۲۵ پاسخ

چقدر خوشحال میشم یکی اینجوری در مورد شوهر و بچش صحبت کنه..
خدا برا همدیگه نگهتون داره عزیزم

خدا برای هم نگهتون داره
اگر این اتفاق اخیر نبود و نگرانی هات شرایط بهتر میبود براتون
ولی واقعا آدم ب تایم بدون هردوشونم نیاز داره با اینکه واقعا عزیزترینامونن♥️

خداحفظشون کنه مهشیدجان
و
اینکه شمام به یکم خلوت و ریلکس کردن نیاز داری
حالشو ببرناناسم😌

انشالله ❤️

عزیزم مهدش چندساعت ؟؟؟
هزینش چقدر ؟؟
منم خیلی دوست دارم آریا روببرم خیلی بهم وابسته ی

خداروشکر که لیا جان حالش خوبه❤️
دقیقا من امسال دو تا بچه هام میرن مدرسه همسری میره سرکار با ماموریتهایی که بعضی وقتها شبها هم نیست از الان که فکر میکنم دلم میگیره

عزیزم سالم و شاد باشین کنار هم

خوب خدارو شکر

خدا حفظشون کنه
مهشید لیا ناخن میجویید؟ یادم نیس شما بودین یا کس دیگه
چیکار کردین؟

خدا واسه هم حفظتون کنه عزیزم💖

خدا نگهددارش باشه عزیزم

خدا خفظشون کنه‌ . بنظرت چیکار کنم منم بتونم کارنو بزارم تو‌مهد یکم دوست پیدا کنه بازی کنه هیچکسو نداریم که باهاش همبازی شه خودمم انقد وابستش هستم دلم نمیاد بزارمش

خداروشکر که لیا جون حالش بهتره عزیزم

مهشیدجون خداحفظشون کنه

تنشون سلامت

اوخی عزیزم ❤️ انشالله همیشه در کنار هم خوش و سلامت باشین

بلا ومریضی ازش دور باشه🤲🏻گناه دارن بچه ها تو اپارتمان...

عزیزم ایشالا ک همیشه کنارهم بخوشی سر کنید♥️

انشالله همیشه خوش باشه،،،واکسنم زدی ،،،حالا چون اول مهر همه میرن مدرسه یکم رعایت کن تا دوز دوم واکسنشم بزنه

منم انشالله تصمیم دارم از اول مهر پسرمو دو سه روز در هفته ببرم مهد .
انشالله که حالشون همیشه خوب باشه و کنار هم خوش باشید

الهی عاقبت بخیریش و ببینی دوست قشنگم🧡

کار خوبی کردی عزیزم

انشاالله همیشه سالم با دلی خوش کنار هم باشید❤

چه خوب که بردیش انشالله که هیچ وقت مریض نشه لیا کوچولو،انشالله همیشه سالم و تندرست با هم باشین

