۵ پاسخ

من دوقلوهامو دوسالگی از شیر گرفتم و دوسال ونیم از پستونک..یه شب دیگ اصلا ندادم پستونک بهونه گرفتن گفتم بزرگ شدین دیگ نیست بخاب ببینم یکیشون رو پام میزاشتم اون یکی کنارم دراز می کشید می خابوندم سخت بود هفته ی اول بعد کم کم فراموش کردن واینکه پتو میدادم بغل اونیکه رو پام بود اون یکی دیگم عروسک میدادم بغلش دیگ یکم طول می کشید تا بخابن ولی سختیش فقط چند روزه روزا هم ک میگفتن میخایم میگفتم نیست گم شده باهم کل خونه دنبالش می گشتیم و می دیدن نیست سرگرم می کردمشون..

سرشونو از ته قیچی کن نمیخورن دیگه

اول از شیر بگیر بعد ک شیر. و شیشه فراموش شد پستونک

من اول سرشو قیچی کردم ولی باز بادندونش میگرفتش کلا قایمش کردم یه چن روز موقع خواب نق زد بعدش فراموشش شد

من تاخالا ازتلخک استفاده نکردم فقط اسمش شنیدم من رب میزنم برا سر شیشیه

سوال های مرتبط