سالگی
دلوین الان یه مدتیه خیلی جیش می کنه به خصوص از ۱۲ شب به بعد تمام شبا نصفه شب بیدارم می کنه میگه جیش دارم می برمش بعد دوباره صبح زود دوباره میگه جیش دارم می مبرمش بعد امروز از ساعت ۷ تا الان ۳ بار جیش کرده خیلی هم‌آب نمی خوره معمولیه خیلی هم تمایل به خوراکی های شیرین پیدا کرده الانم میگه کره عسل برام بیار میگم نکنه بچم دیابت کودکان گرفته باشه 😥😥؟؟؟
مشاهده ۱۴ پاسخ
مامان دردونه قلبم مامان دردونه قلبم ۵ سالگی
سلام مامانا میگم دخترم رفته بود جلسه دوساعته برا آشنایی پیش دبستان اونجا مربی داده حلقه بازی کنن دور شکم می رن از اونا بعد دخترم بلد نیست یه دونه رفته افتاده یه دختره هست از اول دیدم چقد پررو بود حرف مربی هم گوش نمی داد امروز دخترم اومده میگه مامان اون دختره بلند گف یه دونه رفت فقط ناراحت بود گفتم مگه همه تونستن گف نه بعضی ها خیلی خوب بودن منم گفتم خب تو هم نقاشی عالی می کشی اونا عکس نقاشی هاشونو مربی فرستاده خیلی سطح پایین دخترم خیلی بالاتره اینارو گفتم بهش بعد میگه کسی که باهاش دوست شدم با این دختره پررو هم دوسته گفتم خودت ببین اگه باهات مهربونم دوست مودبیه باهاش دوستی ادامه بده تصمیم بگیر
شما این جور موقع چی می گفتید واقعا سخته آدم می خواد خودش غم داشته باشه ولی دل بچه اش همیشه شاد باشه
مشاهده ۴ پاسخ
مامان دیانا و دلسا مامان دیانا و دلسا ۵ سالگی
سلام خانوما دختر من بعضی شبا یکی دو بار بیدار میشه و میاد پیش من یا میگه بیا تو اتاقم تا خوابش ببره باز برای شما تو رده سنی ۵ سال اینجوریه یا نه باهاش صحبت کردم که اگه بیدار شدی و کار خاصی نداشتی با من دوباره چشماتو ببند و سعی کن بخوابی نیا پیش،من بعضی شبا هم میاد پیشم می‌خوابه چه باید کرد شما هم این تجربه رو دارید یا فقط ما اینطوری هستیم در ضمن از ۴ ماهگی هم تو اتاق و تخت خودش خوابیده و جای خوابش جدا بوده
مشاهده ۵ پاسخ
مامان گل پسر و تودلی مامان گل پسر و تودلی ۵ سالگی
خانما تورو خدا کمکم کنید پسر من شبا تو اتاق خودش می‌خوابه خیلی وقته ، هیچ وقتم مشکلی نداشته ، شبا ساعت ده و نیم میبرمس تو اتاقش براش قصه و لالایی میگم بوسش میکنم و با هم حرف می‌زنیم ، دیگه ساعت یازده خواب بود ،بعذس دیگه من میومدم تو اتاقم ، خودش هم میدونین که وقتی خاوبس می‌بره من میام تو اتاقم و هیچ مشکلی نداشت ، الان سه چهار شبه نمی‌دونم چش شده همین کارارو براش میکنم اما میگه خوابم نمی‌بره ،بلند میشه گریه می‌کنه میگه خوابم نمی‌بره بیام تو اتاق شما ، دو شب بردمش تو سالن با هم جا انداختیم خوابیدیم ولی دیدم اینجوری نمیشه ، باباشم باهاش صحبت کرد که باید مثل همیشه هر کسی تو تخت خودش بخوابه ، اونم قبول کرد اما دوباره