عزیزم خدا نگهشون داره واست❤خداروشکر لیای عزیزم حالش خوبه❤

سوال های مرتبط

مامان لیا جون 💞 مامان لیا جون 💞 ۳ سالگی
کته گوجه ایز لودینگ....
دخترا امروز داشتم کامنتای پست اخر مامان عماد فائزه رو میخوندم چقدر کادر درمان مادرا رو اذیت کرده بودن
نمیدونم خصوصی بودن یا دولتی
یعنی همه جا همین طوره ؟
چون من فکر میکنم یکی وجدانش مشکل داشته باشه مهم نیست تو چه بیمارستانی کار کنه زهرش میریزه
چون من زایمانم بیمارستان خصوصی بود ولی پرسنلش بلایی سرم اوردن که تا پای مرگ رفتم انقدر کثیف بود که یادم میفته عقم میگیره از وضعیت اونجای خودم
ولی اینجا که لیا بردم خیلی خوب بود
دکتر لیا گفت اگه یوقت مشکل هزینه داشته باشین زیر نظر استادام ببرم دولتی
گفتم تنها چیزی که اصلا بهش فکر نکنین همینه
بنده خدا تک تک روند درمانی و داروهای لیا و پرونده لیا رو اول میبرد بیمارستان نمازی کامل با اساتید اونجا جلسه میذاشت کنترل میکرد بعد میومد پیش لیا
خداروشکر بجز یه مورد که یه مریض ویروسی اوردن تو اتاق و بعد اعتراض سریع بردنش کادر درمان و پرستارا انقدر خوب بودن انقدر مراعات لیا میکردن اصلا نیاز نیود بری دنبالشون سرساعت و مرتبا بالا سرش بودن لیا ازشون میترسید البته بیشتر چون رگهای دستاش درد میکرد هی چک میکردن وقتی میدیدن خوابه میومدن تا لیا بیدار میشد پشت پرده قایم میشدن😂😂😂 انقدر مهربون بودن فقط میخندیدن
با وجود همه بدقلقی های لیا که بچم بخاطر دردش بود ولی خیلی با حوصله و بامهربونی برخورد میکردن
نظافت که روزی چندمرتبه تمیز میکردن و هرچی میخواستی سریع میاوردن
من که خیلی خیلی راضی بودم
بیاین شما هماز خاطرات بیمارستانتون بگین
مامان لیا جون 💞 مامان لیا جون 💞 ۳ سالگی
درد و دل
بعد از مریضی لیا بخاطر ترسم از وخامت مریضیش و دردی که میکشید و دیگه دستاش رگ نداشت همونا هم که بود درد میگرفت دکتر میگفت یکی از داروها رگ رو خراب میکنه و از اول که دارو میریختن تا زمانیکه سروم تموم بشه لیا درد داشت گریه میکرد و جیغ میکشید سرتایم دارو میدادن و کلا خواب نداشتیم شبانه روز مرتبا جیغ و گریه ادامه داشت با گریه بغل من پناه میاورد ولی من باید سفت نگهش میداشتم که پرستارا کارشون بکنن
افسردگی خیلی بدی گرفتم
جوریکه قبل مریضی یه کلاس میرفتم خیلی پیشرفت داشتم الان دیگه نمیتونم ادامه بدم قاطی میکنم امروز به مربی گفتم کلا کنسلش کن
و بعد اینمدت همه ناراحتیام رو سر لیا که حال روحیش از منم بدتر بود خالی میکردم یبار بهم میگفت مامان جیک نزن سرم
حرفش از سرم بیرون نمیره
چند وقت پیش مدیر مهدش جلسه گذاشت که از اخلاقیات لیا صحبت کنیم که رو چه نقاط ضعف و قوتش کار کنیم و نحوه برخورد رو بمن میگفت که هماهنگ پیش بریم نتیجه خوب بگیریم دیدم چقدر خلاف اون رفتاری که باید باهاش میشد رو رفتار میکردم
به خودم اومدم دیدم دارم فوبیاش رو بدتر میکنم
اون نباید بخاطر حال بد من ضربه بخوره
از وقتی رفتارم درست کردم خیلی خوب شدیم خیلی نتیجه خوبی گرفتم
بچه ها خام بدست ما اومدن و همه رفتاراشون نتیجه طرز برخورد ما با اوناست
اگر لجبازن جیغ میزنن اذیت میکنن اشکال تو نحوه برخورد ماست
خیلی تو روی دخترم شرمندم که اینمدت اذیتش کردم
مدیر لیا مثل یه فرشته بود که ناخواسته من رو که راهم و گم کرده بودم روبه خودم اورد
مامان لیا جون 💞 مامان لیا جون 💞 ۳ سالگی
سلام دخترا خوبین
خواستم از مامانایی که پیگیر حال لیا هستن تشکر کنم ببخشید دیر پیامتون میبینم هم درگیر لیا هستم هم زنگ و پیامای گوشیم زیاده هم اینجا
و اینکه از لحاظ اعصاب و روانم خیلی خیلی شدید بهم ریخته هستم واسم سخته مدام برای همه توضیح بدم
خودمم بیمارستان چندبار حالم بد شد و بهم امپول و دارو دادن مدام حالت تهوع دارم
زنگای فامیل خودمون‌واگذار کردم مامانم فامیل همسر هم واگذار کردم مادرشوهرم
اینجا هم نمیخوام پست ناله بذارم ولی خیلی از مامانای عزیز و خوبم هستن پیام میدن جویای احوالن گفتم یه خبر بدم
