۱۱ پاسخ

دو روز خونه خودم الانم اومدم خونه مامانم

مامان من پنج روز اومد تو بیمارستان پسرم تو آن آی سیو بود من چهار ده روز بالا سرش بودم بعد شب پنجم هم خودشو زد به غش و ضعف از اون طرفم خواهرم زنگ که پاشو بیا فرداش رفت من تک و تنها با بدنی که خالی کرده و تب و لرز و درد بالا سر پسرم بودم بعدم که اومدم خونه یه تعارف نکرد که بایستم منم گفتم برو رفت این بدتر زایمانم و بدترین خاطره ای شد که تا ابد موند برام هیچ وقت نمی بخشمشون

منکه یه هفته خواهرم بود یه هفته هم مامانم اومد فقطم برا غذا درست کردن اینا

کلا ۱۲ روز خونمون بود بعدشم من ۳ روز رفتم خونشون

مامان من قراره بیاد پیشم🥲نمیدونم چنروز بمونه
دوهفته بیست روز
فقط خدا کنه از لحاظ روحی مناسب باشم ک سرش داد نزنم

تا ۱۰ روز ک خونه خودم بود
بعدشم ک خونه هامون نزدیکه تا همین الان شبا میاد پیشم میخابه روزا هم سر میزنه

زایمان اولم حدود دو هفته خونه بابام بودم. اینبار دیگه نمیرم ولی مامانم قراره هر روز بیاد سر بزنه بهم

من کسی نبود دختر خواهرم ۲۰سالشه اومد پیشم تا ۱۵روز فقط غذا اینا گذشت بچه رو خودم بودم و خودم

من تقریبا ۱۰ روز خونمون بود ی ۲۰ روزی هم من رفتم خونشون

من امروز ۱۷روزه ک اینجاست

۱۰ روز خونم بود

سوال های مرتبط

مامان هامینم💙👶 مامان هامینم💙👶 ۴ ماهگی