شب که شد ماجرا شروع شد ، الان دو ساعت آوردمش تو تختش ،هر از چند دقیقه یه بار بلند میشه میشینه میگه من اگر بخوابم تو نری ها ، تو بمون ، مشکلم اینه اگر هم بگم باشه دو باره ساعت سه صبح بیدار میشه با گریه میگه کجایی ، منم از بس نشستم پایین تختش خسته شدم خودمم خوابم میاد عصبانی شدم خیلی دعواش کردم گفتم می‌خوام برم تو اتاق خودم اونم خیلی گریه کرد ولی مجبور شد قبول کرد ،حالا هم فکر کنم خوابیده ، ولی خیلی نگرانشم ، نمی‌دونم چش شده ؟اصلا اینطوری نبود
مشاهده ۱۲ پاسخ
مامان رکسانا مامان رکسانا ۵ سالگی
سلام مادرا من سه روز دیگه 40 روز میشه که از زایمانم می گذره تا دو روز پیش خونریزیم قطع شده بود ولی باز شروع شده مثل پریودی خون قرمز مایل به سیاه ولی کش دار ازم میاد نمی دونم پریود شدم یا برا سزارینه که همینجوریه ؟ لطفاً راهنماییم کنید
مشاهده ۲ پاسخ
مامان 🩷فرزاد،پناه🩵 مامان 🩷فرزاد،پناه🩵 ۵ سالگی
سلام خانوما دختر من یه هفته بستری بود هم بخاطر زود دنیا اومدن هم زردیش سه شنبه دکتر آزمایش گرف گف زردیش نه و مرخص کرد حالا بنظرم صورتش زرده باز شنبه میبرم دکتر ولی میترسم باز بستری کنه جز دارو و دستگاه راه حلی داره
مشاهده ۱۱ پاسخ
مامان آیلین بانو مامان آیلین بانو ۵ سالگی
سلام.دختر من پیش دبستانی میره همش گریه میکنه میگه باید بیایی باهام سرکلاس بشینی یه هفته اول خوب بود من بیرون کلاس بودم معلمش گفت برو خونه من رفتم وقتی اومدم دیدم دخترم کلی گریه کرده و از اون روز دیگه نموند خودش تنها همش باید من باهاش برم سرکلاس.شبا ک‌ میخواد بخوابه با استرس میخوابه همش میگه قول بده بهم فردا در باهام میای .نمی‌دونم چکارش کنم دیگه خسته شدم با جایزه و این حرفا هم خوب نشد میگم ببرم بذارش گریه هم کرد نرم پیشش تا آخر زنگ برم دنبالش میترسم بدتر بشه.لطفا اگه کسی مشکل منو داشته راهنمائی کنه.
مشاهده ۱۲ پاسخ
مامان عشق مامان مامان عشق مامان ۵ سالگی
سلام مامانا، دوستش روز پیش دخترم با دوستش بازی می کردند یهو اتاق بغلی اهنگ تولد میزارن دوستش می خواد ببینه تولد کیه ، دخترم رو هول میده ، دخترم با صورت میخوره زمین دندون جلوش می خوره به زمین و الان دو روزه درد داره نگاه کردم دیدم خدا رو شکر خون نیومده ، نشکسته ولی ضرب دیده ، به زبان دوستانه به مامان دوستش گفتم ولی حالا دیگه شده ، از غصه نمی دونم چی کار کنم، برای دخترم وقت گرفتم ببرمش دندونپزشک ولی خیلی ناراحتم ، نکنه لق شده باشه ، دختر من خیلی تو داره بدبختی ، اگر درد هم داشته باشه به روی خودش نمیاره، خیلی احساس گناه می کنم که چرا حواسم به دخترم‌نبود ، الان باید برای دخترم چی کار کنم ؟
مشاهده ۳ پاسخ
مامان رادین و دلوین❤ مامان رادین و دلوین❤ ۵ سالگی