لیا رو دیشب ترخیص کردن
چون دیگه شدیدا حالش بد بود دیگه ترس از پرستارا بحدی شده بود که فریاد میکشید
عفونت خونش پاینن اومد ۷ شده بود عفونت ریه هم گفتن رفته ولی قلبش آب آورده وسونو شکم و اینا کردن مشکل نداشت ازمایش سیستم ایمنی هم انجام دادن هنوز جوابش نیومده چون لیا پادرد بد گرفته اصلا زیاد تعادل راه رفتن نداره
چندین دکتر لیا چک میکردن واسه همشون این عفونت عجیب وبی دلیل ریه تعجب بود
دیشب ترخیص شد دوباره امشب کلی بالا اورد
نمیدونم چرا این بلا سرمون اومد
واقعا نمیدونم
فقط از خدا میخوام زودتر از این عذاب راحتم بشیم
لیا خسته شده دیگه توان واسه هیچکدوممون نمونده هممون از فشار زیاد تو مرز سکته هستیم
واقعا نمیدونم چرا اینجوری شدیم
کسایی هم که با من مشکل داشتن ارزوی عذابم داشتن خوشحال باشین بخونید و ذوق کنید لذت ببرین چون هیچ عذابی بالاتر از رنج بچه ادم نیست
مامان لیا جون 💞 مامان لیا جون 💞 ۳ سالگی
سلام دخترا خوبين
ما بعد از مدتها امروز اومديم خونمون
ليا هم دكتر داروهاش عوض كرد خداروشكر بهتر شد دیگه تهوع نداشت فقط گاهی حساسيت و كهير ميزنه نسبت به دارو كه امروز دیگه اخرين روز داروش هست
يه سرى ازمايشهاى مربوط به سيستم ايمنى بدنش هم گرفتن قرار بود امروز جوابش بدن كه میگن هنوز اماده نيست توهفته مياد ان شالله جوابش خوب باشه نميدونم چرا ولى استرسش دارم خونه هم تقريبا كاراش تموم شده كاراى نظافتش مونده كه هرچی همسر گفت تميز ميكنم بعد بيا گفتم كار تو نيست كارتو به دل من نميشينه
اومديم واحد روبروييمون كه دوست همسرمه مونديم
كه نزديك باشم هى كاراى خونه رو انجام بديم تا كامل مستقر بشیم
همین خونه نيمه اماده مون هم واقعا ارامشه هیچ جا خونه ادم نميشه
خيلى روزاى بدي رو گذروندم
بيمارستان كه جاى خود داشت
هميشه همچین مواقعى كه خونمون كار داشت ميرفتم خونه مامانم و چقدر ارامش داشتم
ولى ايندفعه چون خواهرم دندونپزشك مرتبا تو درمونگاه هست و ماهى يكبار هم سوغاتى ويروس از مريضاش میگیره و دوباره هم مريض بود بخاطر ريه ليا نرفتيم
خونه مادرشوهر بوديم چه چالش هايى داشتم
ليا من و صدا ميزد همسايه صداش درميومد كه بچه چرا صدا ميكنه بسكه عين مار هيس هيس كردم سرويس شدم فقط هم همه زورشون به صداى ليا بود
يكى تو حياط موتور برق زده يكى ساخت وساز داشت يكى سگ داشت ولى همينكه صدا ليا درميومد باويلا ميشد
لیا هم بعد از بیمارستانش بود با این روحیه ش اذیت میش
عزیزان لاکچری نشین صدای بچه اذیتشون میکنه صدای سگ مشکل ندارن
دیگه بچم داشت اذيت ميشد نموندم اومدمد
مامان لیا جون 💞 مامان لیا جون 💞 ۳ سالگی
مامان لیا جون 💞 مامان لیا جون 💞 ۳ سالگی
امروز تو گوشیم دنبال یه عکس بودم چشمم خورد به این بزرگوار
جدیدا مبلاتون شستین ؟ چند گرفتن ؟
ینفر بود همیشه میومد مبلامون میشست کارشم خوب بود ساکت و اروم میشست پولشم میگرفت میرفت
زنگش زدم گفت دیگه کار نمیکنم
یجا زنگ زدم گفت با مواد نانو میاد میشوره این قیمت گفتم اوکی بفرست
ینفر فرستادن اصفهانی بود اومد مواد نانویی که ریخت شامپو فرش گلرنگ با دامستوس بود 🤔🤔
از وقتی شروع کرد هی میگفت وای چقدر مبلاتون کثیفه انقدر گفت و گفت واقعا داشت بهم برمیخورد
بازم کارش تمام شد گفت خیلی کثیف بودن گفتم اقادیوونم کردی مبل کثیف رو میشورن تمیز رو نمیشورن چه خبرته
میگفت تو از اول که خریدی نشستی کثیف بود باید فلان مبلغ بیشتر بدی🙄
گفتم از اول دردت رو میگفتی تا اصلا داخل راهت ندم
اولا من همون مبلغ که طی کردم میدم خودتم بکشی یک ریالم بیشتر بهت نمیدم میخوای پول اصافه بگیری درست رفتار کن خدماتتم خاص کن گرون بگیر نه با ایراد گرفت
الان عکسش دیدم اعصابم خورد شد ازش😂😂😂
از اولش فقط بخاطر اینکه پول بیشتر بگیره انقدر ایراد گرفت و اعصابم خورد کرد که اگه حقشم بود بیشتر پول بدم هم نمیدادم
یجور حرف میزد انگار کل مبل رو 💩 مالیدن