سلام مامانا پسرم چند ماهه لکنت گرفته تا الان نزدیک 15جلسه بردم گفتار درمان داروهم شروع کردم بهتر شده ولی خوب نمیشه دیگه هم قبول نمیکنه بره گفتاردرمان میگه میرم اونجا یچیز اشتباه بگم آقای افشاری ناراحت میشه امشب لکنت گرفت برای اولین بار شوهرم دعواش کرد زد تو گوشش 😢 بعد خودش از خونه گذاشت رفت زنگ زدم انگار خودشم داشت گریه میکرد از ناراحتی گف تروخدا ببر یجا دیگه 200ملیون هرچقد هزینش شد میدم فقط این حرف زدنش درست بشه منم زنگ زدم یه گفتاردرمان دیگه تو شهرمون هست بهش گفتم بردم پیش فلانی نتیجه نگرفتم گف پس ببر پیش همون ادامه بده پیش من نیار...گوشی،قطع کرد اصلا موندم پیام دادم گفتم رفتارتون در شان درمانگر نبود یکی مریض میشه پیش ده تا متخصص میره تا نتیجه بگیره حالا شوهرم میگه بزار من با گوشی خودم زنگ بزنم نوبت بگیرم ببرم ولی خودم میگم خیلی رفتارش زشت بود ببرم شهر دیگه
مشاهده ۱۳ پاسخ
مامان دلوین وماهلین مامان دلوین وماهلین ۵ سالگی
من واقعا نمی دونم کدوم روش و راه درست خوبه که بتونم این ماهلین رو از خر شیطون پیاده کنم بچه ای که کاملا هوشیاره می فهمه درکش نسبت به پارسال خیلی خیلی بالا رفته و همچنین هوشش وبی از پسش برنیومدم که پی پی رو بگه الان دقیقا ۱۵ د ۱۶ ماهه که یه بارم نگفته پی پی دارم شاید خنده دار باشه ولی آرزو به دل موندم یه بار این بچه بیاد بگه من دستشویی دارم امشب دیگه اینقدر اعصابمو خورد کرد که دیگه هم زدمش هم تنبیهش کردم بهش گفتم حالا که دختر بدی هستی نه دیگه دوستت دارم نه دیگه باهات تمرین می کنم الان برو بیرون تو تنبیهی من می خوام با دلوین کار کنم بچم‌مثل ابر بهدر گریه می کرد قلبم داشت از سینم میزد بیرون اعصابم خیلی خراب شد آخه دیوونم کرده وقتی بهش میگم ماهلین آخه چرا نمیگی مادر من میگه دلم می خواد نگم میگم آخه چرا میگه همه ی بچه ها تو شلوارشون پی پی می کنند گفتم کی گفته آخه حرف تو گوشش نمیره حایزه براش گذاشتم قبلا چندین بار جایزه بهش دادم تنبیه و تشویق حتی جلوش کلی دلوین رو نشویق کردم که تو دستشویی پی پی می کنه فایده نداره که نداره از چت جی بی تی راهنمایی خواستم میگه یا از شرم.و خجالتشه نمیگه یا می خواد رو بدنشم کنترل داشته باشه و به خاطر اون حس کنترلشه که اینکارو می کنه ولی واقعا دیگه موندن با این بچه چه کنم 😫😫😫می ترسم این عادتش تا چند سال دیگه باهاش باشه🤨😔
مشاهده ۱۶ پاسخ
مامان بهار مامان بهار ۵ سالگی
سلام ...من خیلی دلم گرفته...چرا دختر من سرماخوردگی ش خوب نمیشه ...تا میره پیش دبستانی دوباره آبریزش میگیره الان تو خواب دماغ داره انگار...من چطوری قوی باشم با ترس مریضی کنار بیام
مشاهده ۶ پاسخ
مامان 🧡🧡N&A🧡🧡 مامان 🧡🧡N&A🧡🧡 ۵ سالگی
خانم ها بشدت صورتم دیروز تا حالا جوش زده
دل و کمرم هم درده
خودم رو می‌شورم دستمال میکشم یه رگه قهوه ای میاد
الان من پریودیم شروع شده؟!؟
آخه هرچی دمنوش های گرم هم می خورم
زیاد نمیشه
مشاهده ۲ پاسخ
مامان دلوین وماهلین مامان دلوین وماهلین ۵ سالگی
دیدید یه وقتایی آدم خواه ناخواه بچشو با بچه های دیگه مقایسه می کنه و احساس ضعف تو بچه هاش می کنه ولی بعدش می فهمه نه این خبرام نیست حالا نقل منه شما هم‌بارها بهم‌گفتید ولی من حرف تو گوشم نرفته🤭🤭اینکه ممکنه بچه هام تو یه چیزی ضعف داشته باشن ولی به جاش جاهای دیگه خیلی خوبن و خیلی خوب از پس یه سری سوال هایی که مربی مز پرسه بر میان 😍
دقیقا مثل امروز که آنلاین بودیم مربی یه کاربرگ شمارش اعداد رو صفحه که بچه ها بشمارن و بفهمن که مثلا چند تا هندونه تو تصویر هست بشپارید و زیر عدد مورد نظر خط بکشید که کار دومو مربی می کرد بعد یه کاربرگ گذاشت و هر سری یه نفر رو صدا کرد که شروع کنند بشمارن ۳ و ۴ نفرشون اشتباه شمردن و گفتن بعد این دوتا خیلی قشنگ دونه دونه شمردن و گفتن به مربیشون
بعد پیش خودم گفتم بیا ببین بچه رو دست کم گرفتم حالا اگه یه جا یه مشکلی دارن کچلیشون رو میزارم‌کم‌ آوازشون😀😀بچه های من از این‌لحاظ ها هیچ مشکلی ندارن چون خیلی باهاشون کار می کنم ووقت میزارم فقط گفتار توصیفی و روایتگریشون مشکل داره که اونم از فردا جلسات درمانیشون شروع میشه زنگ‌زدن بهم گفتن فردا اولین جلسشونه😍😍و منم خوش حال ترینم
گفتار درمانگرشون گفت گفتار زبانی و اصلیشون خوبه فقط توصیفی کار میشه که تو چند جلسه اوکی میشن
بازم شکرت خدا داره کم کم تمام تلاش هام نتیجه میگیره😍😍حالا شوهرم بدتر از خودمه دیشب تا بهش گفتم خیلی ناراحت شدم گفتم به من ایمان نداری ها یادت نرفته تا یک سال و نیم پیش چی بودن و الان به کجا رسوندمشون پس به من ایمان داشته باش من تمام تلاشمو می کنم از اینم بهتر بشم هیالت تخت تخت🤗
مشاهده ۱۲ پاسخ
مامان دردونه قلبم مامان دردونه قلبم ۵ سالگی
سلام خانوما من جدیدا خیلی بد اخلاق و عصبی شدم سر همه داد می زنم یهو قاطی می کنم ولی کاری خلاف مسلم انجام میشه جارو زدم دخترم کیک باز کرد درصورتی که نمی خوره یه گاز زد انداخت خورده هاش ریخت شوهرم هم سرش داد می زنم اونم الان دیگه عصبی شد میگه سگ شدی دست خودم نیست بعدش هم پشیمون میشم بدنم ضعف داره دستام بی حس میشه ظهر خوابیدم خیر سرم کاردستی دخترمو شوهرم درست کرد خودم شاغلم دخترم شب شش بیدار می کنم تغذیه آمده می کنم خیلی خسته میشم امسال نمی کشم روانی شدم رسماً وخیلی تحمل اصلا قبلا این طوری نبودم چه قرصی چی بخورم چکار کنم مغزم داره میترکه عذاب وجدان منو می کشه آخرش
مشاهده ۶ پاسخ